به گزارش نمایه بانک ، به نقل از روابط عمومی بانک قرض الحسنه مهر ایران، در روزهایی که هرکدام از بانکهای کشور برای افزایش یکدرصدی منابع خود با هزاران مشکل مواجه هستند اما یک بانک قرضالحسنه کشور توانسته منابع خود را افزایش قابل توجهی دهد. محل این افزایش منابع هم از سپردههای مردمی است که به این بانک قرضالحسنه اعتماد کردهاند. حاصل این اعتماد اتفاقی است که مرتضی اکبری، مدیرعامل بانک قرضالحسنه مهر ایران، اینطور روایت میکند: «طی ۱۰ سال فعالیت بانک قرضالحسنه مهر ایران هماکنون مانده منابع قرضالحسنه این بانک به غیر از سرمایهای که سهامداران آن آوردهاند، به ۹ هزار و ۱۰۰ میلیارد تومان میرسد. از این میزان هشت هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان را وام قرضالحسنه دادهایم. یعنی حدود ۹۰ درصد را وام قرضالحسنه دادهایم و ۱۰ درصد هم سپرده قانونی نزد بانک مرکزی است.»
وی در مصاحبه با دنیای اقتصاد به صورت شفاف توضیح میدهد که منابع این بانک چگونه تامین میشوند و از سوی دیگر این منابع قرضالحسنه چه مصارفی دارند. اکبری اعلام میکند: «در ۱۰ سال گذشته حدود ۲۰ هزار میلیارد تومان تسهیلات قرضالحسنه توسط بانک قرضالحسنه مهر ایران پرداخت شده که از این ۲۰ هزار میلیارد تومان، پنج هزار میلیارد تومان مربوط به هشتماه نخست امسال بوده است. یعنی ما امسال حدود ۲۵ درصد کل ۱۰ سال پرداخت تسهیلات قرضالحسنه، تسهیلات پرداخت کردهایم.» وی علت این رشد پرداخت تسهیلات را سه عامل میداند: «اعتمادی که جلب شده، طرحهای جدیدی که بانک عرضه کرده و در نهایت انگیزه کارکنان این بانک.» در عین حال مدیرعامل بانک قرضالحسنه مهر ایران از چالشهای کار کردن در این حوزه سخن میگوید و متذکر میشود: «در حوزه قرضالحسنه هنوز آن اعتماد کامل شکل نگرفته است. مردم به دلیل ابهام داشتن کارکرد قرضالحسنه در سیستم بانکی هنوز به میزان کافی اعتماد نکردهاند و چالش دیگر این است که برند این بانک هنوز شناختهشده نیست.» به همین دلیل وی به برنامههای مسوولیت اجتماعی بانک قرضالحسنه مهر ایران و تبلیغات حتی رودررو برای این بانک اشاره و پیشبینی میکند تا پایان امسال منابع بانک قرضالحسنه مهر ایران رشد ۷۰درصدی نسبت به سال گذشته داشته باشد.
مرتضی اکبری مدیرعامل بانک قرض الحسنه مهر ایران در ادامه این گفتگو می افزاید:
حرکت بانک قرض الحسنه مهر ایران در همان رشته فعالیت مشخص خودش یکی از مهمترین عوامل رشد منابع این بانک می باشد و حرکت انحرافی از آن اهداف اولیهای که برایش تعریف کرده بودند نداشته است. از ابتدا هم هر مدیری که در این بانک مشغول به کار شده، سعی داشته این بانک با یک ساختار مشخص و منظم رو به جلو حرکت کند. مدیران این بانک تمام تلاش خود را کردهاند که ساختاری برای جذب منابع بانک تشکیل بدهند که در درازمدت هم جوابگو باشد. در اوایل کار بانک، تا فرهنگ قرضالحسنه جا بیافتد مقداری طول کشید و از سوی دیگر عملکرد بانکهای کشور در رشته فعالیت قرضالحسنه معمولاً با ابهامهایی مواجه بود. مردم و مسوولان ما همیشه انتقادی به سیستم بانکی دارند که آیا منابع قرضالحسنه صرف همین کار میشود یا خیر. مخصوصاً مسائل دیگر بانکی از جمله اختلاس و موارد مشابه دیگر که به گوش مردم رسیده باعث افزایش بیاطمینانی به سیستم بانکی شده است و عملاً به گونهای پیش رفتهایم که انگار فرهنگ قرضالحسنه در کشور ما از بین رفته یا کمرنگ شده است.
اگر هم بررسی کنید میبینید طی سالهای اخیر منابع قرضالحسنه در بانکهای دیگر کاهش قابل توجهی داشته است. از سوی دیگر موضع بانکهای تجاری با موضع بانکهای قرضالحسنه مقداری متفاوت است. همه ما میدانیم بانکهای تجاری با این هدف شکل نگرفتهاند که منابع مردم را جمع کنند و دوباره به خود مردم بدهند. بانکها منابع خرد را جمع میکنند تا با در نظر گرفتن یک حاشیه سود به بخشهای تولید یا بازرگانی یا اشخاص حقوقی و حقیقی تسهیلات بدهند. اما شاید هضم این مساله برای مردم کمی سخت باشد و فکر میکنند بانکهای تجاری هرآنچه از مردم دریافت میکنند را باید به همان میزان به مردم پرداخت کنند. از آن طرف میبینیم مردم درخواست دارند که بابت سپردههای بانکی خود از بانک سود ۲۰درصدی دریافت کنند اما در مقابل گلایه میکنند چرا بانکها بابت تسهیلات پرداختی خود به مردم سود ۲۰ یا ۲۵ درصد میگیرند!
