به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، امروز پنجشنبه 29 مهرماه 1395، دومین سالگرد رحلت عالم مجاهد، حضرت آیت الله محمدرضا مهدوی کنی است.
آن مرحوم اغلب سال های 82 سال زندگی پر خیر و برکتش را در راه اعتلای نام اسلام و روحانیت شیعه سپری کرد و همواره مورد احترام علمای بزرگوار و به ویژه حضرت امام (ره) و نیز مقام معظم رهبری بود.
زندگینامه یار با بصیرت حضرت امام و رهبر انقلاب:
1- از تولد تا انقلاب اسلامی:
آیت الله محمدرضا مهدوی کنی(قدسسره) در ۱۴ مرداد ۱۳۱۰ در روستای کن -که در حال حاضر بخشی از شهر تهران است- به دنیا آمد. ایشان پس از طی دوره دبستان در کن، وارد مدرسه علمیه لرزاده در تهران شد و از محضر مرحوم آیت الله برهان بهرههای علمی و اخلاقی فراوان برد. آیت الله مهدوی کنی(قدسسره) در سال ۱۳۲۷ درسن ۱۷ سالگی برای ادامه تحصیل به قم مهاجرت نمود و تا سال ۱۳۴۰ در محضر استادان مبرز آن زمان همچون حضرات آیات مشکینی، حاج شیخ عبدالجواد سدهای (جبل عاملی)، شهید صدوقی، سلطانی، مجاهدی، رفیعی قزوینی، شعرانی، علامه طباطبایی، آیت الله العظمی بروجردی، امام خمینی، آیت الله العظمی گلپایگانی و ... رضوان الله تعالی علیهم، دروس عالی فقه، اصول فقه، تفسیر، حکمت، کلام و دروس خارج فقه و اصول را تلمذ کرد.
آیت الله مهدوی کنی(قدسسره) پس از بازگشت به تهران در سال ۱۳۴۰، در مدرسه مروی به تدریس علوم حوزوی مشغول شدند و از سال ۱۳۴۲ امامت جماعت مسجد جدیدالتاسیس جلیلی در میدان فردوسی را پذیرفتند. این مسجد پایگاه مناسبی برای فعالیتهای اجتماعی و سیاسی ایشان شد. مبارزات معظمله علیه حکومت طاغوت، باعث دستگیریهای متعدد، تبعید، شکنجه و زندانیشدن ایشان گردید. ایشان آخرین عالمی هستند که در روزهای نزدیک پیروزی انقلاب اسلامی برای چندمین بار دستگیر و در آستانه پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی آزاد شدند.
آیت الله مهدوی کنی(قدسسره) دارای یک فرزند پسر و دو فرزند دختر هستند که همگی به تدریس در دانشگاه اشتغال دارند.
۲- سوابق مبارزاتی
آیت الله مهدوی کنی(قدسسره) با ورود به حوزه علمیه و آشنایی با دیدگاههای حضرت امام خمینی(ره) و مشاهده ظلم و ستمی که در حق اسلام، علما و مردم میشود، روش سیاسی حضرت امام خمینی(ره) را به عنوان شیوهای که میتواند باعث احیای تشیّع گردد، برگزیدند. اولین دستگیری ایشان در ۱۸ سالگی (۱۳۲۸ شمسی) در اردستان بود که به شکنجه، تبعید و زندانیشدن ایشان و بعضی از طلاب و مبلّغان همراه منجر شد. با رسیدن این خبر به قم، مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی به نخستوزیر وقت (اقبال) اعتراض نموده و عنوان کردند که چرا فرزندان مرا زدهاید و دستگیر کردهاید.
آیتالله مهدوی کنی(قدسسره)، در داخل حوزه علمیه فعالیت سیاسی خود را شروع کردند. از جمله فعالیتهای مهم ایشان عضویت در مجمعی سیاسی بود که افرادی چون آیات و حجج اسلام سعادتپرور (پهلوانی)، محمدی گیلانی، محفوظی، خادمی اصفهانی، شمس، سمندری، جنیدی، حاج شیخ عباس ورامینی و... در آن حضور داشتند. بخشی از فعالیتهای این مجمع تحلیل فضای سیاسی کشور بود. همچنین اعضای این مجمع سعی میکردند با خرید کتب کمونیستها و ماتریالیستها، پس از مطالعه و مباحثه در برابر آنها پاسخ تهیه کنند و در جریانات سیاسی وقت حضور داشته باشند.
