چکیده
صنعت گردشگری سومین صنعت مولد شغل و سرمایه بعد از صنعت نفت و خودروسازی میباشد. این صنعت از حوزههای جدیدی است که حمایت از آن در قالب حقوق مالکیت فکری اعم از مالکیت ادبی و هنری و مالکیت صنعتی در حال شکلگیری است. امروزه استفاده از مصادیق گوناگون مالکیت فکری در صنعت گردشگری میتواند موجب ارتقاء این صنعت و جذب گردشگر بیشتر شود بهنحوی که استفاده از این مصادیق مانند نمودهای فرهنگ عامه (فولکلور)، آثار معماری، نشانههای جغرافیایی و علائم تجاری و جمعی بسیار متداول شده است. گردشگری همانند صنایع دیگر کالاها و خدمات وابسته داشته و عوامل متعدد و مهمی که مبتنی بر جذابیت و رقابتپذیری هستند (مانند برند مقاصد گردشگری) در آن اثرگذار هستند.
این مقاله میکوشد به این سئوال پاسخ دهد که حقوق مالکیت فکری در حمایت و رقابتپذیری صنعت گردشگری چه نقشی ایفاء میکند و آیا نظام حقوقی یادشده میتواند برای ذینفعان این صنعت فرصتها و راهکارهای حمایتی کافی بهمنظور افزایش ظرفیت بهرهوری و رقابت منصفانه فراهم کند؟ برای پاسخ به این سئوال، ظرفیتهای فعلی نظام حقوق مالکیت فکری را در چارچوب نمودهای فرهنگ عامه، آثار معماری، نشانههای جغرافیایی و علائم تجاری و جمعی بهمنظور حمایت از گردشگری فرهنگی و هنری و نیز گردشگری کشاورزی (روستایی)، گردشگری سلامت و توسعهی برند مقاصد گردشگری بررسی و تجزیه و تحلیل میشود.
کلیدواژگان
صنعت گردشگری؛ حقوق مالکیت فکری؛ نمودهای فرهنگ عامه (فولکلور)؛ نشانه-های جغرافیایی؛ علائم تجاری جمعی
1- مقدمه
امروزه، صنعت گردشگری یکی از مهمترین منابع درآمدی برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه بهشمار میرود. در دنیای رقابتی امروز، گردشگری بهعنوان عامل متمایز کردن کالاها و خدماتی که ارزش افزوده ایجاد میکنند، توصیف میشود (WIPO, 2014: 2). خلق فرصتهای جدید در گردشگری یکی از مهمترین موضوعاتی است که امروزه برنامهریزان حوزهی توریسم بدان تأکید داشته و منافع چند سویه را از بستر فعالیت پرتکاپوی گردشگری شکل میدهند. تخصصی شدن فعالیتهای گردشگری یا بهعبارت دیگر، توجه به گردشگری با علائق ویژه در کشورهای توسعهیافته، دیرگاهی است شیوهی سنتی بهرهمندی از این صنعت را رها کرده و فضای متفاوتی را درحال تجربه نمودن است که به نوبهی خود بسیار کارآمدتر و در عین حال موجب تکثر فعالیت گردشگری میشود.
مفهوم رقابت در سالهای اخیر به مثابه یک مفهوم اقتصادی که بر توسعهی پایدار گردشگری تأثیرگذار است، مطرح شده و همانند رقابت در کالاهای مصرفی، مقصدهای گردشگری نیز میبایست مشتریان خود را متقاعد کنند که قادر به عرضهی ترکیبی از منافع هستند که هیچ مقصد دیگری نمیتواند آنها را عرضه کند. صنعت در حال تغییر گردشگری نیاز شدیدی به بقاء و رقابت دارد. هر روز نیز رقبای جدیدی وارد صنعت گردشگری میشوند. به همین دلیل، عرضهکنندگان باید به مشتریان نزدیکتر شوند و شرکتها مجبورند تا مهارتها و منابع خود را با بازار هماهنگ کنند. بنابراین، راهکار دولتها بهمنظور مدیریت «برند مقاصد گردشگری»[1] فراتر از تکنیکهای معمول بازاریابی است.
در سالهای اخیر، طراحی و پیادهسازی برند مقصد گردشگری بهمنظور جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر پایهی «صنایع خلاق»[2] در دستور کار دولتها قرار گرفته است. این مهم، اساساً یک مزیت رقابتی در مقابل رقبای دیگر ایجاد میکند (Ullam and et al, 2013: 1113). مقاصد گردشگری بهدنبال خود مفاهیم نوین ارزشمند و آیندهسازی چون «ملتهای خلاق» و «مناطق خلاق» به وجود میآورد؛ برای مثال، پس از ملت استرالیا که تبدیل شدن به ملّتی خلاق را آماج راهبردی خود قرار داد، به تازگی ملّت انگلیس نیز چشماندازی با عنوان بریتانیای خلاق را تدوین کرده است و لندن بهعنوان یک شهر خلاق میکوشد تا به پایتخت فرهنگی اروپا تبدیل شود (کیقبادی و همکاران، 1387: 15).
در این راستا نقش حقوق مالکیت فکری را در حمایت از صنعت گردشگری نمیتوان نادیده گرفت. دانش سنتی[3]، خلاقیت[4]، نمودهای فرهنگ عامه (فولکلور)[5]، جذابیتهای جغرافیایی، صنایع دستی و دیگر داراییهای ملموس[6] و ناملموس[7] سهم مهمی در جذب گردشگر ایفاء میکنند بهطوری که همین عوامل سبب ظهور انواع مختلف گردشگری به انگیزهی گردشگری هنری و فرهنگی، کشاورزی، سلامت، تجارتی و غیره شده است.
