در این گزارش که در شماره یکشنبه 28 شهریور 1395 هجری خورشیدی به قلم صفیه رضایی منتشر شد، آمده است: کاربر یا سرمایه بر بودن صنایع، انرژی بربودن، آب بر بودن یا هر ویژگی دیگری از صنایع تنها با نوآوری و فناوری روز تغییر می کند. در بررسی امکان سنجی و جانمایی صنایع مختلف با مختصات گوناگون با دو موضوع روبه رو می شویم؛ نخست صنایعی که از قبل ایجاد و جانمایی شده اند؛ دوم صنایعی که در سایه سرمایه گذاری های جدید ایجاد می شوند و نیاز به برنامه ریزی، امکان سنجی و جانمایی دارند.
اگر می خواهیم صنایعی را با هر مشخصه بارز همچون سرمایه بر بودن، کاربر بودن و انرژی بر بودن ایجاد کنیم باید به مولفه هایی که امروزه در طراحی و جانمایی و مجموع فرآیندهایی که در صنایع وجود دارد توجه کنیم. به عبارتی باید خصوصیات اصلی صنعت را به لحاظ محوریت نیروی کار، سرمایه، انرژی(برق، گاز و آب) و... در کنار هم بگذاریم و پس از امکان سنجی ببینیم که آن صنایع در کدام منطقه بالاترین بهره وری را خواهد داشت. به بیان دیگر اگر صنعتی مانند فولاد که آب بر است را در نظر بگیریم نه تنها باید به موضوع تامین آب توجه کنیم بلکه باید مشخصه های دیگری ازجمله حمل ونقل، تامین مواد اولیه، تامین بازار هدف، نزدیکی به منابع انرژی و نزدیکی به منابع انسانی مورد نیاز را نیز در نظر بگیریم؛ چراکه کیفیت هر صنعتی می طلبد که منابع انسانی مورد نیاز آن را داشته باشیم.
در برخی از صنایع به نیروی انسانی با مهارت بالا نیاز داریم، طبیعی است که این صنعت در نزدیکی مناطقی به وجود بیاید که دانشگاه وجود داشته باشد و افراد متخصص و با مهارت بالا علاقه مند باشند که در آن صنعت فعالیت کنند. این موضوعات باید در امکان سنجی اولیه و جانمایی کارخانه ها دیده شود. این موضوع آنجایی مهم می شود که بدانیم منابع انرژی محدود است، نیروی کار با مهارت بالا در همه نقاط یافت نمی شود یا اگر وجود داشته باشد در منطقه مورد نظر ما شاید تمایل به کار نداشته باشد. حالا اگر امکان سنجی اولیه برای واحد صنعتی انجام نشود به طور قطع سودآوری مورد نظر کسب نمی شود.
** آمایش صنعتی
یکی از اشتباهاتی که موجب مکان یابی نادرست در استقرار یک واحد صنعتی می شود تاکید بر منافع آنی و کوتاه مدت است. ممکن است سرمایه گذار یا تولیدکننده تنها به منافع زودگذر قانع باشد که البته کمتر اتفاق می افتد. با این حال اگر این رویکرد در استقرار یک واحد صنعتی ملاک جانمایی باشد به طور قطع نتیجه ای جز شکست و بیکاری نیروی کار و هدر رفتن سرمایه ها نخواهد داشت. واحد صنعتی نیز باید چشم انداز کار را در آینده به نحوی تنظیم کند که در جذب نیروی متخصص دچار مشکل نشود و به بیان کلی باید تمام راه حل ها را در نظر داشته باشد. حالا اگر شما یک تولیدکننده و سرمایه گذار صنعتی هستید باید تمامی این موارد را در جانمایی و استقرار واحد صنعتی خود به کار گیرید و حتی به فرهنگ خاص یک منطقه در استقرار واحد صنعتی باید توجه داشته باشید.
