هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ در طول رقابتشان و بهویژه در جریان مناظرههای خود از مسائلی پرده برداشتند که سیاستمداران کاخ سفید از طرح عریان چنین مباحثی ابا دارند؛ مباحثی که چهره واقعی جامعه آمریکایی و سیاستخارجی آن را بهخوبی به نمایش میگذارد. در این مطلب به بررسی و تحلیل برخی از این اظهار نظرها میپردازیم. مبنای این بررسی مناظره اول میان هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ است.
اولین مناظره ریاستجمهوری آمریکا بین دو نامزد دوشنبه 26 سپتامبر در دانشگاه هافسترا برگزار شد. محورهای اصلی این مناظره حول مسائل اقتصادی، مالیاتی و تروریسم بود. در این مناظره کلینتون سعی کرد تا ترامپ را با طرح موضوعاتی همچون عدم پرداخت مالیاتهای فدرالی تحتفشار قرار دهد. در پاسخ، ترامپ این را نشانهای از هوش خود عنوان و کلینتون را به سیاستمداری حرفهای تشبیه کرد که بهجای عمل تنها سخن میگوید و حضور سیساله او در عرصه سیاست ثمرهای را به دنبال نداشته است. در ادامه به برخی از اظهار نظرهای جالب دو نامزد درباره مسائل واقعی و پنهان جامعه آمریکایی میپردازیم.
آمریکا؛ جهنم اقلیتها
موضوع سلاح گرم در آمریکا یکی از مباحث اصلی در هر دورهای از انتخابات ریاستجمهوری بوده است. در این مناظره ترامپ با اشاره به خشونت در ایالاتمتحده این موضوع را موردنظر قرار داد و گفت: "آمریکاییهای آفریقاییتبار و اسپانیاییها در جهنم زندگی میکنند؛ چراکه زندگی برای آنها بسیار خطرناک است. در شیکاگو، هزاران گلوله شلیک میشود؛ هزاران شلیک از اول ژانویه صورت گرفته است... از زمانی که باراک اوباما وارد کاخ سفید شده است تقریباً 4000 نفر از مردم در شیکاگو کشتهشدهاند." بنا به گزارش رسانهها و کارشناسان خشونت، سلاح گرم در شیکاگو طی یک سال اخیر، بیش از 4000 نفر قربانی تیراندازی شدهاند. اگرچه سیاستهای پیشنهادی دو نامزد دموکرات و جمهوریخواه در قبال قوانین محدودیت حمل سلاح در ایالاتمتحده با یکدیگر متفاوت بود اما این بار کلینتون از حقیقتی پرده برداشت که در میان مردم آمریکا نیز بازتاب گستردهای در پی داشت. او گفت: "بیماری مسری حمل اسلحه علت اصلی مرگ در میان جوانان آفریقایی-آمریکایی تبار است."
اگر منظور کلینتون از "جوانان"، افرادی بین سنین 15 تا 24 باشد، اظهارات کلینتون با توجه به دادههای "مرکز کنترل و پیشگیری بیماری" (CDC) صحیح است. مرکز مدیریت و پیشگیری بیماری (CDC) یکی از آژانسها و مراکز ایالاتمتحده آمریکا محسوب میشود که تحت نظر وزارت بهداشت و خدمات انسانی قرار دارد و بهطور رسمی در سطح دولت فدرال فعالیت میکند. اقلیتهای آفریقایی-آمریکایی تبار یکی از قربانیان تبعیضنژادی در ایالاتمتحده بودهاند که خبرهایی از کشتار این افراد بهوسیله سلاح گرم به گوش میرسد و این امر به یکی از معضلات حال حاضر آمریکا به تبدیل شده و به همین دلیل در مناظره نخست نامزدها به این موضع پرداختند.
ایالاتمتحده از بدو تأسیس خود با چالش تبعیضنژادی مواجه بوده است که این موضوع از نظر نامزدها دور نماند. اظهارنظر کلینتون دراینباره به عنوان یکی از دو نامزد رئیسجمهور بعدی ایالاتمتحده قابلتوجه است: "این فقط یک واقعیت است؛ اگر شما یک جوان آفریقایی-آمریکایی باشید و همان کاری را که یک جوان سفید میکند، انجام دهید، در این صورت بهاحتمالزیاد متوقف، متهم، محکوم و زندانی خواهید شد."
تحقیقات نشان میدهد زمانی که به مقایسه آنچه برای جامعه سیاه و اقلیت سفیدپوستان در اثر فعالیتهای غیرقانونی یکسان اتفاق میافتد، بپردازید، به این نتیجه میرسید که در مورد آمریکاییهای آفریقاییتبار احتمال بیشتری برای دستگیر شدن، اتهام سختتر و دریافت محکومیت طولانیتر نسبت به همتایان سفیدپوستشان وجود دارد؛ بنابراین اظهارنظر کلینتون، ماهیت واقعی جامعه آمریکا را در برخورد با اقلیتهای سیاهپوست به نمایش میگذارد.