نظام حقوقی مالکیت فکری و راهکارهای حمایتی پیشبینی شده در آن برای ذینفعان بخش گردشگری، فرصتهای متنوعی بهمنظور افزایش ظرفیت بهرهوری[8]، رقابتپذیری[9] و ابداع و نوآوری[10] مهیا میکند (WIPO, Ibid, 3). بدیهی است با توجه به آثار اقتصادی صنعت گردشگری، اگر کشوری بتواند از ظرفیتهای نظام مالکیت فکری جهت حمایت از اجزا و جاذبههای گردشگری استفاده کند، شاهد رشد و شکوفایی بزرگی در سطح اقتصادی خواهد بود.
استفاده از مصادیق گوناگون مالکیت فکری میتواند کسبوکارهای وابسته به گردشگری را تحت تأثیر قرار دهد و به تنوع بخشیدن به محصولات در بازار و حمایت از میراث فرهنگی کمک کند؛ این امر در جوامع سنتی باعث تشویق آن دسته از افراد بومی و محلی میشود که در زمینههای صنایع دستی، طب سنتی و جلوههای فرهنگ عامه فعالیت میکنند و دانش سنتی و بومی آنان حمایت خواهد شد.
در صورت عدم استفاده از چارچوبهای حمایتی گردشگری، صاحبان این دانش منفعت اقتصادی قابل ملاحظهای نخواهند برد و اگر مختصری منافع نیز بهدست آورند در مقایسه با منافع کلان افراد سودجو بسیار ناچیز خواهد بود. بنابراین، در سایهی حمایت مالکیت فکری، مقصد گردشگری هویت رقابتی متمایزی مییابد؛ از اینرو، نظریهی گردشگری در پرتو حمایتهای مالکیت فکری از «گردشگری بهعنوان یک صنعت» به «گردشگری بهعنوان یک سرمایهگذاری اجتماعی»[11] تغییر مییابد (Ghafele, 2011: 2).
این مقاله تلاش دارد تا نشان دهد که چگونه کشورهای در حال توسعه از جمله ایران که تواناییهای فراوان در زمینهی گردشگری دارند، میتوانند از راهبردهای نظام حقوق مالکیت فکری برای جذب گردشگر بهرهمند شوند؛ چرا که حقوق مالکیت فکری مانند شمشیر دو لبه عمل میکند و ضمن حمایت حقوقی و فراهم کردن زمینهی انحصار برای کالاها و خدمات موجود در مقاصد گردشگری، سبب مشهور شدن برند مقاصد گردشگری در زمینهی تجاریسازی محصولات و صنایع دستی بهدست آمده از آن میشود که به نوبهی خود سهم مهمی در گردشگری تجاری دارد. بهعبارت دیگر، با استفاده از ابزارهای قانونی مالکیت فکری نفعی برای دیگران (رقبا) باقی نمیماند.
سؤال اصلی در این مقاله این است که نقش حقوق مالکیت فکری در حمایت و رقابتپذیری صنعت گردشگری چیست؟ و این صنعت در نظام حقوقی یادشده چه جایگاهی دارد؟ برای پاسخ به این سؤال ابتدا لازم است به تحلیل ابعاد مالکیت فکری و ارتباط و نقش این حقوق با صنعت گردشگری پرداخت و سپس با در نظر گرفتن شاخههای مختلف این حقوق و معیار حمایت هر یک، امکان تطبیق این معیارها بر انواع متفاوت گردشگری بررسی شود.
این مقاله با استفاده از روش کتابخانهای و به شیوهی تحلیلی درصدد است تا نقش حمایتی حقوق مالکیت فکری را در دو شاخهی حقوق مالکیت ادبی و هنری در ارتباط با نمودهای فرهنگ عامه (فولکلور) و آثار معماری که عمده انگیزهی گردشگری فرهنگی و هنری محسوب میشود و حقوق مالکیت صنعتی که در ارتباط با نشانههای جغرافیایی و علائم تجاری و جمعی در تجاریسازی محصولات نشأت گرفته است را بررسی کند. در پایان، نظر به اینکه یکی از اهداف این مقاله شناسایی علل و عناصر جذب گردشگری و ارتقاء این صنعت در ایران میباشد به چالشهای پیشروی صنعت گردشگری ایران از دیدگاه حقوق مالکیت فکری اشاره کرده و پیشنهادهایی را با توجه به آن مطرح میکنیم.
2- حقوق مالکیت فکری[12]
2-1- مفهوم
مالکیت فکری در مفهوم وسیع کلمه عبارت است از حقوق ناشی از آفرینش و خلاقیت فکری آفریننده در زمینههای علمی، صنعتی، ادبی و هنری که از راه دانش، هنر یا ابتکار بهوجود میآید. به بیان کلی، حقوق مالکیت فکری مجموعهی قواعد و مقرراتی است که از فکر، خلاقیت و ابتکار بشر که ارزش اقتصادی و داد و ستد دارند، حمایت میکند و در این راستا یک سری حقوق مادی محدود به زمان و حقوق معنوی دائم به پدیدآورندهی آن اعطاء میکند.[13]
به تعبیر دبیرکل سازمان جهانی مالکیت فکری[14] موسوم به «وایپو»، حقوق مالکیت فکری ابزاری قدرتمند برای توسعهی اقتصادی و ایجاد ثروت بوده و هنوز در تمام کشورها بهویژه کشورهای در حال توسعه به بهترین نحو بهکار گرفته نشده است. بنابراین، مالکیت فکری نیرویی است که میتوان از آن برای پربار کردن زندگی افراد و آیندهی ملل از نظر مادی، فرهنگی و اجتماعی استفاده کرد (Idris, 2003: 18).
