به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر با رهبر معظم انقلاب که روز گذشته انجام شد، یک دانشجوی نخبه پزشکی از شیوه پزشکسالار اجرای طرح تحول سلامت و پرداختهای نجومی به پزشکان متخصص که موجب ورشکستگی بیمهها شده و همچنین همراهی بیقید و شرط رسانه ملی با این طرح انتقاد کرد. این دانشجوی نخبه با اشاره به پزشکزدگی در وزارت بهداشت، انحراف طرح تحول سلامت از تأمین منافع جامعه به سمت تأمین منافع پزشکان را موجب اتلاف منابع بیتالمال در افزایش چند برابری تعرفه پزشکان دانست و خاطرنشان کرد: این طرح، زیرمیزی را به رومیزی تبدیل کرده است؛ به طوری که برخی از مردم به شوخی آن را، طرح تحول جیب پزشکان نامیدهاند. وی با انتقاد از بسته شدن فضای نقد طرح تحول توسط صداوسیما و وزارت بهداشت، به سوء استفاده وزیر بهداشت از تقدیر مقام معظم رهبری برای شانه خالی کردن از انتقادات اشاره کرد و این هشدار حکیمانه رهبر معظم انقلاب را یادآور شد: «مراقبت شود برخی تصمیمها این طرح را به ضد خود تبدیل نکند.» او همچنین در پایان با اشاره به مشکلات ناشی از رویکرد غلط وزارت بهداشت در طرح تحول سلامت و راهکارهای برون رفت از این مشکلات، از رهبر معظم انقلاب خواست تا با ورود خود از حضور ذینفعان بخش خصوصی در مناصب حاکمیتی نظام سلامت جلوگیری کنند.
اما چرا یک نخبه جوان تا این اندازه نسبت به مشکلات مالی طرح نظام سلامت انتقاد دارد؟ در این طرح چه میگذرد و چه هزینههایی صرف میشود؟ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، طرح تحول سلامت را به بهانه حل مشکلات نظام سلامت کشور تدوین کرد. این طرح که هدف از آن حفاظت مالی از مردم در قبال هزینههای سلامت، ارتقای کیفیت و افزایش دسترسی به خدمات درمانی اعلام شد، از 15 اردیبهشتماه سال 1393، در بیمارستانهای دولتی سراسر کشور به اجرا در آمد. در حاشیه این اهداف، هدفی دیگری نیز تعقیب میشد و آن افزایش دریافتیهای پزشکان برای کاهش زیرمیزیهایی بود که پزشکان بهصورت غیرقانونی از بیماران دریافت میکردند. از ابتدا انتقادهای گستردهای به این افزایش تعرفهها صورت گرفت. ازجمله آنکه افزایش شکاف درآمدی بین بخشهای گوناگون نظام سلامت، بر کیفیت خدمات درمانی ارائهشده تأثیر سوء خواهد گذاشت. همچنین اختلاف درآمدی بخش سلامت با سایر بخشهای کشور میتواند مقدمه بروز آثار مخرب در نظام اقتصادی کشور در سالهای آتی باشد. انتقادهایی که باگذشت 2 سال از اجرای طرح، کاملاً عیان شد. در بخشهایی از دیدار نخبگان با رهبر انقلاب این دانشجوی نخبه پزشکی به طور خلاصه مشکلات ناشی از رویکرد غلط وزارت بهداشت در طرح تحول سلامت و نشانههای ورشکستگی را مطرح میکند. تورم 2 برابری بخش بهداشت و درمان نسبت به شاخص کل تورم جامعه طبق اعلام بانک مرکزی.
افزایش 150 درصدی هزینههای نظام سلامت نسبت به قبل از اجرای طرح تحول سلامت.
افزایش سهم سلامت در سبد هزینههای خانوار به عنوان شاخصی از فشار مستقیم هزینههای درمانی بر دوش مردم. انتشار هشت هزار میلیارد تومان اوراق قرضه شبه ربوی که منبعی برای بازپرداخت آن دیده نشده است. ورشکست شدن بیمههای درمانی به واسطه سیاستهای غلط وزارت بهداشت که نمونه آن 5/2 برابر شدن پرداختی بیمه تأمین اجتماعی به حدود 1000 میلیارد تومان در ماه و استقراض از منابع بانک رفاه برای پرداخت معوقات بیمارستانهاست.
رواج پرداختهای نجومی به پزشکان متخصص و افزایش شدید شکاف درآمدی بین پزشکان با دیگر کارکنان سلامت و سایر اقشار جامعه.
سیر صعودی اعتراضات پرستاران، پیراپزشکان و سایر اقشار جامعه نسبت به دریافتهای نجومی پزشکان و ایجاد احساس بیعدالتی در پرداختها به این اقشار.
عدم رشد ملموس در شاخصهای بهداشتی که ناشی از نگاه درمان محور حاکم بر وزارت بهداشت و بیتوجهی به بند 12 سیاستهای کلی سلامت مبنی بر گسترش طب سنتی ایرانی است.