پرونده دو نامزد در نقض حقوق اقلیتها
آنچه مناظره نخست برای ما آشکار ساخت بیانکننده این موضوع است که رئیسجمهور بعدی ایالاتمتحده علیرغم ادعاهایش در حمایت از قربانیان تبعیضنژادی، خود قانون نانوشته نقض حقوق اقلیتها را در پرونده دارد. سخنان ترامپ هم از این واقعیت پنهانشده در جامعه پرده برداشت و خطاب به رقیب خود که از حقوق اقلیتها در آمریکای دوره خود سخن میگفت، تأکید کرد: "نمیخواهم این موضوع را مطرح کنم که شما یکی از کسانی بودید که در مورد جوانان سیاهوسفید کلمه "فوق درنده" را به کار بردید."
درحالیکه هیلاری کلینتون از قوانین جرم دولت شوهرش حمایت میکرد،درباره واژه "فوق درنده" اشاره کرد و گفت که از این واژه برای "دار و دستههای بچهها" استفاده کرده بود. اگرچه این نامزد دموکرات بهصراحت جوانان آمریکایی آفریقاییتبار را مورداشاره قرار نداده بود؛ اما زمینه سخنرانی او و عذرخواهی دهههای پسازآن نشان میدهد که ترامپ استنتاج منطقی از این موضوع داشته است؛ بنابراین میتوان دید که حتی کلینتون نیز که خود را حامی اقلیتها معرفی میکند، مقهور جو ضد سیاهپوستان آمریکا بوده است.
در جریان این مناظره مسئله تبعیضنژادی باعث حملات شدید هر دو نامزد به یکدیگر شد. کلینتون با انتقاد از رفتار تبعیضآمیز ترامپ در زندگی او گفت: "دونالد در جریان آغاز کار خود در سال 1973 توسط وزارت دادگستری به دلیل تبعیضنژادی تحت پیگرد قانونی قرار گرفت؛ چراکه او آپارتمانهای یکی از محلههای خود را به آمریکاییهای آفریقاییتبار اجاره نمیداده است." اظهارنظر کلینتون درست است؛ زیرا دولت ایالاتمتحده در سال 1973 ترامپ پدر و مدیر او را به تخلف از قانون مسکن منصفانه (بخشی از قانون حقوق مدنی 1968) متهم کرد. شرکت املاک و مستغلات ترامپ در موارد متعددی علیه مستأجران غیر سفید تخلف کرده است.
حمایت از داعش
موضوع داعش بحث دیگری بود که نامزدها را بهسوی خود کشاند جایی که ترامپ سیاستخارجی اوباما و کلینتون را سبب شکلگیری داعش عنوان کرد: " اوباما و وزیر امور خارجه او (کلینتون) خلأیی ایجاد کردند" و این خلأ به شکلگیری داعش کمک کرد. بعد از جنگ عراق سیاستخارجی آمریکا و البته خارج کردن نیروهای آمریکا در سال 2011 تحت جدول زمانی، این فرصت را در اختیار داعش قرار داد تا بتواند پیکره خود را شکل دهد. البته میتوان ریشههای این گروه را در جنگ داخلی سوریه دنبال کرد. ترامپ همچنین تلاشهای آمریکا در زمان وزارت کلینتون را برای مقابله با داعش بیثمر دانست و وقتی کلینتون از داشتن برنامه برای مبارزه با داعش سخن گفت، در پاسخ تأکید کرد: " به دشمن میگویید هر کاری را که میخواهد انجام دهد. جای تعجب نیست، شما بزرگسالیتان را در مبارزه با داعش سپری کردهاید." در سخن ترامپ میتوان همان طعنهای را پیدا کرد که به ناتوانی کلینتون در کنترل داعش بازمیگردد.
ترامپ همچنین از کنترل جریان نفتی سخن به میان آورد و آن را راهکاری دانست که قادر بود شکلگیری داعش را با مشکل دچار کند: "من برای مدت طولانی این موضوع را گوشزد کردهام و فکر میکنم شما نیز با من موافق باشید؛ زیرا یکبار دیگر هم آن را برایتان گفتم، اگر ما نفت رو به دست گرفته بودیم (کنترل کرده بودیم) و ما باید این کار رو میکردیم، داعش حتی توان شکلگیری نداشت زیرا منبع درآمد اصلی آنها نفت بود." درواقع این سخنان ترامپ از واقعیتی پرده برمیدارد که همه حاکی از حمایتهای آمریکا در شکلگیری و قدرتمند شدن داعش در خاورمیانه هستند.