حمایت قوی و اثرگذار از حقوق مالکیت فکری سنگ بنایی است برای سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه که در نهایت رشد اقتصادی بلندمدت را درپی خواهد داشت. نظام مالکیت فکری میتواند به کشورها کمک کند تا توانمندیها و ظرفیتهای خود را بهعنوان ابزاری قدرتمند در رشد و اعتلای اقتصادی جامعه بهکار گیرند. حقوق مالکیت فکری اثرگذار به ایجاد تعادل بین منافع نوآور و منافع عموم کمک میکند و محیطی را فراهم میکند تا در آن خلاقیت و نوآوری در جهت سود همگانی پیشرفت کند.
2-2- مصادیق
حقوق مالکیت فکری بهطور سنتی به دو شاخهی اصلی تقسیم میشود: مالکیت ادبی و هنری[15] و مالکیت صنعتی[16] . اهمیت این حقوق ابتدا توسط کنوانسیون پاریس برای حمایت از مالکیت صنعتی در سال 1883 و کنوانسیون بِرن برای حمایت از آثار ادبی و هنری در سال 1886 به رسمیت شناخته شد؛ در حال حاضر، سازمان جهانی مالکیت فکری اداره و نظارت هر دو معاهده را بر عهده دارد.
نظام مالکیت ادبی و هنری که با نام کپی رایت نیز شناخته میشود، اصطلاحی است که از انحصار موقت بهرهبرداری مالی متعلق به هنرمند یا نویسنده نسبت به اثرش حکایت دارد و به نوبهی خود شامل دو مقوله از حقوق است؛ حق مؤلف یا حقوق پدیدآورندگان آثار ادبی و هنری و حقوق مجاور که از آن به «حقوق مرتبط» هم یاد میشود (کلمبه، 1390: 25).
به موجب اصولی که بهطور سنتی بر این نظام حاکم است، آثار ادبی و هنری، بدون توجه به نوع، شکل ارائه، شایستگی و هدف از ایجاد آنها حمایت میشوند و مشروط به زمینهی ظهور، ارزش هنری، اقتصادی و میزان موفقیت تجاری نیستند و چتر حمایتی این بخش از حقوق مالکیت فکری حتی بر آثار موسیقایی، هنرهای تجسمی از قبیل صنایع دستی و آثار معماری که محصول نمادین فرهنگ عامه بهشمار میروند، گسترده شده است.
نظام مالکیت صنعتی مجموعهی حقوق و سلطه و اقتداری است که بر موضوعات مختلف صنعتی و هرگونه پدیدهی خلق شدهای که خصوصیات صنعتی یا تجاری داشته باشد، بار میشود و به مالک آن حق میدهد تا بهطور انحصاری از آن بهرهبرداری کند (امامی، 1390: 36). این بخش از حقوق مالکیت فکری دارای مصادیقی چون، علائم تجاری[17]، نشانههای جغرافیایی[18]، علائم تضمینی[19]، علائم جمعی[20]، طرحهای صنعتی[21]، حق ثبت اختراع[22] و اسرار تجاری[23] میباشد که هر یک به نوبهی خود میتوانند در جذابیت برند مقصد گردشگری تأثیرگذار باشند (Speriusi-Vlad, 2014: 3).
3- ارتباط و نقش حقوق مالکیت فکری در مقصد گردشگری
3-1- ارتباط حقوق مالکیت فکری با گردشگری
آیا حقوق مالکیت فکری با بخش گردشگری ارتباط دارد؟ این یک سؤال بسیار مهم است. گرچه در نگاه اول بهنظر میرسد که گردشگری هیچ ارتباطی با مالکیت فکری ندارد اما با کمی دقت میتوان ارتباط و تداخل این دو مفهوم با یکدیگر را تشخیص داد. از یک سو، گردشگری وابسته به بخش خدمات بوده و از سوی دیگر، اثری که مالکیت فکری بر رشد اقتصادی دارد، در این صنعت نیز قابل توجه است. در واقع، صنعت گردشگری رشد مستمری را در بخش خدمات تجربه کرده است؛ براساس گزارش سازمان جهانی گردشگری، تجارت در بخش گردشگری به درجهی مساوی و حتی بیشتر از صادرات نفت رسیده است (Ibid, 1-2).
وضعیت مالکیت فکری در کشورهای در حال توسعه به تدریج بهصورت یک ابزار مهم کلیدی برای دستیابی به رشد اقتصادی درآمده است، بهگونهای که در این کشورها، فهم پایههای اقتصادی مالکیت فکری و ایجاد نظام مالکیت فکری قوی و کارآمد امری ضروری و حیاتی شده است. قدرت درونزای حقوق مالکیت فکری در اقتصادهای مدرن نقشی همانند «حقوق مالکیت فیزیکی» ایفاء میکند. بنابراین، در زمینهی گردشگری، هر کشوری که از ابزارهای مالکیت فکری برای مدیریت مقاصد گردشگری خود استفاده کند، میتواند به بالاترین سطح توسعه در این بخش دست یابد.
