ترفندها و شخصیت‌شناسی کلاهبرداران حرفه‌ای

نه می‌خواهند شناخته شوند و نه حبس بکشند. تنها چیزی که می‌شناسند پول است. کلاهبرداری را دوست دارند. دوست دارند یک شبه پولدار شوند و در این پول‌ها بخوابند و غلت بخورند.
  • سه شنبه 5 بهمن 1395 ساعت 22:17

به گزارش بولتن نیوز،خودشان را بچه زرنگ‌هایی فرض می‌کنند که دیگران همه برای سرگرمی و خوشبختی آنها کار می‌کنند و پول درمی‌آورند. با اعتماد به نفس زیاد و با برخورد و رفتاری معقول با دیگران حرف می‌زنند. بسیاری از آنها حتی بین اطرافیان خود از احترام بالایی برخوردار هستند و آنها را به‌عنوان یک فرد موفق می‌شناسند. این افراد، همان‌هایی هستند که روز به روز در جوامع رشد می‌کنند و بزرگ و بزرگ‌تر می‌شوند تا جایی که نرخ گردش مالی شان میلیاردی می‌شود. در ادامه نحوه کلاهبرداری چند کلاهبردار بزرگ را در جامعه ایرانی خواهید خواند.

آرسن لوپن ایران

اگر بخواهیم خلافکاران ایرانی را از گذشته تا امروز نام ببریم، بی‌شک یکی از قدیمی‌ترین آنها که به آرسن لوپن ایران هم معروف شده بود مهدی بلیغ است. او یک دزد و خلافکار ایرانی بود که در خلال دهه‌های 40 و 50 شمسی به کلاهبرداری اقدام می‌کرد. از جرم‌های او می‌توان به لیست بلند بالایی رسید که در آن هم قتل و آزار و اذیت پیدا می‌شود و هم دزدی و کلاهبرداری. او حتی در کارنامه کلاهبرداری‌هایش فروش کاخ دادگستری و فرار از زندان را هم داشته است. او سال 57 برای آخرین بار دستگیر و با حکم دادگاه به اعدام محکوم شد.

سلطان در حبس

روزنامه‌ها به او لقب سلطان کلاهبرداری ایران را داده‌اند اما در زندان دکتر صدایش می‌کنند. او همان مرد میانسالی است که می‌توانست با یک تلفن از درون زندان گردش مالی بسیاری به‌دست بیاورد، اما این تنها فعالیت او نبود.

مرد میانسال هر زمان که به دلایل مختلف به زندان می‌رفت، فعالیت‌های آموزشی خود را برای دیگر زندانیان آغاز می‌کرد.او از دزدی تا کلاهبرداری در موقعیت‌های مختلف را به زندانیان تازه‌کار و خلافکاران نوپا یاد می‌داد و در مقام یک استاد دلسوز چیزی برای شاگردان خود کم نمی‌گذاشت. البته او برای این کلاس‌ها از شاگردان شهریه می‌گرفت و به این صورت در حبس هم درآمد خود را تامین می‌کرد.

در مورد کلاهبرداری‌ها همین بس که او تنها در یکی از کلاهبرداری‌هایش توانسته بود با چرب زبانی خود را مسئول خرید یکی از ارگان‌های نظامی کشور معرفی کند و با جلب اعتماد مغازه داران میوه وتره بار تهران صد‌ها میلیون تومان از آنها کلاهبرداری کرد.

سلطان کلاهبرداری کشور که تاکنون 35 سابقه کیفری از جمله اعتیاد، کلاهبرداری، جعل و سرقت دارد، آخرین بار از سوی ماموران مبارزه با جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی در زندان شناسایی شد. او در بازجویی‌ها به 500کلاهبرداری کارت به کارت اعتراف کرد.

زن کلاهبردار

وقتی خبر کلاهبر داری 27 میلیاردی منتشر شد، کسی فکر نمی‌کرد ذهن متفکر این کلاهبرداری یک زن است. پس از اعلام گزارش‌هایی به پلیس درباره کلاهبرداری چند میلیارد تومانی، در بررسی‌ها مشخص شد خانمی با سوءاستفاده از عنوان بانک مرکزی، خود را از کارمندان این بانک معرفی کرده و با این شیوه و شگرد میلیاردها تومان از قربانیان خود کلاهبرداری کرده بود. مبلغ کلاهبرداری شده توسط این خانم بیش از 270 میلیارد ریال برآورد شد و با توجه به خروج وی از کشور، موضوع از طریق پلیس اینترپل در دست بررسی قرار گرفت. پس از آخرین رصدهای انجام شده، پیگیری این فرد از طریق ماموران در کشور ایتالیا با موفقیت انجام شد و با توجه به پیگرد این فرد توسط اینترپل، وی در این کشور شناسایی و دستگیر شد.