اما این اولین انتقاد جدی از ریخت و پاشهای طرح تحول سلامت نیست. چندی پیش هم مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش رسمی خود نسبت به این تبعیضها واکنش نشان داد. در بخشی از گزارش مرکز پژوهشهای مجلس آمده است: «انتظار میرفت با اجرای این بسته کامل شاهد تحولی در بخش سلامت باشیم اما متأسفانه چندان توجهی به احکام برنامه نشد و بهجای آن طرح تحول سلامت در دستور کار قرار گرفت. سلامت برای اولینبار جزء اولویتهای اول دولت قرار گرفت و شخص رییسجمهور و رییس مجلس بهعنوان سیاستگذاران کلان بالاترین حمایت را از این طرح به عملآورند. بهنحویکه کل بودجه وزارت بهداشت از سال 1392 تاکنون 2 برابر شده است. این طرح، بزرگترین طرح اجتماعی دولت یازدهم است و توانست تا حدودی رضایت را نیز در بین مردم فراهم کند؛ اما نوع اجرای این طرح در کنار کسب برخی موفقیتها باعث شد سایر بخشهای سلامت به حاشیه برود و درمان بهعنوان نقطه قوت موردتوجه قرار گیرد.» در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس با اشاره به کمبود بودجه و مشکلات مالی این طرح آمده است: «استدلال مسوولان همواره این بوده که تعرفهها کفاف هزینههای مراکز درمانی را نمیدهند. این موضوع درست است اما هزینه مراکز درمانی با هتلینگ تأمین میشود نه با بالا بردن دستمزد جراحان و پزشکان متخصص. امروز در رسانهها از کارانههای بالای 100 میلیون پزشکان در بخش دولتی سخن میگویند هرچند این موضوع عمومیت ندارد ولی وجود دارد. ما نمیتوانیم در کشوری که حداقل حقوق یکمیلیون تومان است دستمزد پزشکان را دهها، صدها یا هزاران برابر حداقل دستمزد تعیین کنیم. این نتیجه سیاستگذاری اشتباهی بود...» اما مگر پزشکان چقدر حقوق میگیرند که صدای مخالفان را بلند کرده است. اسنادی که به خبرنگار «صبح نو» رسیده حاکی از آن است که دست کم از سال 91 که حتی طرح تحول سلامت نیز آغاز نشده بود، برخی پزشکان به راحتی کارانهای معادل 128 میلیون تومان در ماه دریافت میکردند. کارانهای که با احتساب حقوق و باقی مزایا بیشتر از این رقم هم خواهد شد. یا به طور مثال طبق جدول شماره دو کارانه کارکنان یک بیمارستان کوچک در مناطق محروم شرق کشور آمده است. در صدر لیست یکی از پزشکان حوزه زنان و زایمان در طول یک سال رقمی بالغ بر یک میلیارد و نهصد و هشتاد میلیون تومان کارانه دریافت کرده که میانگین ماهانه آن رقمی معادل 165 میلیون تومان خواهد شد که بازهم به این رقم باید دریافتی حقوق ماهانه این پزشک را اضافه کرد. در همین لیست نیز رقمهای میلیاردی و چندصدمیلیونی نیز به چشم میخورند.
این درحالی است که سخنگوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، اخبار مربوط به پرداختهای چندصد میلیونی کارانه به برخی از پزشکان را دروغ خوانده و گفته بود: سقف کارانه پرداختی به پزشکان در اکثر قریب به اتفاق دانشگاههای علوم پزشکی ماهیانه 80 میلیون تومان است! اما اطلاعاتی که خبرنگار «صبح نو» به دست آورده نشان میدهد که کارانه بالای 100میلیون نه فقط یک موضوع عادی است بلکه از سالها پیش نیز در این وزارتخانه این حقوقها پرداخت شده است. سخنگوی وزارت بهداشت گفته بود ممکن است موارد استثنایی بالای 100 میلیون تومانی نیز در کارانهها وجود داشته باشد که پزشکان متخصص یا فوق تخصص بسیار معدودیاند که ایثارگرانه در مناطق محروم، جاهایی که 2 هزار کیلومتر با تهران فاصله دارند و در نقاط مرزی در شهرهایی که هیچ پزشک متخصص دیگری در رشته آنها وجود ندارد، 24 ساعته به مردم خدمترسانی میکنند.
قائم مقام وزیر بهداشت افزود: این پزشکان افرادی هستند که 7/1 برابر ساعت کاری تمام وقت (44 ساعت در هفته) یعنی بهطور میانگین 75 ساعت در هفته کار میکنند و در واقع بهجای 2 یا سه پزشک متخصص خدمت ارائه میکنند و از نظر وزارت بهداشت اگر هم بالای 100 میلیون تومان کارانه بگیرند، کاملاً قانونی و از شیر مادر حلالتر است.
این حقوقها حتی در شهرهای بزرگ نیز دیده میشود. مثلاً در فیش شماره یک، کارانه اسفندماه سال 93 یکی از پزشکان بیمارستانی در ارومیه نشان میدهد که این پزشک بیش از 200 میلیون تومان درآمد داشته که با احتساب پرداخت مالیات نزدیک به 188 میلیون تومان دریافتی داشته است. این دریافتیها نه فقط با اظهارات سخنگوی وزارت بهداشت تناقض دارد بلکه حاکی از نحوه هزینهکرد بودجه طرح سلامت است. طرحی که با این پرداختیها دیر یا زود کفگیرش به ته دیگ میخورد!
مطلب فوق مربوط به سایر رسانهها میباشد و خبرگزاری فارس صرفا آن را بازنشر کرده است.
بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی
انتهای پیام/