با توجه به مراتب یادشده، ارتباط تأسیس حقوقی مالکیت فکری با صنعت گردشگری به تحلیل اقتصادی آن منتهی میشود. از یک سو، صنعت گردشگری بهعنوان یک فعالیت خدماتی نیازمند توجه بوده و شرکتها و کسبوکارهای ارائه دهندهی خدمات گردشگری نیازمند سرمایهگذاری زیربنایی و بلند مدت هستند. حقوق مالکیت فکری میتواند ضمن معرفی عوامل اثرگذار در جذب گردشگر، سرمایهگذاری در بخش تحقیق و توسعه را برای مقاصد گردشگری به همراه داشته باشد و بهرهمندی مجموعهی این عوامل از حمایتهای قانونی مالکیت فکری ترغیب سرمایهگذاری مستقیم داخلی و خارجی را بهدنبال خواهد داشت. از سوی دیگر، استفاده از سازوکار حقوق مالکیت فکری میتواند عاملی مهم در ارتقای فرآیند تجاریسازی محصولات خاص وابسته به گردشگری نظیر صنایع دستی و محصولات فرهنگی دیگر که عمدتاً توسط افراد محلی و بومی در مقاصد گردشگری تولید میشود، بهشمار آید. به این معنا که با ایجاد حق انحصاری، مزیت رقابتی برای این محصولات ایجاد میشود و زمینهی اشتغال و پویایی بازار خردهفروشی را به همراه خواهد داشت.
حقوق مالکیت فکری میتواند بهصورت فردی یا جمعی تملک شود. ساختار مالکیت فکری جمعی بر مبنای مالکیت ایدههای به اشتراک گذاشته شده با سبک ویژه یا بر مبنای طبیعت جغرافیایی خاص توسط افراد بومی یک اقلیم محصور، متمرکز است. در حقیقت ارزش برند مقصد گردشگری با کسبوکار واحد، قابل کنترل و شناسایی نیست. حقوق جمعی توسط گروهی از بومیان در ارتباط با هدفی خاص که متکی بر «دانش سنتی» در محدودهی خاص جغرافیایی میباشد، مدیریت یا تملک میشوند.
در این راستا، نشانههای جغرافیایی و علائم تجاری جمعی که از جمله مصادیق مالکیت فکری هستند، نقش مهمی دارند. مالکیت فکری جمعی میتواند موجبات توسعهی مبتنی بر فرهنگ، خلاقیت محلی، رشد محصولات خاص و غیره را فراهم کند و بهعنوان «نظام گردشگری جایگزین» مورد توجه قرار گیرد. مالکیت فکری جمعی بهعنوان ابزاری برای حفاظت از دستاوردهای مادی و معنوی و افزایش ارزش آنها در جامعهای با ویژگیهای خاص مشخص میشود (Paolo Russo, 2011: 5).
بنابراین، در تلاش برای توسعهی گردشگری محلی بر محور خلاقیت و نوآوری نمیتوان از ماهیت جمعی اموال فکری غافل شد. گردشگران با جاذبههای مختلف که به نوبهی خود انگیزهی سفر را فراهم میکند و همچنین محصولات اصیل این مناطق که در بازار با ساختار کاملاً متفاوتی ارائه میشوند، ارتباط برقرار نمیکنند. بنابراین، لازم است تا نظام جذب گردشگری محلی را به مالکیت فکری جمعی در پرتو یک «برند مقصد» پیوند زد؛ این عمل میتواند از طریق یک نظام «آبشاری»[24] یا «سلسله مراتبی»[25] انجام شود که مشتمل بر نامگذاری مناطق با کیفیت بالا با برند خاص است؛ بهطوری که فروشگاهها و تأسیسات دارای «برچسب» میتوانند کالاها و خدمات حمایت شدهی خود را با علامت تجاری با کیفیت عرضه کنند.
استفاده از سازوکارهای مالکیت فکری جمعی باید بهگونهای باشد که در سطح تولید از طریق یک نشانهی جغرافیایی و در سطح محلی از طریق یک برچسب بهعنوان یک علامت جمعی عمل کند. محصولات اصیل و با کیفیت بالا صرفاً در مبدأ جغرافیایی خاص و بهطور محدود تولید میشوند، از اینرو لازم است تا نمایهی گردشگری خود را بالا ببرند.
برای مثال، در زمینهی غذا و مشروبات الکلی تنها با استفاده از اسم مبدأ خاص میتوان در رستورانها و هتلهای یک منطقهی جغرافیایی به همراه سایر تولیدات محلی خدمترسانی کرد. پس اگر تمام این عوامل و ذینفعان صنعت گردشگری مجاز باشند تا تحت برچسب خاصی قلمرو سرزمینی خود را متمایز کنند، این نشان میتواند بر رویدادهای فرهنگی که بر سبک مخصوص برگزار میشوند، جشنوارههای هنری، صنایع دستی، شیوهی زندگی و درنهایت جذب گردشگر تأثیرگذار باشد (Ibid, 6).
3-2- نقش حقوق مالکیت فکری در مقصد گردشگری
همانطور که ملاحظه شد، اعمال نفوذ نظام حقوق مالکیت فکری در بخش گردشگری منجر به شناسایی برند مقاصد گردشگری میشود. بهطور کلی، توسعه و بهرهبرداری از برندها و نامهای تجاری با بخش خدمات و بنابراین بخش گردشگری رابطه دارد. داراییهای ناملموس یک منطقهی گردشگری که موجب انسجام اجتماعی میشوند، میتوانند از طریق معرفی حقوق مالکیت فکری توسعه یابند. به بیان دیگر، مالکیت فکری میتواند برای صنعت گردشگری یک سرزمین جغرافیایی، ارزشآفرینی کند (Braun, 2012: 7).
