آفتابنیوز : عصر ایران در گفت و گویی نوشت: نرخ تورم در دولت دوم احمدی نژاد روندی شدیدا افزایشی به خود گرفت و در تیر 1392 به 37 درصد رسید و
یکی از شعارهای انتخاباتی روحانی در سال 1392 تک رقمی کردن نرخ تورم بود.
تورم افزایش مستمر و بی رویه سطح عمومی قیمت ها است. بانک مرکزی در محاسبه نرخ تورم، تغییرات قیمتی تعداد 385 قلم کالا و خدمات را بررسی می کند.
گفت و گوی حاضر با دکتر حمیدرضا برادران شرکا (اقتصاددان و رئیس پیشین سازمان مدیریت و برنامه ریزی) در باره تورم اعلام شده و مباحث مرتبط با آن است.
***
*بانک مرکزی اعلام کرده است که نرخ تورم دی ماه امسال 8.6 درصد بوده است. آیا این نرخ مناسب است که تورم تک رقمی شده و به زیر 10 درصد رسیده ؟
-وقتی نرخ تورم کشوری، تک رقمی باشد نکته مثبتی در اقتصاد کشور است.
*با نرخ تورم دی ماه، کلا هشت ماه است که تورم تک رقمی شده یعنی از ماه خرداد و بعد از آن. پس به اعتقاد شما این که هشت ماه است تک رقمی شده احتمال تک رقمی شدن نرخ تورم در کل سال وجود دارد؟
-بله؛ احتمال آن وجود دارد. ضمن این که در ماه های آخر سال، نرخ بالاتری هست ولی قاعدتا با این روندی که داشته ایم نباید تغییر خیلی شدیدی در نرخ تورم اتفاق بیفتد.
*میانگین نرخ تورم 10 ماهه اول سال 9.27 درصد شده. این میانگین فاصله قابل توجهی دارد با نرخ 10 درصدی و دو رقمی؟
-اگر نرخ تورم در ماه های بهمن و اسفند به 12 درصد برسد، میانگین نرخ تورم به بالای 10 درصد می کشاند. دولت توانسته است نرخ تورم را در سطح یک رقمی نگه دارد و این کار از نظر اقتصادی، کار مثبتی است.
البته ما باید ببینیم در اقتصادمان، این پایین بودن نرخ تورم، چه بهایی داشته است. بهایی که پایین نگه داشتن نرخ تورم داشته است، ظاهرا بالا بودن نرخ بیکاری است.
من اعتقاد دارم دولت بهتر است برای سال 1396 هدف خودش را کاهش بیکاری در نظر بگیرد.
*آقای دکتر شرکا شما اخیرا گفته اید باید شغل ایجاد کنیم حتی با بهای رشد دوباره تورم. یکی از دستاوردهای دولت پایین آوردن نرخ تورم است. تورم هم در جامعه بی عدالتی ایجاد می کند و به ضرراقشار کم درآمد است ولی شما تاکید دارید افزایش تورم با هدف ایجاد شغل اشکال ندارد؟
-سیاستگذار اقتصادی در مقابل دو انتخاب قرار دارد. یکی انتخاب کاهش نرخ بیکاری و یکی هم کاهش نرخ تورم. بهترین سیاستگذاری، این است که هم نرخ تورم پایین باشد و هم نرخ بیکاری. این وضع امکانپذیر است.
حتی اگر ما نتوانیم این کنترل را بر نرخ تورم داشته باشیم، من شخصا اولویت را به کاهش نرخ بیکاری می دهم. چون وقتی سرپرست خانواده، بیکار است درآمدش صفر است ولی وقتی نرخ تورم 10 درصد است یعنی 10 درصد از درآمد و قدرت خرید درآمدش را از دست می دهد. لذا اولویت با نرخ بیکاری است.
*در آبان امسال نرخ تورم 8.6 درصد بوده و در آذر هم 8.6 درصد. برای دی ماه نیز اعلام شده که نرخ تورم 8.6 بوده است. این که سه ماه متوالی تورم ثابت مانده و دیگر کاهش نداشته است، این کاهش نداشتن احتمالا به معنای این است که رو به افزایش خواهد رفت و تورم برگشت می کند؟
-رشد نقدینگی بین 27 تا 30 درصد است. این نقدینگی بالاخره در جایی باید خودش را نشان بدهد. یعنی اگر ما نتوانیم این منابع و نقدینگی را به سمت تولید گسترش بدهیم، همیشه احتمال برگشتن نرخ تورم بالاتر وجود دارد.
در نتیجه دولت باید زودتر سیاست های اشتغال زایی خودش را تعیین و اعلام کند و تلاش کند که ما بتوانیم اشتغال داشته باشیم. این اشتغال هم ناشی از سرمایه گذاری در بخش تولیدی باشد.
وقتی تولید زیاد شود ضمن این که درآمدهای جدید ایجاد می کند، کالاها و خدمات بیشتری هم به اقتصاد عرضه می شود و این تضمین می کند که در آینده هم بتوانیم نرخ تورم پایین تر را حفظ کنیم.