جدا از روندهای اداری باید نگاه بلندمدت را در خود تقویت کنید و نیاز مردم منطقه را نیز به درستی بسنجید؛ چراکه در موفقیت های احتمالی شما در آینده موثر است. همچنین باید این مشکل را پیش بینی کنید که ممکن است زمانی محل واحد صنعتی خود را منتقل کنید. در آن صورت آیا می توانید مکان یابی جدیدی را پیش بینی کنید؟ البته باید قبول کرد که سرفصل های مزیت نسبی در کشور ما مشخص است. با این حال باید در واحدهای تولیدی و صنعتی سرمایه گذاری کرد که متنوع و متفاوت باشند و بازار مصرف اشباع شده ای نیز نداشته باشند.
** اصول اولیه برای همه صنایع
توجه به اصل مکان یابی و جانمایی درست واحدهای صنعتی یکی از پیش نیازهایی است که سرمایه گذاران و تولیدکنندگان باید از ابتدا لحاظ کنند؛ همان گونه که امروزه تلاش می شود قطب بندی های صنعتی خالی از قاعده ها و اصول و فرمول های مکان یابی نباشد. حسین ساسانی، عضو انجمن مدیران صنایع در این زمینه به صمت گفت: دیگر زمان آن گذشته که براساس موضوعات اجتماعی یا سیاسی یک کارخانه در منطقه ای راه اندازی شود بلکه منافع ملی حکم می کند که در جانمایی واحدهای صنعتی امکان سنجی های اولیه انجام شود تا میزان بهره وری در آن واحد صنعتی بالا رود و حداکثر استفاده از منابع موجود محقق شود تا بتوانیم آن را به بازارهای هدف برسانیم.
این رویکرد موجب کاهش هزینه حمل ونقل و قیمت تمام شده محصول می شود و در دورنمای رقابتی شدن محصولات ما را پررنگ تر می کند. ساسانی افزود: اینکه برخی محصولات ما قابلیت رقابت با محصولات دیگر را ندارند به این دلیل است که امکان سنجی اولیه از تولید محصول انجام نمی شود و درنتیجه هزینه تمام شده محصول بالا می رود و قدرت رقابت را از دست می دهد. وی درباره امکان سنجی روش های مدیریتی در واحدهای صنعتی موجود نیز گفت: روی این صنایع نیز باید مطالعاتی انجام و واحدهای صنعتی که امکان تغییر محل استقرار آنها وجود دارد بازبینی شود. همچنین رسیدگی به واحدهای صنعتی که امکان تغییر محل استقرار آنها نیست اما تغییر فرآیند تولید برای آنها متصور است را در دستور کار قرار دهیم؛ به عنوان نمونه چرخه و فرآیند تولید به نحوی مورد تغییر و بازبینی قرار گیرد که اگر در گذشته صنعتی آب بر و انرژی بر به شمار می آمد این خاصیت در آن کمرنگ شود. این رویکرد نیازمند مطالعات کارشناسی جامع است ضمن اینکه در کنار آن از تجربه سایر کشورها باید استفاده کرد چراکه اگر قرار است تنها به اطلاعات خود متکی باشیم نمی توانیم صنایع با بهره وری بالا داشته باشیم و محصولات باکیفیت تولید کنیم.
** تعادل بین داشته ها و نداشته ها
یکی از موضوعات مهمی که امروزه بسیار بر آن تاکید می شود ایجاد صنایع کاربر به جای سرمایه بر است به ویژه اینکه با وجود ذخایر کم انرژی همواره بر مصرف کمتر آب، برق و گاز تاکید می شود. شاید سوال شود که امکان سنجی چنین واحدهای صنعتی چگونه رخ می دهد؟ساسانی درباره ایجاد توازن بین نیازمندی های کشور و ایجاد صنایع با مختصات روز گفت: این توازن و تعادل از طریق ایجاد کارخانه هایی که نیروی زیاد می خواهد به وجود نمی آید. باید بدانیم کشورهایی هستند که درحال حاضر از فناوری های بسیار بالا و صنایع مکانیزه استفاده می کنند و در عین حال به اندازه کشور ما جمعیت دارند اما به میزان ما بیکاری ندارند از این رو اگر فرض کنیم صنایعی را ایجاد کنیم که مختصات فناورانه ای داشته باشند که از انسان ها بیشتر استفاده شود این توازن ایجاد نمی شود بلکه ما زمانی می توانیم اشتغال را افزایش دهیم که بتوانیم صنایع با فناوری بالا را به خدمت بگیریم و صنایعی که نیاز به تحقیق و توسعه دارند را در دستور کار صنعتی قرار دهیم؛ همچنین فضای نوآوری را افزایش دهیم و افراد را به جای اینکه به سمت مهارت های پایین و کارهای دستی سوق دهیم به نوآوری و تحقیق و توسعه تشویق کنیم. وی تاکید کرد: اگر به این شیوه تعداد واحدهای صنعتی و بنگاه های اقتصادی را افزایش دهیم خودبه خود نیازمند افرادی هستیم که در آن واحدهای صنعتی کار کنند.
