محمود خاقانی
کارشناس بین المللی اقتصاد انرژی
رهبر انقلاب در دیدار اخیر با دستاندرکاران راهیان نور: "...دفاع مقدس یک نفس کشیدن برای این ملت بود؛ اگر نفس نمیکشیدیم، میمردیم؛ این را باید زنده نگه داشت. این خاطرههای دفاع مقدس ثروت است. اگر بخواهید ثروت را استفاده کنید باید فناوریاش را بلد باشید..." نکته مهم همین است. امروز به بازار رفتم تا کالای نامرغوبی که فروشنده ای به نام کالای مرغوب به من فروخته بود را پس بدهم. فروشنده بر این تصور بود که هزینه و وقت رفت و آمد آنقدر صرف نمی کند که خریدار ناراضی به خود زحمت بازگشت و پس دادن کالای نامرغوب را بدهد. اما، من این زحمت را به خود دادم. زیرا، باید به او می آموختم که مشکل اصلی در کشور ما همین بد اخلاقی ها در کسب وکار است. یادم می آید که وقتی نوجوانی بودم در حجره ای در بازار شاگرد بودم. وقتی حاج آقا برای اقامه نماز رفت و حجره را به من سپرد مشتری آمد و من جنسی را گران تر از خود حاج آقا فروختم. وقتی از نماز برگشت و با خوشحالی گفتم که جنس را به چه قیمت فروختم با عصبانیت سیلی سختی به بنا گوش من نواخت و با نارحتی گفت : " پسر مرا مدیون کردی، جواب خدا را چه بدهم؟" آری آن زمان ها حاج آقا ها برای استفاده از ثروت فناوری اش که اخلاق کسب و کار بود را می دانستند. اما امروز چطور؟
حجره بغلی:
مغازه ای که از آن خرید کرده بودم بسته بود. رفتم به مغازه همسایه و گفتم خواهش می کنم این کالا را نگه دارید و به مغازه بغلی بدهید و بگویید که اگر خواست رضایت مشتری را جلب کند به این شماره تلفن بزند و اگر هم نخواست بداند که کسانی هستند که زحمت رفت و آمد و هزینه را تحمل می کنند که بیایند و بگویند که اخلاق کسب وکار چه باید باشد تا آنچه قدیم ها شهرت داشت تحق یابد و باز هم گفتن و آرزوی آن در کسب و کار دوباره رسم شود: " خدا بده برکت ".
بخش خصوصی در ایران کدامند؟
صاحب مغازه که خود را یک تولید کننده صنعتی معرفی کرد از من دعوت کرد با هم چائی بنوشیم و درددل کنیم، تا بگوید که مشکل تولید کننده در ایران چیست و مغازه بغلی با چه مسائلی دست به گریبان است و مرا راضی کند. درباره سمپوزیم توسعه تجارت وبازرگانی با ایران که در ایام سوم تا پنجم اسفندماه 95 با ابتکار وحمایت معنوی موسسه آموزشی و پژوهشی اتاق بازرگانی ایران و موسسه پژوهش در مدیریت و برنامه ریزی انرژی دانشگاه تهران در آمستردام هلند برگزار شد گفتگو را شروع کردیم . بحث ما این بود که در دوران پسا برجام اقتصاد جهانی خواهان بازگشت ایران برای مشارکت و کسب و کار می باشد.اما ، هنوز در ایران معلوم نیست که دولت باید چه بکند ویا می تواند چه سیاست اقتصادی را پیگیری کند. سفار ت هلند در تهران برای مشارکت سخنرانان ایرانی در سمپوزیوم و صدور ویزا بخوبی همکاری کرد و شرکت کنندگان ایرانی و غیرایرانی در سمپوزیوم هم خیلی از آن اظهار رضایت کردند. دربحث های مطروحه در سمپوزیم گفته شد که بزرگترین بخش صنعتی و اقتصادی کشور دربرگیرنده بخش های کوچک و متوسط هستند که بیشترین رقم اشتغال را دارند و باید صاحبان این بخش ها سیاست مشارکت در استفاده از تکنولوژی و تولید در ایران را با همتاهای خارجی شان برنامه ریزی کنند. وگرنه در برابر واردات اجناس خارجی بکلی از صحنه تولید و بازرگانی حذف خواهند شد.
بحث کردیم که در این راستا پیشنهادی به سازمان همکاری اقتصادی اکو برای حمایت از تشکیل کنسرسیوم شرکت های خصوصی کشورهای عضو سازمان اکو داده شده است وپیگیری نتایج اجلاس سران اکو در پاکستان می تواند دراین راستا و نقش ایران بعنوان دروازه طلائی منطقه راه گشا باشد.
