به گزارش نمایه بانک ، چندین سال متوالی است که رهبر معظم انقلاب، اسامی سال های شمسی را بر محور اقتصاد نام گذاری می کنند. به نظر می رسد، رهبر حکیم و فرزانه انقلاب بر اساس رصد وضعیت کشور و با توجه به اساسی ترین نیازها و ضرورت تقویت یک سری از مسائل مهم کشور، سال ها را نامگذاری می نمایند.
بنابراین اسامی سالها، از یکسو ترسیم کننده جریان کلی کشور با نگاه به نیازها و آینده است و از سوی دیگر این موضوع، نشان از توجه به گذشته و رصد ضعفها و آسیبهای موجود در حوزههای مختلف در کشور دارد. لذا با نگاه به نامگذاری سالها در طی سالیان اخیر میتوان به خوبی در یافت که کشور در حوزه اقتصاد مواجه با ضعف هایی است. بنابراین در حوزه اقتصاد، ایران اسلامی نیازمند کار جدی و بیشتر از آنچه که تا کنون انجام شده، می باشد. و راه رسیدن به نقطه مطلوب نیز هدایت جامعه به سمت فعالیتهای هدفمند تر با برنامه ریزی عملیاتی و مدیریت جهادی است.
حال سوال این است که چگونه باید این شعارها تحقق عینی پیدا کنند، چرا که اقتصاد یک موضوع و امری انتزاعی نیست که در ذهن آدم ها بتوان نمود آن را دید، بلکه باید از ذهنیت به عینیت تبدیل و جامعه نمود آن را به صورت ملموس حس کنند.
آیا میتوان مدعی شد که جهش اقتصادی فقط با افزایش ساعت کار و یا به روز رسانی و راه اندازی خطوط تولید تعطیل شده ممکن است، یا اینکه تابعی از مجموعه عوامل و مولفه های دیگری است که برای رسیدن به اهداف ذکر شده از سوی مقام معظم رهبری باید همه آنها را به صورت یک بسته کامل در کنار هم دید. لذا در این یادداشت سعی میکنیم به بخشی از عوامل و الزامات موثر در ایجاد جهش تولید نگاهی کوتاه داشته باشیم.
1- فرهنگ؛ همگان موافقند که تا یک موضوع یا مسئله ای به دغدغه و نیاز جدی تبدیل نشود، توجه و رویکرد جامعه به خود جلب نمی کند، بنابراین تا تولید به یک ارزش فرهنگی و اخلاقی مهم در زندگی روزمره افراد تبدیل نگردد، نمی توان انتظار تحول جدی داشت. به عبارت دیگر باید تولید کننده در چشم مردم، و فرهنگ عمومی به یک شخصیت برجسته و به یک الگوی برجسته و بارز برای جوانان تبدیل شود، در این صورت باید شاهد یک اتفاق مهم بود.
بنابراین برای اینکه تولید در مسیر یک جهش بزرگ قرار گیرد، اولاً باید نگاه فرهنگی نسبت به آن تغییر کند و تولید کننده در فرهنگ عمومی مورد توجه قرار گیرد و در نهایت، فرهنگ تولید به یک امر نهادینه شده و جزئی از ارزش های سبک زندگی عمومی تبدیل گردد.
دوم اینکه فرهنگ کار، نه به عنوان یک وظیفه، بلکه به عنوان یک فضیلت در جامعه مورد توجه قرار گیرد. ما باید در ارزش گذاری های فرهنگی خود، جایگاه تولید و عوامل آن از جمله کارفرما و کارگران را مورد توجه قرار دهیم و وجهه اجتماعی نیروی کار را تقدیس نماییم. این امر باید در کل جامعه اتفاق بیفتد که نتیجه آن فضیلت یافتن فرهنگ کار و ایجاد ارزش افزوده بر دلالی و معامله گری است و این کار به تدریج نقدینگی صاحبان سرمایه را به سمت سرمایه گذاری در تولید سوق می دهد.
2- گفتمان سازی؛ اشاره کردیم که برای تحقق جهش تولید، باید تولید کننده جایگاه شایسته فرهنگی خود را پیدا کند. یکی از مهمترین راه های وقوع این امر، گفتمان سازی براساس ارزش های فرهنگی است. جهش تولید باید به گفتمان غالب در بین تمامی گروهها و اقشار جامعه تبدیل شود و مسئله تولید از طریق گفتمان سازی به دغدغه ملی تبدیل گردد. در چنین شرایطی، اگر جامعه نتواند به اهداف خود در تولید دست پیدا کند، باید خود را ناتوان و شکست خورده در رسیدن به یک هدف بزرگ احساس کند. بنابراین تبدیل شدن شعار سال به یک گفتمان در همه اقشار؛ جامعه را به یک عامل پیشبرنده در جهت تحقق اهداف گفتمانی تبدیل می کند.
3- برنامه ریزی؛ متأسفانه به نظر میرسد، وقتی سالها نام گذاری می شوند، عدهای به جای برنامه ریزی که کاری دقیق و مدیریتی است، به فکر چاپبنر های بزرگتر می افتند. تبلیغات امری فرهنگی، لازم و ضروری است اما نباید در آن متوقف شد. واقعیت این است که ما به مرور و با اعتقاد به تحقق عینی شعارهای سال، باید به مرحلهای برسیم که وقتی اسم سال 99 ، جهش تولید گذاشته می شود، ملت و دولت خیالشان راحت باشد که در این سال هیچ کمبودی از نظر تولیدات داخلی نخواهیم داشت و از روز اول به دنبال یافتن بازارهای جدیدتر باشند و این نیازمند برنامه ریزی با نگرش آینده محور است.
