به گزارش خبرنگار اقتصادی باشگاه توانا خبرگزاری فارس لایحه بودجه سال 96 توسط حسن روحانی رئیس جمهور در 14 آذر تقدیم مجلس شورای اسلامی شد و کلیات آن به تصویب کمیسیون برنامه و بودجه رسید.
از نکات قابل توجه بودجه سال 96 قرار گرفتن موضوع محیط زیست در اولویتهای اصلی این برنامه است که این امر بسیار پسندیده است اما سابقه سالهای اخیر متولی اصلی محیط زیست در ایران نشان میدهد که این سازمان متاسفانه اولویتهای دیگری به غیر از حل مشکلات محیط زیست در برنامه کاری خود دارد.
اینکه سازمان حفاظت از محیط زیست رویکرد کاری خود را بر مبنای رفتارهای سیاسی و جریانات حزبی بنا کرده باشد محل بحث نیست بلکه رفتارهای کارشناسی نشده و پافشاری بر ادامه چنین رفتارهایی در آینده این سازمان موضوع بسیار مهمی است که تاثیرات غیر قابل چشم پوشی بر آینده تصمیمگیریهای اقتصادی در کشور خواهد داشت. زمانی این رفتارها مهم و مهمتر میشوند که رد پای نفع شخصی فرد یا افرادی در میان باشد.
از بحران آلودگی هوای تهران که آن را به بنزینهای تولید داخل ربط دادند و در آخر مشخص شد به طور کلی این بنزینها به تهران نرسیده بود و تنها این اتفاق افتاد تا باب جدیدی برای واردات بنزین برای افراد خاص باز شود و دستگیریهای دومینووار مدیران استانی سازمان حفاظت از محیط زیست و تازهترین آن احیای دریاچه هورالعظیم با سر ریز کردن پساب تشکیل شده از نمک، کودهای شیمیایی، آلودگی کشاورزی و آلودگیهای نفتی که به اذعان کارشناسان خشکسالی هورالعظیم دو صد بهتر از اینگونه احیا کردن آن است.
بررسیهای خبرنگاران اقتصادی باشگاه خبری توانا نشان میدهد که سازمان حفاظت از محیط زیست در تازه ترین اقدام خود با طرح این موضوع که کاهش دیاکسید کربن منجر به بهبود وضع آب و هوا میشود کشور را وارد به یک معاهده بینالمللی کرده است که در آن ایران موظف میشود تا سال 2030 رقمی معادل 53 میلیارد دلار از میزان دی اکسید کربن تولیدی خود بکاهد که این کار به معنای کاهش میزان برداشت نفت و گاز است، و روند توسعه در بخش صنعت فولاد، آلمینیوم، مس و سیمان را کند میکند و ایران را مکلف میکند در این مسیر از سوختهای جایگزین بهره ببرد که برای دستیابی به این سوختها ایران باید عملا بپذیرد که وارد کننده مولدهای انرژی از صاحبان این صنایع باشد.
آلودگی هوا کجای موافقتنامه پاریس است؟
معصومه ابتکار ریئس سازمان حفاظت از محیط در جلسه تصویب پیوستن ایران به توافق پاریس این توافق را راهی برای رسیدن به هوای پاک عنوان میکند و میگوید: بحث انتشار گازهای گلخانهای و جلوگیری از آلودگی هوا یک موضوع ملی و بین المللی است.
در همین باره حسن نوروزی نماینده موافق لایحه موافقتنامه پاریس گفته است: با توجه به تغییرات آب و هوایی در کشور ضروری است که با پیوستن به این توافقنامهها و استفاده از تجارب کشورهای دیگر در کاهش آلودگی هوا بهره مند شویم.
همان گونه که مشخص است توافقنامه پاریس با کلید واژه آلودگی هوا در آلوده ترین ایام تهران که مسئولان در تکاپوی تعطیلی مدارس بودند تصویب شده است.
اما کاهش دیاکسید کربن چگونه میتواند باعث کاهش آلودگی هوا شود در صورتی که آنچه باعث آلودگی هوا میشود گازهای آلاینده هستند که شامل منو اکسید کربن، اوزون، ذرات معلق، سرب، اکسید های نیتروژن و اکسیدهای گوگرد میشوند.