از همه مهمتر، با اجرای حمایتهای مالکیت فکری تصویر برند مقاصد گردشگری در سطح جهان تقویت میشود چرا که در حیطهی تبلیغات رقابتی، آگاهی بیشتری دربارهی برند ارائه میدهد و بازار گردشگری را رونق میبخشد. جوامع بومی و محلی میتوانند با معرفی برند مقصد گردشگری از طریق مصادیق مختلف حقوق مالکیت فکری و مدیریت آن، پیشرفت و توسعهی قابل توجهی در حوزهی گردشگری داشته باشند (LaRaine Ingram, 2014: 165).
از دیدگاه حقوق مالکیت فکری، برند مقصد گردشگری، یک «سرمایهی فکری»[26] محسوب میشود که دولتها تقاضای حمایت از آن را دارند. در قلمرو حقوق مالکیت فکری، برند مقصد بهدلیل حمایت حقوقی معروف شده و در نتیجه در تثبیت موقعیت بازار مکان گردشگری و همچنین در موقعیتیابی صنایع بهدست آمده از گردشگری نقش مهمی ایفاء میکند (C.Hall and et al, 2008: 153).
توانمندسازی صنعت گردشگری از طریق نظام مالکیت فکری، ضمن اینکه فضایی را بهوجود میآورد تا خلاقیت و نوآوری بهنفع مقاصد گردشگری شکوفا شود، بر بازاریابی و بالا رفتن کیفیت خدمات تأکید دارد. مصادیقی مانند نشانههای جغرافیایی و علائم جمعی به بازاریابی بهتر مقصد گردشگری دلالت دارد و در مقابل اسرار تجاری و ثبت اختراعات بر مبنای فرآیندهای کسبوکار میتواند کیفیت بالای خدمات وابسته به این صنعت را ارتقاء دهد .(Ghafele, 2008: 4)
حقوق مالکیتهای فکری بهعنوان اهرمی برای حمایت از برند مقصد گردشگری عمل کرده و مفهوم «سرزمین رقابتی»[27] را جایگزین مفهوم «سرزمین تعاونی»[28] میکنند. از نقطه نظر اقتصاد دانش محور، حقوق مالکیت فکری، سرمایهگذاریهای کوچک و متوسط را احیاء و رقابتپذیر کرده و برای داراییهای فکری آنها ارزش افزوده ایجاد میکند تا جایی که زمینهی تجاریسازی کالا و صنایع مربوط به آنها را فراهم میکند. بدون حمایتهای مالکیت فکری سرمایهگذاری در صنعت گردشگری مقرون به صرفه نبوده و با خطر بزرگی مواجه است چرا که تمایزبخشی به کالاها و خدمات منتفی میشود و امکان دارد بهدلیل نبود حق انحصاری در طی یک رقابت مکّارانه، حقوق اموال فکری از سوی رقبای بازار مورد جعل و تقلید قرار گیرد که بهنوبهی خود زمینهی سواری مجانی[29] آنها را فراهم میکند (Nkomo, 2014: 3-8).
برای نمونه، در حوزهی فولکلور نمونههایی از رقص و موسیقی بومی وجود دارد که شرکتهای موسیقی و گروههای اجرایی، آنها را نمونهبرداری کرده و تحت عنوان قطعههای اصیل یا رقصآرایی به عموم ارائه میدهند. در ارتباط با این اشکال تجاریسازی فولکلور این نگرانی وجود دارد که جوامع سنتی، در ادامهی این روند دستخوش تغییراتی شوند یا حتی آسیب ببینند.
4- جایگاه صنعت گردشگری در تقسیم بندی اقسام مالکیت فکری
درک نحوهی اعمال حقوق مالکیت فکری در صنعت گردشگری به شناخت عوامل تأثیرگذار در آن بستگی دارد. نظر به اینکه گردشگری بهعنوان یک فعالیت جمعی یاد میشود در این بخش مصادیق حقوق مالکیت فکری که جزء داراییهای جمعی محسوب میشوند را در هر دو شاخهی مالکیت فکری بررسی میکنیم.
در این راستا، ابتدا از نقش مالکیت ادبی و هنری در حمایت از نمودهای فرهنگ عامه (فولکلور) که انگیزهی گردشگری فرهنگی، تاریخی محسوب میشود سخن میگوییم و سپس نقش حقوق مالکیت صنعتی را در دو حوزهی نشانههای جغرافیایی در حمایت از طب سنتی (که انگیزهی عمدهی گردشگری سلامت محسوب میشود) و محصولات و کالاهای اصیل کشاورزی نشأت گرفته از مناطق خاص در ارتباط با گردشگری کشاورزی را بررسی خواهیم کرد و در ادامه نقش حقوق علائم تجاری و جمعی در تجاریسازی محصولات نشأت گرفته از مقاصد گردشگری در جهت تقویت برند این مقاصد ارزیابی خواهد شد.