باید بدانیم که توسعه با بکارگیری فناوری روز و سرمایه گذاری صنایع مختلف در سطح وسیع به وجود می آید. اگر ما توانایی ایجاد صنایع وسیع را در جامعه داشته باشیم و در آنجا بنگاه های وسیعی باشد این صنایع اشتغال ایجاد می کند؛ نه در داخل کارخانه بلکه در کنار آن واحد صنعتی برای ارائه خدمات پس از فروش و خدمات مرتبط با آن محصولات بنابراین، این تصور اشتباهی است که فکر کنیم اگر فناوری به کشور وارد شود اشتغال از بین می رود بلکه تعادل و توازن بین نیازمندی های صنعتی و اقتصادی با تولیدات همراه با فناوری بالا، ارائه خدمات با کیفیت بالا، صادرات و تجارت و تولید محصولات جدید و بروز ایجاد می شود از این رو در امکان سنجی برای ایجاد واحدهای جدید باید این مجموعه را با هم ببینیم.
** تعادل و توازن، نخستین اصل امکان سنجی
بیژن پناهی زاده، عضو خانه صنعت و معدن در این زمینه به صمت گفت: پیش از اینکه واحدهای تولیدی با هر مختصاتی احداث شوند باید رویکرد آمایشی را در آنها لحاظ کنیم؛ چراکه تنها اعطای مجوز سندی بر سودآور بودن آن واحد صنعتی نیست. البته در گذشته چنین شرایطی وجود نداشت اما امروزه باید در احداث واحدهای صنعتی جدید بیشتر به آن توجه کرد. در کنار آن خواهیم دید که اتمام واحدهای نیمه تمامی که به اصل آمایش و امکان سنجی اولیه توجه نکرده اند چندان سودآور نخواهد بود بلکه ابتدا باید خطوط تولید و اشکالات ساختاری آنها برطرف شود. وی افزود: برای ایجاد توازن باید رویکرد واحدهای تولیدی ما بر مسیر تحقیق و توسعه قرار گیرد.
طرح ها و ایده ها و نوآوری های جدید به عمل نزدیک شود تا کمترین میزان انرژی و سرمایه و بیشترین استفاده از نیروی انسانی انجام شود. اگر امروز می بینیم که واحدهای تولیدی ما 3 برابر واحدهای تولیدی کشورهای خارجی مصرف انرژی دارند به دلیل این است که به فناوری روز دسترسی نداریم بنابراین در برخی واحدهای تولیدی نیاز است که مجموع ساختار تولید تغییر کند تا بالاترین میزان تولید و بهره وری حاصل شود. همچنان که گفته شد نخستین اصل در امکان سنجی روش های جانمایی برای واحدهای صنعتی با هر مختصاتی توجه به نیازمندی های جامعه و استفاده از فناوری به جای نگرش های قدیمی است؛ نگرش های قدیمی که کار کردن با ماشین آلات کهنه را عیب نمی داند و بر این باور است که تا آب و برق و گاز است باید مسیر را ادامه داد؛ مکانیزه کردن دشمن اشتغال است یا از این دست اعتقادات که مطرح می شود بنابراین باید ذهن انسان ها را بیشتر از دستان شان به خدمت گرفت تا نتیجه بهتری مشاهده شود.
*منبع: روزنامه صمت
**گروه اطلاع رسانی**9368**2002