بحث کردیم که نتایج سفر رئیس جمهوری آذربایجان به تهران و مقامات بلند پایه فرانسوی که گفتند در پی راهکار برای توسعه عملیات بانکی می باشند نیز امیدوار کننده است. گفتم که از نتایج سموپوزیوم آمستردام حسب اطلاعات کسب شده همین بس که برخی شرکت هائ اروپا ئی و به ویژه هلندی به ایران آمدند. یک شرکت بزرگ بین المللی نفت و انرژی اروپائی هم برای سفر به ایران ابراز علاقه کرده است. گفتم از جمله مطالبی که مد نظر داشتیم مطرح این موضوع که یک کارشناس بلند پایه اقتصادی ایرانی عنوان کرده است که هنوز ایران جایگاه اش در اقتصاد جهانی را تعریف نکرده است و کجا می تواند باشد. دربخش نفت و انرژی هم همین است ما هنوز یک سیاست کلان اقتصاد انرژی نداریم و متاسفانه هنوز این مطالب بخوبی در ایران مطرح نشده اند. ما فقط مرتب می گوئیم که سرمایه گذاری (فایناس ) می طلبیم درحالیکه محیط حقوقی ، قضائی و قانون گذاری لازم را فراهم نکرده ایم. برای انتخاب دولت هم باید صبر کنیم تا چند روز مانده به انتخابات خودشان یعنی شخص خودشان و نه سیاست اقتصادی و ... غیره را معرفی کنند تا قضاوت کنیم بعد رای بدهیم مد نظر قرار می گیرد. دولت هم که انتخاب می کنیم برای این است که همه تقصیر ها و ناکارآمدی های دو قوای دیگر را به گردن قوه مجریه بیاندازیم و بگوئیم "دولت ناکارامد است و مثلا" برای دولتی که درحال حاضر مشغول است بگوئیم تدبیر و امید هم فقط یک شعار بود". اجازه هم نداریم که سئوال کنیم مگر آنهائی که می گفتند نفت را سر سفره مردم می بریم، بردند؟ یا نفت سر سفره عده ای خاص رفت.
درددل تولید کننده وبازاری دلسوز:
این تولید کننده عنوان وموضوع سمپوزیوم :"دیپلماسی بخش خصوصی - ارتباط مستقیم صنعت گر و تاجر ایرانی با همتای صنعت گر و تاجرغیرایرانی (B2B) " را مناسب و مهم ارزیابی کرد و گفت مشکل ما دخالت دولت و خصولتی ها در امور تولیدی و تجاری است که این روزها هم عده ای می گویند حقوق نجومی می گرفتند و یا می خواهند بگیرند. این صنعت گر معتقد است ، اگر مسئولین دولتی حقوق نجومی بگیرند ولی برای کشور کار مفید کنند چه اشکالی دارد؟ درکشور ما مرسوم است که از مسئولین بابت کاری که کرده اند و موجب ضرر و زیان شده اند سئوال می کنند وبعضا" هم محاکمه و مجازات می شوند. ولی از بابت کاری که حقوق و مزایا ی آنرا گرفته و یا خواهند گرفت و باید انجام وظیفه می کردند تا کشور با ضرر و زیان مواجه نشود و اقدام و عمل لازم را نکردند اصلا" مورد مواخذه و سئوال قرار نمی گیرند. اصلا" بخش های دولتی و قضائی و حتی قوه مقننه خودرا دربرابر مردم موظف به پاسخگوئی نمی دانند. باور ندارید سئوالی را بطور کتبی با بخش های مذکور مطرح کنید خواهید دید که هر نامه ای بنویسید دریافت پاسخی به آن بطور کتبی اگر غیرممکن نباشد بسیار مشکل و مستلزم صرف وقت بسیار برای پیگیری است.
اقتصاد در دوران بعد ازپیروزی انقلاب و جنگ تحمیلی:
این صنعت گر به من در باره تجربه اش مرتبط با صنعتی که مبتکر آن بود توضیح داد که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و به ویژه در دوران جنگ تحمیلی مسئولین برای حقوق نجومی و غیر نجومی کار نمی کردند و واقعا" برای رضای خدا که تامین کننده حفظ منافع ملی بود کار و تلاش می کردند. بنابراین بخش های غیر دولتی و به اصطلاح خصوصی هم درهمین راستا برای تولید و تامین نیاز های بازار مصرف و پشتیانی از جبهه های جنگ و حفظ منافع نظام جمهوری اسلامی ایران کار و تلاش می کردند.