4-1- حقوق مالکیت ادبی و هنری
مهمترین محل تلاقی مالکیت ادبی و هنری با صنعت گردشگری، نمودهای فرهنگ عامه (فولکلور) و اجرا کنندگان این آثار هستند (WIPO, 2012: 9). فرهنگ عامه به مثابه یکی از منابع غنی سرمایهی فرهنگی میتواند بهعنوان یک فرصت در توسعهی گردشگری مورد توجه قرار گیرد. کاوش در زندگی اقتصادی برخی از قبایل بدوی نشان میدهد که در میان آنها در بسیاری از موارد مفهوم مالکیت بیش از اشیاء مادی با امور غیرمادی پیوند خورده است. در جزایر آندمان[30] تصنیفهایی که برای انجمنهای قبیلهای ساخته میشود متعلق به سازندهی آن بوده و خواندن آن حق انحصاری اوست.
در نزد ساکنان جزایر دماغهی تورس، افسانههای محلی مشمول عنوان مالکیت هستند. سرخپوستان کواکیوتل در صورتی که از پرداخت دین خود عاجز باشند، میتوانند اسم خود را گرو بگذارند (خدمتگذار، 1390: 25). چنین مواردی نشان میدهد که آثار و نمودهای فرهنگ عامه بیش از آنکه صبغهی اقتصادی داشته باشد، رنگ معنوی و اخلاقی دارد.
فرهنگهای بومی میتواند تأثیر عمیقی بر گردشگری داشته باشد و در این راستا، فروش صنایع دستی و هنری بهدست آمده از آن یک منبع درآمدی مهمی برای بیشتر جوامع بهشمار میآید. برای نمونه کشور جامائیکا با بهرهگیری از سازوکارهای حقوق مالکیت فکری، سبک موسیقی خاص بومیان خود، موسوم به «رگا»[31] را در جهت ارتقاء برند مقصد گردشگری مورد حمایت قرار داد بهطوری که امروزه قریب پانزده هزار جامائیکایی از این راه کسب درآمد میکنند و فرهنگ جامائیکا را از مجرای موسیقی، مد، حرکات موزون و غیره به جهان معرفی میکنند (LaRaine Ingram, 2014: 157).
با این حال، در بسیاری از موارد و در جایی که از دانش یا هنر سنتی استفاده شده است جوامع بومی و محلی از هیچ منفعت اقتصادی برخوردار نشدهاند و اگر چیزی عایدشان شده باشد در مقایسه با منافع کلان سودجویان، ناچیز است. بهعنوان مثال، کشف قابلیت مبارزه با تومور در گل تفلونی در ماداگاسکار؛ شرکت فروشنده (که حق انحصاری داشت) تقریباً 100 میلیون دلار سود خالص داشت که 88 درصد آن به سود شرکت بود. به این ترتیب، انواع مختلف بهرهبرداری به جوامع سنتی آسیب رسانده که میتواند منتهی به وارد شدن خسارت به اموال و آثار در موزهها و خانههای هنری شود. همچنین کاربردهایی که اقلام هنری را تنزل میدهند، به جوامع آسیب میرسانند.
تا حدی که این آثار و اقلام و نمادهای فرهنگی و ادبی، خارج از محیط سنتی خود با اهدافی متمایز از هدف اولیه آشکار میشود. بهعنوان مثال، مصنوعات مذهبی بهعنوان «هنر زینتی» فروخته میشود یا تقلیدی غیرحرفهای و زننده از رقصهای مردم بومی در کشورهای اروپایی به نمایش گذاشته میشود (الماسی و حبیبی، 1389: 42).
در حقوق ایران، در قانون حمایت از حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان، مصوب سال 1348 جلوههای فرهنگ عامه مورد شناسایی و حمایت قرار گرفته است؛ بهموجب بند 10 مادهی 2 این قانون هرگونه اثر ابتکاری که بر پایهی فرهنگ عامه (فولکلور) یا میراث فراهنگی و هنر ملی پدید آمده باشد، مشمول این قانون قرار میگیرد. همچنین بند 9 این ماده اثر مورد حمایت را شامل اثر ابتکاری مربوط به هنرهای دستی یا صنعتی و نقشهی قالی و گلیم میداند؛ از آنجا که فولکلور در قلمرو صنعت گردشگری قرار دارد و محرک گردشگری فرهنگی بهشمار میرود، میتوان گفت که حمایت از دستاوردهای صنعت گردشگری بهطور ضمنی با این قانون در ارتباط است.
همچنین بند 42 مادهی 1 لایحهی قانون مالکیت ادبی و هنری سال 1389، به تعریف و وسعت نمودهای فرهنگ عامه پرداخته است: «نمودهای فرهنگ عامه عبارت است از آفریدههای گروهمدار و مبتنی بر سنت که بازتابی از انتظارات و آمال و جلوهای از هویت فرهنگی و اجتماعی و هنجارها و ارزشهای جامعه است و بهصورت شفاهی، نمایشی یا به طرق دیگر نسل به نسل انتقال یافته است. از قبیل:
الف) افسانهها، داستانها، اشعار و معماهای ملی و قومی؛
ب) تصنیفها، نغمهها و دستگاههای موسیقی ملی و قومی؛
ج) رقصها و نمایشهای ملی و قومی؛
د) صنایع سنتی دستی، بهویژه نقش و نگارها و نقاشیها، کندهکاریها، پیکرهها، سفالینهها، آثار موزائیکی، چوب آلات، فلز کاریها، جواهر آلات، لباسهای محلی و منسوجات بومی».
