بی اعتمادی اقتصاد رفتاری به تصمیم‌های بازار

نمایه بانک : یک پژوهشگر اقتصاد رفتاری می‌گوید در اندیشه نوبلیست اقتصادی 2017 که مطالعات وسیعی بر روی اقتصاد رفتاری کرده است می‌توان به این نکته رسید که با وجود عقلانیت نسبی، ترجیحات اقتصادی و غیره برخی قاعده‌های علم کلاسیک اقتصاد مانند میل افراد به حداکثر سود لزوما صحیح نیست و نمی‌توان تصمیم‌گیری را به بازار محول کرد.
  • جمعه 21 مهر 1396 ساعت 0:20

به گزارش نمایه بانک ، به نقل از ایسنا ، بهنام شهائی در نشست بررسی جایزه نوبل اقتصاد 2017 که به ریچارد تالر رسید اظهار کرد: تالر در کتابش مدعی است که اقتصاد رفتاری به این معنا نیست که نظریه اقتصاد متعارف کنار گذاشته شود بلکه به زبان ساده می‌خواهد بگوید که اگر همچنان با مسائل ساده و افراد مشخص مواجه باشیم همچنان مدل‌های اقتصاد سنتی برای ما کارساز هستند اما برای افراد عادی که محاسبات برایشان سخت است چنین چیزی انجام نمی‌گیرد.

او ادامه داد: به این دلیل که انسان‌های معمولی نمی‌توانند همه رویدادها را به یاد بیاورند و همه چیز را محاسبه کنند و برای تحلیل رفتار اقتصادی آنها نیازمند آنیم که تحلیل‌های رفتاری به مدل‌های اقتصادی اضافه شود. به عبارتی اقتصاد رفتاری تلفیقی از روانشناسی و اقتصاد است و برای سهم اقتصاد رفتاری باید روانشناسی افراد را درنظر بگیریم. اینکه افراد چگونه برای خود تصمیم می‌گیرند و چگونه از بین گزینه‌های موجود انتخاب می‌کنند.

این پژوهشگر حوزه اقتصاد رفتاری ادامه داد: اقتصاد رفتاری به دنبال آن است که در مدل‌های اقتصادی جایی را برای انسان‌های عادی باز کنند. انسان‌هایی که برایشان محاسبات و قضاوت سخت است و توانایی شناختی ندارند.

او با اشاره به پیشینه اقتصاد رفتاری گفت: آثار مربوط به اقتصاد رفتاری را می‌توان در آنچه از سایمون نوبلیست 1987 به جای مانده نیز یافت. اقتصاددانان تصور می‌کنند که افراد برای تصمیم گیری در عقلانیت کامل به سر برده و گزینه‌ها را چیده و از میان گزینه‌ها انتخاب می‌کنند ولی سایمون گفت انسان‌ها عقل کامل ندارند و عقلانیت آنها محدود است.

شهائی درباره آنچه در آثار تالر آمده است اظهار کرد: تالر به این نکته اشاره دارد که رفتار آدم‌ها بعضی اوقات از رفتار عقلانی فاصله می‌گیرد.

او در این زمینه به این نکته اشاره کرد که انسان‌های عادی لزوما منافع شخصی خود را در نظر نگرفته و در مواردی خویشتن‌داری می‌کنند و غیره. همچنین به نظر تالر انسان‌های عادی لزوما همه جا دو دو تا چهار تا نمی‌کنند و نمی‌توان گفت کلیه تصمیم گیری‌های آنها بر مبنای محاسبات اقتصادی است.

این پژوهشگر روانشناسی اقتصادی در ادامه چنین توضح داد: از سوی دگر تالر معتقد است لزوما نمی‌توان ارزش هر پولی را با پول هم اندازی خود یکسان دانست! به نظر می‌رسد افراد معمولا برای چیزهایی که دارند مثل خودرو، خانه و غیره ارزش بیشتری قائل هستند تا خودرو، خانه و غیره که در تملک خود ندارند. این پاسخ می‌تواند به این پرسش باشد که چرا معمولا افراد برای کالاهای خود در بازار قیمتی گران تر از قیمت واقعی آنها می‌گذارند.