*نرخ تورم مرداد 95 معادل 8.9 درصد بوده و در شهریور به 8.8 درصد رسیده و در برخی ماه های بعدی در حد یک دهم درصد کاهش داشته و تورم 8.6 درصدی در دی ماه داشته ایم. این که تورم به سختی کاهش پیدا کرده و کاهش در حد یک دهم بوده و در ماه های اخیر، ثابت مانده، ثبات اقتصادی را می رساند یا یک وضعیت غیر عادی به نظر می آید؟
-همیشه متغیرهای کلان اقتصاد را باید در کنار سایر متغیرها بررسی کنیم. ما وقتی درباره متغیرهای کلان صحبت می کنیم باید رشد اقتصادی، نرخ اشتغال، سرمایه گذاری و تجارت را با همدیگر بررسی کنیم.
دولت دارد تلاش می کند نرخ تورم را یا نگه دارد یا کاهش بدهد. این تلاش باعث شده منابع بانکی به اندازه کافی در اختیار تولید کننده برای سرمایه گذاری های جدید قرار نگیرد.
به همین دلیل، بیش تر از آن که نگران نرخ تورم باشیم، باید کاری کنیم که رشد سرمایه گذاری افزایش یابد، فعالیت های تولیدی گسترش پیدا کند و شغل جدید ایجاد کنیم. اینها بیش تر باید دغدغه های دولت باشد.
*شاخص تورم نقطه به نقطه در خرداد 95 به کمترین حد در سال جاری رسیده که 6.8 درصد بوده است. اما افزایش پیدا کرده و در دی به 9.6 درصد رسیده. این افزایش 3 درصدی نرخ تورم نقطه به نقطه نشانگر چه چیزی است؟
-در اقتصاد پدیده ای به نام چسبندگی قیمت ها داریم. وقتی نرخ دلار یک دفعه چیزی نزدیک به 30 درصد افزایش پیدا می کند چون حساسیت به نرخ دلار در کشور وجود دارد، قیمت کالاها افزایش پیدا می کند.
از لحاظ روانی وقتی نرخ دلار بالا می رود سایر قیمت ها نیز بالا می رود. حتی اگر نرخ دلار را پایین بیاورید قیمت ها چسبندگی خودشان را حفظ می کنند و پایین نمی آیند.
دولت باید حساس باشد راجع به سیاست های ارزی خودش و خصوصا اجازه ندهد نرخ دلار یک دفعه جهش داشته باشد. چرا که 30 درصد افزایش نرخ دلار، اصلا رقم قابل قبولی نیست.
بانک مرکزی باید سیاست ها و سیستم های کنترلی را به کار می گرفت و اجازه نمی داد یک دفعه افزایش اینچنینی در نرخ برابری دلار به وجود بیاید.
*الان که نرخ دلار بعد از آن جهش قیمتی، کاهش پیدا کرده است تبعاتش کمتر می شود یا احیانا فضای روانی تاثیر خودش را بر جامعه می گذارد؟
-حتی الان که نرخ دلار نسبت به هفته های قبل یک مقدار پایین آمده است شاهد کاهش قیمت کالاها نخواهید بود.
*تورم ماه دی نسبت به ماه قبل از آن 8 دهم درصد افزایش داشته است و تورم آذر نسبت به ماه قبلش 1.4 درصد دارای افزایش بوده. این رشد هشت دهم درصد یا رشد 1.4 درصد تورم ماهیانه، افزایش قابل توجهی است برای یک ماه؟
-بله. اگر هر ماه نرخ تورم یک درصد افزایش پیدا کند در سال 12 درصد می شود. بالاخره 12 درصد افزایش در یک سال، نرخ بالایی است.
*در خلاصه نتایج شاخص تورم که بانک مرکزی اعلام کرده است در دی ماه گروه های اصلی «خوراکی ها و آشامیدنی ها»، «اثاث و لوازم و خدمات منزل»، «رستوران و هتل» و «کالاها و خدمات متفرقه» بیشترین افزایش را داشته اند و هر کدام با 1.1 درصد افزایش نسبت به آذر 95. افزایش در این اقلم تبعات خاصی دارد؟
-هر کالایی که جزو کالاهای ضروری در جامعه باشد وقتی افزایش پیدا می کند، مردم مجبورند قیمت های اضافی را بپردازند. اگر کالایی ضروری نباشد وقتی قیمت آن بالا می رود شما می توانید خرید آن را به تاخیر بیندازید.
لذا حساسیت عمدتا در مورد کالاهای ضروری است که مردم ناگزیر از مصرف آنها هستند.
*بانک مرکزی قرار است در سال 96 و سال های بعد از آن، سال 95 را سال پایه آماری در نظر بگیرد. تا الان سال پایه سال 1390 بوده است. این تغییر سال پایه چقدر می تواند نرخ تورم را پایین تر نشان بدهد؟
-معمولا این قضیه در همه جای دنیا رخ می دهد. چون سال پایه نباید خیلی از سال جاری دور باشد. علاوه بر این شاخص های اقتصادی باید در سال پایه از ثبات بیشتری برخوردار بوده باشند.