از دیگر برنامههای ایشان، فعالیت در مجامع علمی و سیاسی با حضور برخی دوستانشان مانند حضرات آیات شهید مطهری، شهید بهشتی، موسوی اردبیلی و... بوده است. در این جلسات مباحثی مانند اقتصاد اسلامی و حکومت اسلامی مورد بحث و بررسی بوده است که در نهایت منجر به تاسیس هستههایی مثل جامعه روحانیت مبارز تهران و تهیه اساسنامه مبارزاتی و دینی برای آن شد.
فعالیتهای آیت الله مهدوی کنی(قدسسره) در مسجد جلیلی، جنبههای مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی داشته است. اصرار معظمله بر طرح دیدگاههای حضرت امام(ره) و فعالیتهای سیاسی ایشان منجر شد که پس از چندین بار دستگیری و بازداشت کوتاه مدت، هجوم به منزل و ایجاد محدودیت برای سخنرانی، منبر و تدریس، نهایتاً در رمضان سال ۱۳۵۳ شمسی ایشان بازداشت و به بوکان تبعید شوند. در ادامه، آیت الله مهدوی کنی(قدسسره) پس از روشنشدن نقش ایشان در پرونده دیگری که از پرونده عمومی طرفداری از حضرت امام(ره) سنگینتر بود، از بوکان به مهاباد و سپس به تهران اعزام میشوند و در کمیته مشترک ضد خرابکاری و ساواک مورد بازجویی و شکنجههای جسمی و روحی قرار میگیرند. بخشی از اتهاماتی که ساواک به ایشان وارد نمود، ارتباط با مبارزان ضد رژیم شاه و کمک مالی به خانواده زندانیان بود. معظمله به چهار سال زندان محکوم میشوند که پس از دو سال و همراه با فضای سیاسی سال ۵۵ به همراه برخی دیگر از زندانیان سیاسی آزاد میشوند.
مبارزات آیت الله مهدوی کنی(قدسسره) علیه حکومت طاغوت تا پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی زیر نظر حضرت امام(ره) ادامه مییابد.
کتاب خاطرات آیت الله مهدوی کنی(قدسسره) –که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است- بیانگر نکات بسیار ارزشمندی از آن دوران و یاران زندانی مانند حضرات آیات طالقانی، هاشمی رفسنجانی، انواری و دهها تن از مبارزان روحانی، دانشگاهی و افراد سایر اصناف است.
۳- آثار علمی
برخی از آثار علمی حضرت آیت الله مهدوی کنی(قدسسره) به قرار ذیل است:
تقریرات درسهای خارج فقه آیات عظام بروجردی و خمینی(رحمتاللهعلیهما)
کتاب نقطههای آغاز در اخلاق عملی
کتاب اصول و مبانی اقتصاد اسلامی در قرآن
کتاب بیست گفتار
کتاب شرح دعای افتتاح
تدریس خارج فقه در دانشگاه امام صادقعلیهالسلام و مدرسه علمیه مروی برای دانشجویان و طلّاب دورههای عالی
تدریس آیاتالاحکام در مدرسه مروی و آیات اقتصادی در دانشگاه امام صادقعلیهالسلام
تدریس دورههای اخلاق اسلامی در دانشگاه امام صادقعلیهالسلام و حوزه علمیه مروی
صدها سخنرانی علمی در محیطهای حوزوی و دانشگاهی
مصاحبههای علمی با مطبوعات و شبکههای تلویزیونی
راهنمایی چندین پایاننامه کارشناسی ارشد و دکتری
۴- سمتهای اجرایی
آیت الله مهدوی کنی(قدسسره) پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی سمتهای مختلفی را عهدهدار بودهاند که از جمله آنها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
- عضویت در حلقه اولیه شورای انقلاب از طرف حضرت امام خمینی(ره) (اولین سمت ایشان که در زمان حضور حضرت امام(ره) در پاریس به ایشان سپرده شد. حلقه اولیه شورای انقلاب شامل حضرات: شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر رحمهمالله و حضرات: خامنهای، هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی و مهدویکنی بود. به تدریج اعضای دیگر روحانی و دانشگاهی با تصویب جمع به آنان اضافه گردید).