با این همه، منتقدان این نظام حمایتی معتقدند که بهدلایلی مانند نداشتن اصالت، محدود بودن حق انحصاری در زمان و مشخص نبودن مالک آنها، این آثار در «قلمرو عموم»[32] قرار میگیرد؛ اما باید از سیاق بند 18 مادهی 1 لایحه « ... اعم از اینکه آثار مزبور در حوزهی عمومی قرار گرفته باشند یا نباشند» تمایل حقوقدانان را بر ناکافی بودن دلایل منتقدان عنوان کرد؛ هرچند در این باب پیشنهادهایی عرضه شده است تا حقوق مالکیت ادبی و هنری نسبت به همهی آثار فولکوریک به نوعی عطف به ما سبق شود و حمایتی دائم نسبت به این آثار اعطا کند (Farely, 1997: 18).
در مورد شرط مالکیت باید اذعان داشت که آثار فولکوریک به تمام افراد بومی و سنتی که در آن جامعهی خاص زندگی میکنند، تعلق دارد. در اینجا، دارنده و مالک، هر فردی از فرهنگ و جامعهای است که بدان تعلق داشته و این گروه و جمعیت خاص مالک حقیقی آن محسوب میشوند (Coombe and et al, 2007: 910).
در پایان این بحث لازم است به نقش آثار معماری بهعنوان یکی دیگر از آثار مورد حمایت در نظام مالکیت ادبی و هنری و تأثیر آن بر گردشگری فرهنگی اشاره کنیم. حقوق مربوط به آثار معماری بهطور کلی شامل جنبهی ظاهری و نمای سازه صرفنظر از روش و نحوهی ساخت، هدف، مصالح مورد استفاده و کیفیت کار است. شرط حمایت فقط اصالت و ابتکاری بودن نمای سازه میباشد. حمایت قانونی از آثار معماری در بند 7 مادهی 2 قانون یادشده مورد تصریح واقع شده است. برطبق این ماده «اثر معماری از قبیل طرح و نقشه ساختمان مورد حمایت این قانون میباشد». باید گفت که ضمانت اجراهایی برای ناقضان این دسته از حقوق در مواد 23، 27، 28 و 29 قانون مورد بحث در نظر گرفته شده است که شامل حبس، دستور موقت برای جلوگیری از نقض بیشتر، انتشار حکم نهایی در روزنامه ها و جبران خسارت میباشد.
پی نوشت:
[1]. مقصود از برند مقصد گردشگری (Destination Branding)، نام، سمبل، لوگو یا سایر اشکال گرافیکی است که علاوه بر اینکه مقصد را مشخص و متمایز میسازد نوید یک سفر به یاد ماندنی و تجربه منحصر به فرد در مقصد را به همراه دارد و به عنوان عاملی در جهت تحکیم و تقویت خاطرات مفرح از مقصد عمل میکند. بنابراین، تمام ابعاد ارزش ویژه برند تأثیری مثبت بر ارزش ادراک شده در دو بعد وفاداری و آگاهی باعث افزایش تمایل به بازگشت میشوند.
[2]. مراد از صنایع خلاق تمامی صنایعی هستند که خود را به ویژگی خلاقیت آراستهاند. به بیان دیگر، صنایع خلاق به مجموعه خاصی از صنایع اطلاق شد که ماده اولیه آنها خلاقیت فردی یا جمعی انسان است که از جمله صنایع فرهنگی را شامل میشود.
[3]. Traditional Knowledge
[4]. Creativity
[5]. Traditional Cultural Expression /Folklore
[6]. Tangible assets
[7]. Intangible assets
[8]. Productivity
[9]. Competitiveness
[10]. Innovation
[11]. بدین معنا که به دلیل نقش برجسته گردشگری در توسعه اقتصادی، زمینه سرمایهگذاری مستقیم داخلی و خارجی به سرعت فراهم میشود.
[12]. Intellectual Property Rights
[13]. منظور از حق مادی یا اقصادی (Economic Right) عبارتست از حق انحصاری ساخت، حق انحصاری فروش، ممانعت از واردات کالا، حق نشرو تکثیر، حق اقتباس و تلخیص و تبدیل، حق عرضه و اجرا و حق استفاده از پاداش و جایزه. و مقصود از حق معنوی (Moral Right) شامل حق افشای اثر، حق حرمت نام و عنوان پدیدآورنده، حق تمامیت اثر، حق عدول و حق دسترسی به اثر است. برای مطالعه هر یک از حقوق احصاء شده مراجعه کنید به: مبانی مالکیت فکری، محمود حکمتنیا، 1386، انتشارت پژوهشگاه و اندیشه اسلامی، صص 63-47.
[14]. World Intellectual Property Organization (WIPO)
[15]. Literary and Artistic Property
[16]. Industrial Property
[17]. Trade marks
[18]. Geographical Indication
[19]. Certification marks
[20]. Collective marks
[21]. Industrial Designs
[22]. Patent
[23]. Trade Secrete
[24]. Cascading
[25]. Hierarchical
[26]. Intellectual Capital
[27]. Competitive Territory
[28]. Cooperative Territory
[29]. Free Riding
[30]. Andaman
[31]. Reggae
[32]. Public Domain
مراجع
- الماسی، نجاد علی و حبیبی، بهنام (1389)، «شیوههای حمایت از جلوههای حقوق فرهنگ عامه (حقوق فولکلور)»، فصلنامه حقوق، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، دوره 40، شماره 1.
- امامی، اسدالله (1390)، حقوق مالکیت صنعتی، تهران، نشر میزان.
- خدمتگذار، محسن (1390)، فلسفه مالکیت فکری، تهران، نشر میزان.
- غلامدخت، سمیرا و زاهدی، مهدی (1392)، «بررسی ایجاد بستر مناسب حمایت از طب سنتی در نظام حقوق مالکیت فکری»، فصلنامه حقوق پزشکی، دانشگاه شهید بهشتی، سال هفتم، شماره 24.