او ادامه داد: اکنون می‌بینیم که اصراری وجود دارد مبنی بر اینکه فروشندگان برای کالاهای تست بگذارند چراکه به نظر آنها این کار کمک خواهد کرد تا افراد در وضعیت تملک کالا قرار گرفته و ارزش آن را بالاتر ببینند.

شهائی در توضیح بیشتر اندیشه تالر توضیح داد: تالر این سوال را مطرح می‌کند که آنها چه فکری درباره پول دارند. آیا برای آنها همیشه و در هر موقعیتی پول، پول است؟ آیا می‌شود پول را به جای پول دیگری به کار برد و سوال دیگری که طرح می‌کند این است که آیا انسان‌ها حاضرند چیزی را از جیب خود بپردازند. واقعیت این است که اقتصاد رفتاری به ما می‌گوید پول، پول نیست و آدم‌ها با پول بازار و عرضه طور دیگر رفتار می‌کنند به همین دلیل بسیاری می‌گویند که نظام یاران و دادن سود سهام اشتباه است چراکه افراد راحت تر آنها را خرج می‌کنند. به این ترتیب می‌توان توضیح داد که چرا یارانه‌ها بی ارزش است به نظرم می‌شود چنین موضوعی را در قالب اقتصاد رفتاری تحلیل کرد.

این اقتصاددان در ادامه سخنانش با بیان اینکه می‌توان رفتار سیاست گذاران را هم در اقتصاد تحلیلی بررسی کرد گفت: از سوی دیگر با اقتصاد رفتاری می‌توانیم تحلیل کنیم که آیا می‌توانیم در گزینه‌های مورد انتخاب مردم دستکاری کنیم تا آنها بتوانند به گونه‌ای متفاوت یا بهتر تصمیم بگیرند؟ اقتصاد رفتاری این را هم مطرح کرده گرچه گفته می‌شود افراد با داشتن گزینه‌های بیشتر آزادی بیشتری دارند ولی اگر گزینه‌ها خیلی زیاد باشند افراد به دشواری می‌توانند تصمیم بگیرند.

شهائی در بخش‌های دیگری از سخنانش به موضوع ترجیحات اجتماعی در اندیشه تالر اشاره کرد و گفت: یکی دیگر از مباحث مورد بحث تالر این است که لزوما افراد به دنبال حداکثر کردن سود خود نیستند و در بسیاری از موارد ترجیحات اقتصادی دارند مثلا وقتی متوجه می‌شوند شخصی زیاده خواهی می‌کند ممکن است خودشان ضرر کنند ولی نخواهند سودی به آن فرد برسد. در این بحث ما تاکید بر موضوع انصاف را می‌بینیم زمانی که به افراد گفته می‌شود که شما با تعیین این قیمت "انصاف" ندارید. به این معنی که انتظار این نمی‌رود که آنها حداکثر سود را برای خود لحاظ کنند.

شهائی همچنین گفت: یکی از بحث‌های مورد علاقه تالر بحث عقلانیت نسبی یا میان برهاست. به این ترتیب که افراد به تجربیات دیگران توجه می‌کند. مثلا در صورتی که خودشان تجربه و اطلاعات کافی در زمینه‌ای ندارند به سراغ میان برها می‌روند که ممکن است آنها را با خطا هم روبرو کند.

او در پایان گفت: در نهایت تمام آنچه در اقتصاد رفتاری مطرح می‌شود با وجود ترجیحات اجتماعی و عقلانیت نسبی با این سوال مطرح می‌شود که آیا آزاد گذاشتن افراد به این ترتیب که بازار برای اقتصاد تصمیم بگیرد راهی درست است؟ به نظر می‌رسد که اقتصاد رفتاری ما را به چنین نتیجه‌ای نرساند.


ثبت نظر

ارسال