- عضویت در کمیته استقبال از حضرت امام خمینی(ره)
- سرپرستی کمیته انقلاب اسلامی (به عنوان اولین نهاد انقلابی مسلّح برای حفظ انقلاب به پیشنهاد شهید مطهری(ره) و دستور حضرت امام خمینی(ره))
- عضویت به عنوان فقیه در شورای نگهبان قانون اساسی (دو بار)
- نمایندگی حضرت امام خمینی (ره) در هیأت حل اختلاف مسئولان نظام و چندین مأموریت مشابه در حوادث مهم دوران انقلاب
- وزارت کشور در کابینه شهید رجایی و شهید باهنر
- نخست وزیری پس از شهادت شهیدان رجایی و باهنر
- عضویت در ستاد انقلاب فرهنگی به حکم حضرت امام خمینی(ره)
- عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی به حکم حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری
- مسئولیت ستاد کمکرسانی به مردم مناطق بمبارانشده
- عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی
- ریاست مرکز رسیدگی به امور مساجد
- عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام
- مؤسس و دبیرکل جامعه روحانیت مبارز
- ریاست دانشگاه امام صادقعلیهالسلام
- تولیت حوزه علمیه مروی به همراه موقوفات وابسته، به حکم حضرت امام خمینی(ره)
- ریاست مجلس خبرگان رهبری
5- بیماری و ارتحال
آیت الله مهدوی کنی(قدسسره) عصر روز چهاردهم خرداد 1393، پس از شرکت در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) دچار عارضه قلبی شد و در بیمارستان بستری گردید. در طول مدت بستری، رهبری انقلاب اسلامی، مراجع عظام تقلید، رؤسای قوا، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و بسیاری از مسئولان کشوری و لشکری با حضور در بیمارستان، جویای احوال معظمله شدند و برای سلامتی و شفای ایشان دعا کردند. مردم وفادار ایران اسلامی نیز با برگزاری مجالس دعا و توسل به اهلالبیت عصمت و طهارت، شفای یار دیرین امام و رهبری را از خدای متعال درخواست کردند.
اما تلاش پزشکان در مدت قریب به 5 ماه مؤثر واقع نشد و روح مطهر آیت الله مهدوی کنی(قدسسره) در صبح روز سه شنبه 29/7/1393 و در آستانه ماه محرم به ملکوت اعلی پیوست. رهبر انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنهای در پیامی با ابراز تأسف شدید از فقدان این فقیه بصیر، در بخشی از پیام خود آوردند:
(این عالم بزرگوار همهجا و همهوقت در موضع یک عالم دینی، یک سیاستمدار صادق و یک انقلابی صریح ظاهر شد و هرگز ملاحظات شخصی و انگیزههای جناحی و قبیلهای را به حیطه فعالیتهای گسترده و اثرگذار خود راه نداد. این انسان بزرگ و پرهیزگار همه وزن وزین خود را در همه حوادث این دهها سال در کفه حق و حقیقت نهاد و در دفاع از راه و سیره انقلاب و نظام، کوتاهی نورزید. رحمت و رضوان الهی بر روان پاک او باد.)
آیت الله مهدوی کنی به لقاء خدا پیوست در حالیکه خاطره شیرین و بجایماندنی رفتار پدرانه ایشان بر کامها نشسته است و تصویر متفاوتی از جایگاه روحانیت را ترسیم نموده است. جایگاهی که برای همه سلیقهها و گرایشهای سیاسی و برای همه سطوح ایمانی جامعه اعم از آنان که بر قلههای ایمان قرار گرفتهاند و کسانی که صبوری و بردباری راه پرسنگلاخ ایمان را ندارند، برای همه انسانهای معمولی و همه فرهیختگان، روشنفکران، دانشمندان و مؤمنان روزگار ما یک نقطه امید و یک پناه امن تلقی میشد.
آیت الله مهدوی کنی(قدسسره)، از جنس جامعیت بود، فقیه و اندیشمند بود، غفور با گذشت بود، کریم و رحیم بود، صبور و بردبار بود، حکیم و بصیر بود و در جای خود مصداق اسماء جلال بود، مانع و جلیل بود، بر سر ظالمان قهار و جبار بود و سیره مبارزاتی او حکایت از جمع بین اضداد میکرد.
آیت الله مهدوی کنی شخصیت زمانشناس بود که در زمانهای که بسیاری در فکر توسعه حوزههای سنّتی بودند، دانشگاه امام صادقعلیهالسلام را پایهگذاری کرد که محملی برای تربیت اندیشمندان و متفکران مسلمان برای امروز روزگار ما بود. شاید بتوان پنج خصلت ملکوتی و الهی را در شخصیت آن عزیز برجسته نمود:
1- تقوا و پاکی: ایشان همواره از نگرش، رفتار و کنش فردی و اجتماعی برخوردار بودند که بازتاب آن آرامش برای خود و دیگران بود. این جنس از آرامشآفرینی متعلّق به مردان خداست، متعلق به کسانی که متصل به عالم ملکوتند و از آن مرجع نفس میگیرند و نفس میدهند.