- کلمبه، کلود (1390)، اصول بنیادین حقوق مؤلف و حقوق مجاور در جهان، ترجمه علیرضا محمد زاده وادقانی، تهران، نشر میزان.
- کیقبادی، مرضیه و همکاران (1387)، «از صنایع فرهنگی تا صنایع خلاق»، اداره کل تبلیغات اسلامی قم، پروژه تدوین سند توسعه صنایع فرهنگی استان قم، اندیشکده صنعت و فناوری (آصف).
- گل شیری، زهرا و همکاران (1393)، «تبیین چرخه الگوی توسعه گردشگری سلامت در مناطق روستایی ایران (با تأکید بر چشمههای آبگرم)»، مجله برنامهریزی و توسعه گردشگری، دانشگاه مازندران، سال سوم، شماره 11.
- میرحسینی، سید حسن (1385)، حقوق نشانههای جغرافیایی، تهران، نشر میزان.
- Braun, Patrice, (2012): »Creating Value to tourism products through tourism networks and clusters: uncovering destination value chains«, Center for Regional Innovation and Competitiveness, University of Ballarat, Australia.
- C.Hall, Michael and Allen, Williams, (2008): »Tourism and Innovation«, https://books.google.com.
- Celamiresi, Miresi, (2013): »The Macrotheme Review: An Overview on Intellectual Property Rights Protections and Benefits«, A.Xhuavi University.
- Coombe, Rosemary.J, Steven Schnoor & Mohsen Ahmed, (2007): »Bearing Cultural Distinction: Informational Capitalism and New Expectations for Intellectual Property«, University of California, Davis, Vol. 40:89.
- Daciana Bolos, Mihaela, (2013): »Intellectual Property as a Drive for Sustainable Medical Tourism-The Ana Aslan case«, Petru Maior University of Targu Mures, Nang Yan Business Journal, Romania.
- Deepak, JSai, (2008):» Protection of Traditional Handcrafts under Indian Intellectual Property Law«, Journal of Intellectual Property Rights, Vol.13, NO.3.
- Farley, Christine height, (1997): »Protecting Folklore: Is Intellectual Property the Answer«, Connecticut Law Review, Vol.30.
- Ghafele, Roya, (2008): »An IPBased Growth starting for Omans Tourism«, Intellectual Property and Economic Development Division.
- Ghafele, Roya, (2011): »How developing countries can benefit from intellectual property: the role of collective marks in tourism«, University of Oxford, Munich Personal RePEc Archive.
- Idris, Kamil, (2003): »Intellectual Property- a Power Tool for Econimic Growth«, WIPO.
- LaRaine Ingram, Keisha, (2014): »Intellectual Property Protection for Brand Jamaicas Creative Industries«, Mykolas Romeris University, Lithuania, kereoca@gmail.com.
- Mevhibe, Albayrak and Melda Ozdemir, (2012): »The role of Geographical Indication in Brand making of Turkish handcrafts«, University Agricultural Faculty Dept. of Agricultural Economics, Ankara- Turkey, Indian Journal of Traditional Knowledge, Vol. 11(3).
- Nanayakkara, Tamara, (2011): »Role of Intellectual Property in Enhancing the Competitiveness of the Tourism Industry«, Small and Medium-sized Enterprises Division, World Intellectual Property Organization.
- Nkomo, Moses, (2014): »TheRole and Importance of Effective IP asset Management in Enhancing the Competitiveness and Productivity of Small and Medium Enterprises«, The Zimbabwean Experience.
- Paolo Russo, Antonio, (2011): »Establishing Alternative Tourism: mobilising and defending localised knowledge as collective property«, University i Virgili, Tarragona, Spain, Association for Culture and Tourism Exchange.
- Posey, Darrell A, and Dutfield, Graham, (1996):»Beyond Intellectual Property: Toward Traditional Resource Rights for Indigenous Peoples and Local Communities«, International Development Research Centre, Ottawa, Canada K1G 3H9.
- R.Hall, Derek and Kirkpatrick, Irene, (2005): »Rural Tourism and Sustainable Business«,https://books.google.com.
- Speriusi-Vlad, Alin, (2014): »Intellectual Property and Tourism Industry: From ACTA Protest towards a Restrictive Interpretation of Innovation Regulations«, University of Timisoara, Romania, EDP Sciences.
- St. Michael, Barbados, (2010): »Agro-Tourism: linking Agriculture and Tourism«, Carbbean Tourism Organization, On Financial place, Collymore, Email: ctobar@caribsurf.com
- Ullam, Shafi and Ahmad, Manzoor and Gaader, Kamisan, (2013): »Nation Branding, Intellectual Property Rights and Economic Development Nexus«: A Prescriptive Approach, AFTAB ALAM, Department of Marketing college of Business Administration, King Saud University Riyadh Saudi Arabia.
- WIPO, (2012): »Intellectual Property and Traditional Cultural Expression /Folklore«, Booklet nº1.
- WIPO, (2014): »Intellectual Property and Tourism: Supporting Development Objectives and Protecting Cultural Heritage in Egypt and Other Developing Countries«, prepared by the Secretariat, Thirteen Session, Geneva.
نویسندگان:
مهدی زاهدی: استادیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی
عمید محمدی: دانش آموخته کارشناسی ارشد حقوق مالکیت فکری دانشگاه علامه طباطبائی
فصلنامه پژوهش حقوق خصوصی شماره 13
ادامه دارد...