صنعت حمل نقل دیر زمانیست که یکی از مهمترین مقولات اقتصاد را به خود اختصاص داده است و تا جایی می توان این انگاره را مهم تلقی کرد که انقلاب صنعتی وقتی به وقوع پیوست که ماشین بخار به عنوان ابزاری تسهیل کننده در مراودات تجاری اختراع شد .
رشد و توسعه عوامل و روش های ترانزیتی و حمل و نقل کالا باعث شد یکی از مهمترین عناصر اقتصاد یعنی مزیت نسبی قوت گیرد و هر کشوری بر اساس مزایای قدرتمند خود طرح ریزی کرده و باقی مایحتاج خود را توسط شاهرگ های حمل و نقلی جابه جا کند .
امروزه یک عبارت همواره کلیشه ای در بعد تجارت وجود دارد و آن اینکه تجارت و حمل و نقل لازم و ملزوم یکدیگرند و آنچه به عنوان نمایه اثباتی این گزاره استدلال می شود سهم حدود 12 درصدی تولید ناخالص جهانی است .
مقوله حمل و نقل و تجارت آنچنان به هم گره خورده اند که همچون اجزای یک ماشین با اخلال در هر بخش دیگری را دچار مشکل می کند .
ظهور پدیده چین در عالم و رشد شگفت انگیز این خطه پر جمعیت جهان آنچنان معادلات را بر هم زد که در نخستین دهه قرن بیست و یکم گویی تمام قوانین فیزیک برهم خورده و دیگر این مکان نیست که سرعت را می سازد بلکه سرعت بر همه چیز غلبه کرده است .
هرچه سرعت در روند تجاری و اقتصادی بالاتر نشست، رقابت ها نیز تنگاتنگ شد و هرچه رقابت تنگ تر ایجاد شبکه برای جلب رضایت و کسب مشتری فزونی یافت .
دیگر نه تنها غرب بلکه شرق عالم نیز متدولوژی خاص خود را برای فتح داشت و برای نیل به این هدف نیازمند سرعت بودند سرعتی که زمان برای زایشش امری حیاتی است .
این بخش را حمل و نقل قرار بود حل کند که اگر در شرقی ترین نقطه چین محصولی تولید شد غربی ترین نقطه در اروپا بتواند در زمان اندکی به آن دست پیدا کند .
بر همین اساس دنیا گویی بار دیگر متحول شد و بخش حمل و نقل بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت، از یکسو نوع و ساختار کشتی های حامل متفاوت شد و از سوی دیگر حمل و نقل ریلی و جاده ای نیز تجهیز و متصل به بخش اصلی حمل نقل یعنی دریایی شدند .
ظهور پدیده Door To Door در همین اثنا در ادبیات حمل و نقل جهانی بود وانگاره تولید کننده و شرکت های خدمات رسان در حوزه حمل و نقل در این بود که از درب کارخانه تا محل مشتری، کالا را جابه جا خواهند کرد تا در این میان از انباشت سود خود نیز سرمایه ای خلق کنند .
عل القاعده این رفتار مبتنی بر اصول دقیق اقتصادی است از این رو ضرورت ایجاد حمل و نقل ترکیبی بیش از پیش حس شد .
امروز سرعت رشد چین بر طبق عواملی که موضوع نوشته نیست کمی کند شده و لاجرم بخش حمل و نقل نیز دچار نقصان شده است و از آنجا که حکم کلی "اقتصاد راه خویش را باز خواهد یافت" همیشه کارکرد دارد، بخش حمل و نقل نیز مجبور به ابتیای روش های روزآمد است تا دچار بی رحمی حذف در تجارت نشود .
بهترین روش در این حالت و در زمانه رکود در بازار حمل و نقل ایجاد زنجیره خدمات است تا صاحب کالا در رقابت تنگاتنگ برای رفاه خود انتخاب دقیق کند .
روزگاری انگاره در این بود که با ایجاد نرخ شکنی و نوعی رقابت منفی می توان مشتری را بدست آورد اما تجربه شرکت کشتیرانی هانجین و پایان غم انگیزش نشان داد پهنه اقتصاد جای تقلب نیست و پول ها حاصل فکرهاست .
امروز ایران به عنوان کشوری با خط ساحل فراوان شناخته می شود و این مزیت مهمی برای فعالیت در بخش حمل و نقل است . یکی از خوشبختی های دیگر کشور وجود شرکت های حمل و نقل دریایی است که البته از جایگاه خوبی نیز برخوردارند که در امر حمل نفت و گاز و محصولات پتروشیمی و همچنین کالا های اساسی فعالیت می کنند و البته که مشکل بزرگ تحریم را نیز به تازگی پشت سرگذاشته اند .
اما خلا زیر ساخت مناسب در بخش ریلی و جاده ای می تواند فرصت مهم برای استفاده بهینه از بازار جهانی را از ایران برباید . نباید فراموش کرد که در اطراف ایران کشورهای عدیده ای هستند که محصور در خشکی محسوب می شوند و چیزی بالغ بر 500 میلیون جمعیت را به خود اختصاص می دهند و طبیعتا تمام نیاز این کشورها به منزله یک بازار مهم میتواند تلقی شود .
سالهاست به انحای مختلف دولت ها به دنبال همراهی برای صنعت نفت در بعد درآمد بوده اند تا از این رهگذر شرایط افتان بازار نفت را پوشش داده و کشور را از شرایط سخت نجات دهند، روند جهانی نشان می دهد که آن مفر و سوپاپ اطمینان می توان صنعت حمل و نقل به صورت کامل باشد یعنی ایجاد یک زنجیره کامل که شامل دریایی، جاده ای، ریلی و هوایی باشد که با تجهیز هرکدام می توان به خلق ارزش افزوده برای دیگری امیدوار بود و توسعه را بیش از پیش تکمیل کرد .
دیر زمانی تحلیلی به عنوان ضرورت حمل و نقل در اذهان جهانیان در حال جریان بود و حال تکمیل زنجیره حمل و نقلی مهم است و می توان با الگو برداری از اصول B TO B به این مهم دست یافت .
امروز آنچه بیش از پیش در صنعت حمل و نقل کشور مورد نیاز است ایجاد حمل و نقل ترکیبی است که البته طی سالهای اخیرفعالیت هایی صورت گرفته اما نیازمند ایجاد یک وفاق جمعی برای توسعه این بخش است و قدر مسلم این است که غفلت از این امر نتیجه ای جز از دست دادن فرصت ها و دچار شدن به شرایط بغرنج نیست .
امیر فلاح
روزنامه نگار