تلکه کردن بیماران

همه چیز از جایی شروع شد که به اتاق یکی از بیماران بستری شده در بیمارستان زنگ زدند و خود را یکی از پزشکان بیمارستان معرفی کردند.

پزشک، پشت خط تلفن، با بیان مشخصات بیمار و نوع بیماری، به همراه او گفت که بیمارشان به یک داروی خاص نیاز دارد و باید هرچه سریع‌تر این دارو را تهیه کنند. او همچنین در پایان تماس شماره حسابی را به همراه بیمار داد و گفت باید تا پایان ساعت اداری مبلغ یک میلیون و 860 هزار تومان به آن حساب واریز کنند تا داروی مورد نظر به بیمارشان داده شود. همراهان بیمار که ترسیده بودند، به سرعت پول را واریز کردند و زمانی که رسید بانک را به پرستار نشان دادند، با تعجب پرستار مواجه شدند. پرستار گفت نیازی به این کار نبود.

همراهان بیمار که فهمیده بودند در دام یک کلاهبردار افتاده‌اند، با مراجعه به پلیس، شکایت خود را مطرح کردند.

ماموران پس از تحقیقات خود دریافتند سرنخ ماجرا د‌‌ر زندان است. سرکرد‌‌ه باند‌‌ این کلاهبرد‌‌اران د‌‌ر زندان است و افراد‌‌ی که با او ملاقات می‌کنند‌‌ را به بیمارستان‌ها می‌فرستد‌‌ تا از مرد‌‌م کلاهبرد‌‌اری کنند‌‌. این افراد‌‌ د‌‌ر لابی بیمارستان‌ها کنار مراجعان می‌ایستند‌‌ تا مشخصات بیمار آنها را پید‌‌ا کنند، بعد هم با دکتر قلابی تماس گرفته می‌شد.

ارزهای پوچ

مدت‌ها بود با شرکت مورد نظر مراوده داشت و سعی می‌کرد نظر آنها را به خود جلب کند.زمانی که مسئولان شرکت را می‌دید، با آنها از روابط خوب خود با شرکت‌های خارجی صحبت می‌کرد و دوستان خود در خارج از کشور را به رخ مسئولان می‌کشید. او حتی خود را به یکی از مقامات کشور ربط می‌داد و از داشتن نفوذ‌هایی در تامین ارز با قیمت پایین حرف می‌زد.

آن‌قدر این نقش‌ها را بازی کرد تا بالاخره موفق شد مدیران و مسئول‌های شرکت که از قضا شرکت بزرگی هم بود را به اشتباه بیندازد. از طرف شرکت برای تشکیل جلسه و شروع همکاری دعوت شد.در همان جلسه‌های اولیه، قرار بر آن شد که مبلغ 280 میلیارد ریال برای تامین مقدار ارز مورد نیاز شرکت به این فرد سپرده شود و مرد هم برای موجه نشان دادن چهره خود و طبیعی نشان دادن اوضاع، به صورت نمایشی با رئیس یکی از بانک‌های خارج تلفنی صحبت کرد و قول‌های مساعدی به مدیران شرکت داد.

ماه‌ها از این قرارداد گذشت و نه از مرد خبری شد و نه از ارز. مدیران شرکت که دیگر به کلاهبردار بودن فرد یقین پیدا کرده بودند با مراجعه به پلیس از او شکایت کردند. پس از پیگیری‌های ماموران، فرد دستگیر شد و به جرم خود اعتراف کرد. در جلسات بازپرسی مشخص شد که فرد نه‌تنها همه پول‌ها را به حساب خود واریز کرده و هیچ رابطه‌ای با خارج از کشور نداشته، بلکه تمام مشخصاتی که به شرکت داده بود، حتی اسم و فامیل هم جعلی بوده است.


ثبت نظر

ارسال