تبعیض علیه زنان
اگرچه کاخ سفید مدعی اصلی حقوق بشر در جهان است و به بهانه نقض چنین حقوقی کشورها را تحتفشار قرار میدهد؛ اما سخنان نامزدها در نخستین مناظره نشان داد که اینگونه مسائل در آمریکا هنوز حل نشده باقیمانده است. موضوع تبعیض جنسیتی یکی از محورهای مناظره اول بود و در جریان آن، نامزد زن حزب دموکرات، رقیب خود را به رفتار تبعیضآمیز نسبت به زنان متهم کرد و گفت: "او مردی است که زنان را خوک، لجن و سگ مینامد. کسی که گفته بارداری کارکنانش را مزاحمت میداند."
شواهد نشان میدهند که اظهارنظر کلینتون در خصوص رقیب خود دقیق است. ترامپ این کلمات را در توصیف رویز ادانل، گیل کالینز (مقالهنویس نیویورکتایمز) و آریانا هافینگتون (بنیانگذار هافینگتون پست) به کار برده است. او همچنین به یک وکیل زن گفته است که او مجبور است شیرش را بهصورت نفرتانگیزی به دهان کودکش پمپ کند. علاوه بر این در سال 2004 وقتی او با ان بی سی مصاحبه میکرد در خصوص زنان باردار این عبارت را به کار برده است: "درواقع بارداری، برای کسی که کسبوکاری را بر عهده میگیرد، مزاحمت است."
افزایش بدهیهای آمریکا
در طول سالهای بعد از تجاوز نیروهای آمریکایی به کشورهای افغانستان و عراق بدهیهای آمریکا بهصورت چشمگیری افزایش یافت. ترامپ در صحبتهای خود به افزایش بدهیهای آمریکا طی سالهای اخیر اشاره کرد و گفت: "بدهی ملی آمریکا در طول هشت سال اخیر، دو برابر شده است."
اعداد و ارقام حاکی از آن هستند که میتوان این اظهارنظر ترامپ را درست دانست البته نیاز است تا مواردی ذکر شود. نخست اینکه اگر ما دولت اوباما را تنها مسئول بدهی اضافهشده، بدانیم اشتباه بزرگی انجام دادهایم چراکه نباید نقش نظام سیاسی آمریکا را در این امور فراموش کرد. مهمترین عامل مؤثر در کنار اوباما، کنگره ایالاتمتحده است که نقش تصویبکنندگی بر عهده دارد. دلیل دوم به رکود اقتصادی مربوط میشود که قبل از شروع دولت اوباما در سال 2009 اتفاق افتاد و درآمدهای دولت آمریکا را بهشدت کاهش داد و بدهیهای زیادی را برای کاخ سفید در پی داشت. نکتهای که نباید در این میان مورد غفلت قرار گیرد افزایش بدهیهای ایالاتمتحده است که این کشور را به بدهکارترین کشور جهان تبدیل ساخته است.
ویرانیهای تولید در ایالاتمتحده
نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری ایالاتمتحده از روز نخست به شیوههای مختلف برنامههای خود را در جهت رشد و توسعه اقتصادی ایالاتمتحده عنوان کردهاند. در این مناظره ترامپ با بیان اینکه اوضاع تولید در ایالاتمتحده مناسب نیست، تأکید کرد: "کافی است شما به نیوانگلند، اوهایو، پنسیلوانیا و هرجایی که میخواهید، قدم بگذارید، تنها ویرانی خواهید دید که در آن تولید 30، 40 درصد و حتی گاهی اوقات 50 درصد کاهش یافته است." به نظر میرسد این نامزد جمهوریخواه بهدرستی از کاهش 35 درصدی مشاغل تولیدی در پنسیلوانیا از سال 2001 سخن گفته است. با توجه به آمارهای منتشرشده از سوی اداره نیروی کار، از ژانویه 2001، پنسیلوانیا نزدیک به 300000 مشاغل تولیدی را از دست داده است؛ به عبارتی این کاهش از 856200 به 564900 در طول 15 سال صورت گرفته که با کاهش 34 درصدی مشاغل در ارتباط است.