2- حکمت و جامعیت: حکمت الهی از یک دلسپاری به خدا برمیخیزید و افق معنادار، هدفمند، معطوف به نیازهای زندگی، رافع احتیاجات مردم و معطوف به صلح و جمعگرایی را تأمین میکند. ایشان در دستهبندیها نمیگنجید و علیرغم تمایلات خاص، به خاصگرایی محدود نمیشد و از جامعیت همه جانبهنگرانه و حکیمانه که پناهی برای همگان افراشته میکرد، برخوردار بود.
3- مقاومت و بردباری در راه خدا: به شهادت و قضاوت همه همراهان و همرزمان و شاگردان ایشان، آیت الله مهدویکنی(قدسسره)، از روحیهای مقاوم و صبورانه در راه تحقّق آرمانهای الهی و در مصداق متعین آن یعنی انقلاب اسلامی تا مرز رسیدن به تمدن بزرگ اسلامی برخوردار بود. اعوجاجی در راه رفتن و مشیکردن ارزشهای انقلاب اسلامی نداشت، علیرغم جایگاه بزرگ علمی و معنوی در آستان امام و رهبری حکیم انقلاب اسلامی، همچون شاگردی متواضع راه میرفت و همکار، همساز و همراز بود و علیرغم داشتن سلیقههای متفاوت، فهم عمیق و جامعی از نظام ولایی داشت، لذا پای در جای پای رهبری میگذاشت و حافظ معانی و ارزشهای بزرگ انقلاب اسلامی بود.
4- دوستی و برادری: آنچه نفسهای همه را تند میکند، بغض در گلو ایجاد میکند و اشکها را در فراق عزیزان جاری میکند، دوستی و برادری است. در فراق انسانهای پاک و مؤمن، که از حقیقت بزرگ در هستی برخوردار هستند همگان غصهدار میشوند، چراکه فقدانی در هستی حقایق این جهانی که از جنس حقیقت هستی است بوجود میآورد. در روزگار ما برادریها، پدریها، دوستیها و دلسوزیهای از جنس خدا کمرنگ شده است و عصبیتهای حزبی و جناحی چنان هالهای از ابهام را بین همرزمان دیروز و انگیزهها و هیجانات امروز ایجاد کرده است که کلمات را دچار شرک و بدگوئی کرده است. انسانهای بزرگی همچون آیت الله مهدویکنی که نشان از خدا داشتند، دلگرمکننده جمعیتهای بزرگ بودند.
5- با قدرت و رهیده از قدرتبودن: منهاکردن خود و دل به خدا سپردن امری است که برای هر کس امکانپذیر نیست مگر شیرینی و حلاوت با خدا بودن را درک کرده باشد. قدرت، رنگ انسانها، گفتار و کردار انسانها را تغییر میدهد. قدرتبازی و قدرتگرایی، مسیری است که حتی اگر در راه ایجاد حکومت اسلامی وارد رویه و مسیر زندگی انسان شود، موجب جداشدن از خدا و مردم میشود و پیامدهای نامیمون بسیار را به دنبال خواهد داشت. قاعده حقیقت بر توحید استوار است و قدرت لایزال متعلق به خداست و قدرت ماندگار، قدرتی است که منشاء سلامت و کردار نیک و آرامش برای همگان شود. آن مرد بزرگ با قدرت بود ولی دور از پیرایههای قدرت بود، چون لاالهالاالله را همواره مبنای نگاه و عمل قرار داده بود و موفق به منهاکردن خود در همه شرایط و جایگزینکردن رضای خدا در همه مراحل و مراتب مختلف زندگی شده بود.
مراسم تشییع پیکر مطهر آیت الله مهدوی کنی(قدسسره) پس از اقامه نماز توسط رهبری معظم انقلاب اسلامی طی وداعی با شکوه، از دانشگاه تهران تا حرم حضرت عبدالعظیم حسنی در شهر ری انجام و پیکر آن بزرگوار طبق وصیت ایشان، در کنار مزار مرحوم آیتالله مجاهد حاج ملا علیکنی(ره) به خاک سپرده شد.
دانلود