4- نظارت و ارزیابی دقیق؛ متاسفانه طی چند سال گذشته، در بسیاری موارد ملاحظه شده است که شرکت ها و سازمان ها، عملکرد سالیانه خود را به صورت یک گزارش و با عنوان شعار سال تنظیم و در قالب عملکرد ویژه خود به مناسبت سال نامگذاری شده ارائه می دهند و غالباً هم شاهد رشد در تمام زمینه ها هستیم. اما ارزیابی واقعی نشان می دهد که اگر بدبینانه نگاه نکنیم و آنها را گزارش های کاذب و گزارش سازی تلقی نکنیم، همان اقدامات روتین و سالیانه خود را ارائه داده اند.
ارزیابی وقتی می تواند مثبت تلقی گردد که سازمانها بتوانند برنامههای واقعی و عملیاتی متناسب با اهداف تعیین شده ارائه دهند که در آن سیر حرکت، برنامه ها و اقدامات، خود را در طول سال همراه با حفظ کیفیت و استانداردهای لازم از نقطه ی موجود به نقطه تعیین شده برسانند و اهداف مورد نظر تحقق پیدا کرده باشد. لذا وقتی به نقطه هدف رسیدیم، این اتفاق باید خود را به صورت ملموس در جامعه نشان دهد و در آمار و ارقام منطبق با واقعیت ظهور پیدا کند.
ارزیابی نقطه به نقطه و مطالبه اجرای برنامه و در نهایت عرضه محصول نهایی مطابق با برنامه و چشم انداز، می تواند شعارهای سال را به یک تکلیف جدی و برنامهریزی شده برای جامعه تبدیل نماید و مدیران ارشد و میانی کشور، برای اینکه بتوانند کارنامه مورد قبولی ارائه دهند، مجبورند شایسته سالاری و رویکرد بهره گیری از نخبگان را به یک فرهنگ در نظام اداری و مدیریتی کشور تبدیل نمایند و این فرهنگ، تضمین کننده تحقق عینی و واقعی تمامی اهداف انقلاب اسلامی در قالب شعار های سال و فراتر از آن پیشران حرکت انقلاب در گام دوم خواهد بود.
5 - مدیریت منابع؛ بهرهوری و افزایش راندمان نسبت به منابع مصرفی، به خودی خود یک نوع ایجاد ارزش افزوده است. بنابراین بهینه سازی مصرف منابع در کنار تولید، مسئله بسیار مهمی است که باید مورد توجه قرار گرفته و مدیریت شود. بی تردید یکی از مطلوبیت ها در جهش تولید، بهینه سازی و مدیریت منابع است.
6 - مدیریت مصرف و کیفی سازی تولیدات؛ اسراف در آموزه های اسلامی بسیار ناپسند و حرام است. جهش تولید، به دنبال افزایش مصرف نیست، بلکه به منظور برآورده کردن نیازهای مصرفی انسان های بیشتر با استفاده از منابع محدود است. بنابراین یکی از راه های کمک به جهش تولید، یافتن بازارهای بیشتر و استفاده صحیح از تولیدات به منظور تامین نیازهای داخلی و افزایش صادرات است. واضح است اگر کالایی، بازارهای مصرف بیشتری پیدا کند، خود به خود به سوی تولید بیشتر خواهد رفت. لازمه این فرایند، کیفی سازی محصولات و فرهنگ مصرف صحیح است.
7 - مبارزه با قاچاق و فساد؛ آنچه مسلم است، قاچاق و فساد نه تنها یک مانع بزرگ بر سر راه تولید است، بلکه می تواند به نابود شدن تولیدات موجود نیز منجر شود. لذا برای اینکه جهش تولید اتفاق بیفتد، باید با قاچاق و فساد در دو جبهه مبارزه جدی شود، یکی فسادهایی که در مسیر جهش تولید مانع ایجاد میکند و مانع ترغیب و جهت دادن سرمایه به عرصه تولید می شود و آن را به سمت واسطه گری و واردات سوق می دهد و از سوی دیگر با قاچاق و رانت، واردات بی رویه که بر تولید داخلی آسیب می رساند و فضای رقابت را به نفع کالای خارجی تغییر می دهد.
در این خصوص رهبر معظم انقلاب به صراحت وظیفه هر سه قوه را مبارزه با فساد ذکر کرده و این امر را لازمه تحقق اهداف ایران اسلامی در جهت ایجاد یک جهش در تولید محصولات مورد نیاز کشور دانسته اند.
... و اما برای نتیجه گیری نهایی، لازم است گفته شود که تحقق تمامی موارد اشاره شده، نیازمند فرهنگ سازی درست است. فرهنگ سالم جامعه را صاحب مطالبات و مسیر سالم می کند و این روند را به یک امر نهادینه شده و درونزا در جامعه تبدیل می نماید. لذا، فرهنگ به عنوان عنصر معنوی و فکری هر تمدنی؛ ریل گذار جامعه در مسیر درست و پیشرفت است. ما بایستی برای رسیدن به آرمانهای بلند انقلاب اسلامی و تصویرسازی یک تمدن برجسته و بزرگ از جهان اسلام، فرهنگ اقتصادی مبتنی بر تولید را در جوامع اسلامی بخصوص کشور عزیزمان ایران، با کمک آموزه های اصیل اسلامی نهادینه کنیم.
یادداشت از : داود عامری
منبع : تسنیم