این در حالی است که بانک یک بنگاه اقتصادی است که باید یک حاشیه سود سه یا چهاردرصدی برای فعالیت خود در نظر بگیرد و بر اساس آن، هرچقدر که تجهیز شود، آن منابع را تخصیص میدهد. همه ما میدانیم که اقتصاد کشور ما شدیداً تحت تاثیر بحرانهای سیاسی و اقتصادی قرار میگیرد. ما یک دورهای بحران جنگ را داشتیم و بعد از آن دوره سازندگی را در کشور خود شاهد بودیم. از سوی دیگر تورمی که در کشور حادث شده و نوسانهای نرخ ارز را هم داشتیم و سپس به تحریم رسیدیم. در واقع شاهد اتفاقات عجیبی در اقتصاد ایران بودیم که به شدت فعالیتهای اقتصادی را در کشور ما تحت تاثیر قرار دادهاند. علاوه بر این، برخی مسائل رانتهایی در کشور ایجاد کرد که این مساله نیز به آن اتفاقهای اثرگذار در اقتصاد اضافه کرده است. در شرایط رخ دادن این اتفاقات و وقوع بحرانها عملاً ریسک تجهیز منابع در سیستم بانکی افزایش مییابد و نمیتوان انتظار داشت که بانکهای ما مانند بانکهای اروپایی بتوانند تجهیز منابع کنند. در شرایط رشد ریسک در اقتصاد قاعدتاً افراد به راحتی سرمایهگذاری نمیکنند. مثلاً اگر یک سرمایهگذار خارجی بخواهد برای سرمایهگذاری خود بین امارات و ایران یک کشور را انتخاب کند، ترجیح میدهد در امارات که ریسک کمتری وجود دارد حتی با نرخ سود دو درصد نه ششدرصدی که در ایران به او میدهند، سرمایهگذاری کند. حال در این شرایط که بانک ما سپرده ارزی با نرخ سود شش درصد دارد، به تولیدکننده ما تسهیلات با نرخ بهره ۱۰درصدی میدهد اما تولیدکننده اماراتی با توجه به آن سود سپردههای دودرصدی در بانکهای اماراتی، میتواند تسهیلات با بهره سهدرصدی از این بانکها دریافت کند. در مورد سپردههای ریالی هم وضعیت همینطور است.
وقتی کسی در بانک سپردهگذاری ریالی میکند حداقل انتظارش این است که به میزان تورم بتواند از بانک سود سپرده دریافت کند. نمیتوان انتظار داشت که مثلاً تورم ۲۰ درصد باشد و فرد از سپردهگذاری در بانک تنها ۱۵ درصد سود دریافت کند. این امکانپذیر نیست. بنابراین تجهیز منابع در سیستم بانکی کار بسیار سخت و گرانقیمتی است. رقابت در سیستم بانکی به دلیل وجود موسسههای مالی و اعتباری که در گذشته به آنها مجوز داده بودند تشدید شد و بانکها مجبور شدند نرخهای سود خود را بالا ببرند و مسائل جدیدی را ایجاد کردند. از جمله اینکه مطالبات معوق بانکی به شدت افزایش یافت و وقتی مطالبات بانکها افزایش پیدا کند، قاعدتاً پولها در اقتصاد گردش پیدا نمیکند و بانکها عملاً به غیر از آن سه چهار درصد سودی که انتظار داشتند بهره دیگری نبردند. این میزان سود هم برای تامین هزینههای جاری بانکها نیاز بود و به این ترتیب دیگر حاشیه سودی برای بانکها وجود نداشته است. گردش پولی هم که دیگر اتفاق نمیافتد و در نتیجه خودبهخود بانکها با مشکل مواجه میشوند.
در این شرایط وجود بانکهای قرضالحسنه میتواند حداقل به یکسری از افراد جامعه کمک کند. بانکهای قرضالحسنه نمیتوانند وارد مباحث مرتبط با شرکتهای بزرگ شوند، چون منابع ارزانقیمت با حجم زیاد اصلاً وجود ندارد که ما به شرکتهای بزرگ تولیدی اختصاص دهیم. پس ضرورت کشور ما هم فعالیت بانکهای قرضالحسنه برای تامین خواستههای خرد مربوط به تسهیلات است و هم بانکهای تجاری که هرکدام کاربرد خودشان را دارند. اینکه برخی انتظار دارند بانکهای قرضالحسنه توسعه پیدا کنند که جای بانکهای تجاری را بگیرند انتظار بجایی نیست و ما نمیتوانیم هرگز چنین کاری کنیم و بانکهای تجاری نیز هرگز نمیتوانند کارکرد بانکهای قرضالحسنه را داشته باشند. اما کارکرد بانک قرضالحسنه میتواند مکمل کارکرد بانکهای تجاری باشد.