حتی دیاکسید کربن انسان ساز در گازهای گلخانهای آنطور که بیان میشود جایگاهی ندارد و از 4 درصد دی اکسید کربن موجود در گازهای گلخانهای تنها 5 درصد آن انسان ساز است که با این احتساب کل دیاکسید کربن انسان ساز موجود در گازهای گلخانهای 2 هزارم درصد است.
گرم شدن زمین یا گرم شدن اقتصاد ایران
با توجه به برجام ایران تا 20 سال آینده با محدودیتهایی در صنعت انرژی هستهای رو به رو است و به ناچار برای تولید نیازمند به استفاده از سوختهایی چون نفت، گاز و سوختهای جایگزین مانند انرژیهای تجدید پذیر است. در حال حاضر حرکت به سوی انرژی های طبیعی شروع شده است اما چند نکته قابل ذکر است؛ اولا نمیتوان تمام احتیاجات صنایع کشور را با انرژیهای تجدیدپذیر تامین کرد و نکته دیگر اینکه برای استفاده از انرژیهای طبیعی احتیاج به زیر ساختهای آن است که دسترسی به این مهم در بازه زمانی کوتاه امکان پذیر نیست مگر با واردات تجهیزات اولیه مولدهای انرژی تجدید پذیر که این به معنای مستعمره شدن کشور در تامین انرژی است.
ایران میتواند در این سالها تا دسترسی به علم انرژیهای تجدید پذیر از انرژی نفت و گاز خود بهره ببرد، درست تر این است که به غیر از این راه دیگری هم ندارد، اما طبق توافقنامه پاریس ایران باید از حجم برداشت واستفاده خود از نفت و گاز بکاهد و طبق زمان بندی معین تعهدات خود را به سمت مثبت افزایش دهد.
شاید این سوال به ذهن خواننده متبادر شود که این شرایط مورد تایید اکثریت کشورهای جهان است و تمام این کشورها در شرایطی یکسان میپذیرند از حجم تولید سوختهای فسیلی خود بکاهند و در نتیجه این فرآیند برای تمام آنها مشکلاتی را ایجاد میکند، اما پاسخ این است که طبق آمار منتشر شده شرکت بریتیش پترولیوم در سال 2016، بیشتر کشورهای موافق توافقنامه پاریس تا 15 سال آینده نفتی و گازی ندارند که بخواهند سطح برداشتشان را از آن کم کنند و عملا امضای این توافقنامه برای آن ها هیچ تاثیر اقتصادی نخواهد داشت.
ذخایر نفت و گاز ایران به ترتیب تا 110 و 117 سال دیگر قابل برداشت هستند در صورتیکه کشوری هم چون امریکا تا 14 سال دیگر می تواند از ذخایر انرژی زیر زمینی خود بهره ببرد و یا کل قاره اروپا بدون احتساب روسیه تا کمتر از 10 سال دیگر بهره مند از منابع نفت و گاز است که این به معنای مزیت دار شدن ایران در موضوع انرژی نفت و گاز است اما طبق مفاد این توافقنامه ایران باید از حجم برداشتی خود بکاهد و حتی میزان سوختن انرژی را هم در داخل کنترل کند
از طرف دیگر اگر ایران بخواهد دیاکسید موجود در مسیر تولید نفت و گاز را کم و یا حذف کند باید هزینههای تولید خود را افزایش دهد و در برخی موارد حتی دو برابر کند که در این صورت برداشت نفت از بعضی میادین توجیه اقتصادی ندارد. این موضوع در نمودار پایین به راحتی قابل درک است.
آنچه از موافقتنامه پاریس میتوان برداشت کرد این است که اولا این موافقتنامه نمیتواند منجر به بهتر شدن وضعیت آب و هوا در کشور شود دوما این موافقتنامه حتی در راستای شعار زیبای جلوگیری از گرم شدن دمای زمین هم نیست بلکه نتیجه اجرای مفاد این موافقتنامه میتواند اقتصاد ایران را به عصر یخبندان ببرد. اقتصادی که در مسیر پیشرفت احتیاج به انرژی دارد و در چند دهه آینده یکی از معدود تولید کنندگان نفت و گاز در جهان خواهد بود و همزمان دست خود را از مهمترین منبع انرژی غیر فسیلی یعنی انرژی هستهای کوتاه میبیند، با این موافقتنامه در واقع کاری شبیه خودکشی انجام میدهد.
انتهای پیام/