بطور مثال وی افزود کالائی که من درآن دوران برای تولید در کشور بفکر و اقدام برای تولید افتادم از خارج وارد می شد وواردات آن با محدودیت های مختلفی مواجه شده بود. تصمیم گرفتیم که تولید را شروع کنیم چون بازار مصرف به آن نیاز داشت. کار ما خوب بود و به تدریج فهمیدیم که می توانیم حتی جنس تولید شده را هم صادر کنیم. وقتی برای صادرات اقدام کردیم ، گفتنند شما باید پروانه صادرات دریافت کنید. وقتی برای گرفتن پروانه صادرات مراجعه کردیم گفتند باید قبلا" موافقت اصولی برای تولید می گرفتید و ....دیدیم که در نظام بوروکراسی کسب مجوز برای صادرات آنقدر معطلی و هزینه دارد که منصرف شدیم . بعد مطلع شدیم که جنس تولیدی ما بصورت قاچاق به دوبی می رود و از آنجا به بازارهای مصرف صادر می شود.
مشکل ما این است که در پانزده سال اخیر به خصوص بعد از خصوصی سازی ها ما در داخل کشور نمی دانیم که با چه کسانی رقابت می کنیم . آنچه ما را به زانو درآورد و هنوز نمی توانیم کمر راست کنیم سیاست اشتباه حمایت از واردات و عدم مبارزه جدی با واردات کالاهای قاچاق به بهانه دور زدن تحریم های اقتصادی بود. درواقع تحریم های اقتصادی می توانست همانطور که جنگ تحمیلی موجب شکوفا شدن استعداد ها و ابتکارات بخش های خصوصی شد موجب شود که بطور علمی ، شفاف و ابتکاری تحریم ها را ترک بدهیم و بشکنیم . اگر حمایت دولت از واردات نبود و خصولتی ها هم وارد بازار نشده بودند بخش خصوصی می توانست ایران را در ا قتصاد جهانی در جایگاه متفاوتی از آنجه امروز هست قرار بدهد.
رقابت و یا مشارکت اقتصادی؟
ما نمیدانیم در این کشور بالاخره خصوصی و دولتی و خصولتی کدامند و هریک چه بخشی از اقتصاد را باید مدیریت و اداره کنیم. بطور مثال مدیر عامل یک شرکت مشاوره ای سرمایه گذاری خارجی با توجه به بحران قطع برق و آب در خوزستان می گوید که برای همکاری و مشارکت با تکنولوژی های مرتبط می توانیم اقدام و عمل کنیم. اما ، مشکل ما این است که هنوز نمی دانیم در ایران تصمیم سازان و تصمیم گیران چه کسانی هستند بخش خصوصی ، دولتی و یا نهاد های خصولتی .بطور مثال گفت که ما متوجه شدیم که رقیب کالای تولیدی ما از یک کشور آسیائی با قیمتی در بازار عرضه می شود که هزینه تولید ما درایران اجازه رقابت نمی دهد. خوب که بررسی کردیم متوجه شدیم که جنس بکار رفته در تولید کالای مورد نظر هم نامرغوب است و هم برای محیط زیست مشکل آفرین. هرچه گفتیم و نوشتیم بی پاسخ ماند تا جائیکه درحال از هم پاشیدگی قرار داریم و طبیعی است که دراین شرایط مشتری نظیر شما با تجربه این ناگوار مواجه می شود.
این همسایه برای اینکه رضایت مرا جلب کند جنس مرغوبی را با جنس نامرغوب همسایه تعویض کرد و گفت اگر صدای شما را کسی می شنود و به آن پاسخ می دهد بگوئید که این همه ستاد و دستگاه های عریض و تطویل نیاز نداریم که هزینه های بالاسری نگه داری و حقوق نجومی و غیرنجومی مدیر و کارکنان آنها چند برابر کار مفیدی است که می کنند و برای کشورکلی هزینه دارند که هیچ بلکه عدم هماهنگی بین آنها هم موجب بورکراسی سنگین اداری و مشکل آفرینی در اقتصاد کشور شده است. ما فقط و فقط به مبارزه جدی با فساد و اختلاس و شفاف سازی اقتصاد کشور نیازداریم. زیرا، درطول دهه های اخیر متوجه شدیم که دعوای سیاست بازان و سیاست مداران برای خدمت و نوکری مردم نیست. بلکه برای حفظ قدرت به منظور حفظ قدرت انحصاری اقتصادی شان می باشد. این همان نقطه ضعفی است که دشمن برای پیشبرد اهداف اش علیه انقلاب اسلامی به آن امید بسته است. در خاتمه گفتمان این صنعت گر دلسوز در بخش خصوصی گفت: " اما، دشمن کورخوانده که بتواند درصفوف ملت ایران و به ویژه صنعت گران و بازاریان دلسوز خللی وارد کند و مردم ایران اسلامی دشمن را در انتخابات آتی ریاست جمهوری و انتخاب دولتی که با هرگونه انحصار اقتصادی وجلوگیری از فساد و اختلاس مبارزه جدی کند و اقتصاد کشور را شفاف سازی نماید مایوس خواهند کرد."
منبع : خبرآنلاین