بانک مرکزی ظاهرا سال 95 را یک سال باثبات در شاخص ها تشخیص داده است و آن را به عنوان سال پایه انتخاب کرده است.
*الان مردم نرخ های تورم 8 درصدی را باور نمی کنند و فکر می کنند غیر واقعی است. اگر سال پایه از 90 به 95 تغییر داده شود و قیمت های سال 96 بر اساس قیمت های سال پایه 95 مقایسه شود دید مردم نسبت به تورم اعلام شده بیش تر منفی نمی شود؟
- بانک مرکزی به عنوان سیاستگذار پولی که وظیفه محاسبه را دارد باید کار دقیق، علمی و استاندارد و منطقی انجام بدهد.
این که چرا مردم کاهش نرخ تورم را احساس نمی کند به خاطر این است که شاخص تورم، قیمت بیش از 300 قلم کالا را بررسی می کند. محاسبه بانک مرکزی بر اساس تکنیک های موجود است که همه کشورها کم و بیش استفاده می کنند.
*بانک مرکزی الان برای اندازه گیری نرخ تورم تعداد 385 قلم کالاو خدمات را محاسبه می کند که 294 قلم آن کالا و 91 قلم خدمت. این تعداد زیاد، باعث می شود واقعیت نرخ تورم برای مردم ملموس نباشد و به نوعی نپذیرند؟
- در دنیا شاخص های دیگری را هم محاسبه می کنند. کشورهای پیشرفته شاخصی دارند که در آن کالاهای عمده مصرفی مردم را محاسبه می کنند. شاید بهتر باشد بانک مرکزی در ایران شاخص های مشابه آنها را در کنار شاخص اصلی نرخ تورم قرار بدهد که مردم بتوانند مقایسه کنند.
دولت و مسئولان باید شرایطی را فراهم بیاوردند که مردم به آن شرایط و آن اعلام ها و اطلاعات، اعتماد کنند. بحث اعتماد سازی از نظر سیاستگذاری اقتصادی، در جامعه خیلی مهم است.
در جامعه ما از طرف مردم یک مقدار بی اعتمادی وجود دارد نسبت به این شاخص هایی که اعلام می شود و ما باید یک فکر جدی برای آن داشته باشیم.
*در دی ماه 95 نرخ تورم نقطه به نقطه گروه اصلی «بهداشت و درمان» معادل 17.2 درصد افزایش داشته است که بیشترین افزایش تورم در گروه های اصلی شاخص تورم نسبت به دی ماه 94 بوده. این میزان افزایش تورم چه وضعیتی را برای سلامت جامعه ایجاد می کند؟
-بهداشت و درمان از اقلامی است که ضروری است. یعنی وقتی که افزایش پیدا می کند مردم ناگزیرند بخرند. در دنیا تلاش می شود قیمت کالاهای ضروری، خیلی افزایش پیدا نکند. چون عموم مردم ضرر می کنند.
رقم 17 درصد یعنی این که مردم مجبور می شوند سهم بیشتری از درآمدشان را به بهداشت و درمان اختصاص بدهند و در مقابل سهم کمتری به سایر کالاها و خدمات ضروری مثل خوراک و پوشاک و آموزش خودشان اختصاص بدهند.
*با این میزان افزایش قیمت اقلام بهداشت و درمان سطح رفاه و سلامت جامعه به خطر می افتد؟
-یا به خطر می افتد یا مردم ناگزیر هستند سهم عمده ای از درآمدشان را به این امر اختصاص بدهند. به همین دلیل امکان بیشتری از خانواده صرف امر سلامت می شود و بقیه امور ناقص می شود و مثلا خوراک مردم کاهش پیدا می کند.
وقتی یک فرد به بیمارستان یا داروخانه می رود می بیند افزایش قیمت بیش از نرخ تورم اعلام شده است. به همین اعتبار مردم، کاهش نرخ تورم را احساس نمی کنند.
*با توجه به این که شما می گویید اولویت باید ایجاد اشتغال باشد حتی اگر نرخ تورم بالا برود، خانواده هایی که فرد بیکار ندارند افزایش تورم را باید به خاطر جامعه تحمل کنند؟
-تفاوت سیاست های عمومی با تصمیمات خصوصی این است که سیاست های دولت، عمومی است و دولت باید عموم مردم را ملاک قرار بدهد. در تعیین اولویت ها باید ببیند کدامیک منفعت عموم مردم را دارد.
این امکان که ما اشتغال به وجود آوریم و نرخ تورم را بالا نبریم، کاملا وجود دارد. در بحران سال 2008 ، آمریکا و خیلی از کشورهایی اروپایی توانستند نرخ بیکاری را به میزان زیادی پایین بیاورند بدون این که نرح تورم بالا برود.