مالیات در آمریکا به نفع طبقه ثروتمند
مالیات در نخستین مناظره ریاستجمهوری نقش محوری داشت و طی آن هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ طرحهای متضادی را برای سیاستهای اقتصادی ایالاتمتحده معرفی کردند. نامزدها در طول بحث بیش از 40 بار از واژه "مالیات" استفاده کردند و به ارائه برنامههای مالیاتی و انتقاد از پیشنهادهای یکدیگر پرداختند. بااینحال، برخی از ادعاهای کلینتون و ترامپ در مورد سیاستهای مالیاتی نادرست و یا گمراهکننده بود. کلینتون استدلال کرد که "رکود بزرگ درنتیجه سیاستهای مالیاتی" به وجود آمده است در صورتی که شواهد کافی برای این امر موجود نیست. درحالیکه اکثر اقتصاددانان معتقدند که رکود اقتصادی درنتیجه افزایش ریسک مالی سیستماتیک، همراه با یک حباب مسکن به وجود آمده است. در مقابل ترامپ مالیات را مانعی در مقابل طبقه متوسط و نه ثروتمند جامعه آمریکا معرفی کرد: " این مالیات واقعاً چیز بزرگی برای ثروتمندان بهحساب نمیآید. آن مشکل بزرگی برای طبقه متوسط است. اینیک مورد بزرگ برای شرکتها در حال توسعه است."
طرح این نامزد جمهوریخواه نیز بیشتر به سود طبقه سرمایهدار آمریکایی معنا میشود جایی که 0.1 درصد بالای جامعه، یعنی کسانی که سالانه بیش از 3.6 میلیون دلار درآمد دارند کاهش 18 درصدی مالیات را تجربه میکنند و در مقابل، 60 درصد پایین جامعه تنها میتوانند 16.4 درصد کاهش مالیات را احساس کنند.
بدترین احیای اقتصادی
اوضاع اقتصادی ایالاتمتحده آمریکا یکی از محورهایی بود که ترامپ سعی کرد تا رقیب خود را در این موضوع تحتفشار قرار دهد. او در خصوص اوضاع اقتصادی آمریکا بعد از رکود بزرگ گفت: "در حال حاضر، ما بدترین احیای اقتصاد بعد از رکود بزرگ را داریم." قبل از اینکه در مورد میزان صحت این ادعا قضاوتی کنیم لازم است معیار این گفته را موردبررسی قرار بدهیم. یکی از معیارهای اساسی در اقتصاد، تولید ناخالص داخلی است. تولید ناخالص داخلی (GDP) دربرگیرنده ارزش مجموع کالاها و خدماتی است که طی یک دوره معین، معمولاً یک سال، در یک کشور تولید میشود. با نگاهی به رشد تولید ناخالص داخلی ایالاتمتحده، به نظر میرسد که ترامپ درست گفته است. البته اگر به نرخ اشتغال نگاه کنیم، بازیابی صورت گرفته در سال 2001 بدتر بوده است هرچند این نرخ تغییر چشمگیری نداشته است.
جنگ عراق
بعد از حضور نظامی آمریکا در ویتنام، افغانستان و عراق و ناکامیهای کاخ سفید در دستیابی به اهداف خود، افکار عمومی در ایالاتمتحده در مقابل هرگونه حضور نظامی دیگر بهشدت واکنش نشان میدهند. هر دو نامزد در مناظره اول در این خصوص دستبهعصا پیش رفتند اما ترامپ در سخنان کوتاه خود در خصوص حمله به عراق لب به انتقاد از سیاستهای کاخ سفید گشود و گفت: "من جنگ در عراق را حمایت نمیکنم ... تجربه نشان میدهد که حق با من است." البته نباید این نکته را از قلم انداخت که این نامزد جمهوریخواه در رابطه با تهاجم، سخنان زیادی نگفت و اظهارنظر کوتاه او نیز مبهم بود.
شواهد نشان میدهد که حتی اگر ترامپ هم در سال 2003 در کاخ سفید بود، همان تصمیم بوش را در موردحمله میگرفت چراکه در سال 2002 وقتی از ترامپ در خصوص لزوم حضور آمریکا در حمله به عراق پرسیده شد او گفت: "اینطور فکر میکنم."علاوه بر این کمتر از سه ماه قبل از حمله به عراق، ترامپ در صحبتهایش تأکید کرد که رئیسجمهور باید بر اقتصاد متمرکز شود؛ اما بهطور خاصی در مورد حمله سخنی نگفت. درهرصورت ترامپ مخالفت کاملش را تا تقریباً یک سال و نیم پس از آغاز تجاوز به عراق، صریحاً اعلام نکرد.
حمایتهای بیثمر
آمریکا حفظ و گسترش هژمونی، حمایت و یا به عبارتی نفوذ در کشورهای مختلف را در سیاستهای خود قرار داده است. نامزد جمهوریخواه، این حمایت را بیفایده میداند و معتقد است این دفاع تنها موجب هزینه بیشتر برای آمریکا میشود. ترامپ در مناظره اول به این موضوع اشاره کرد: "ما از ژاپن، آلمان و کره جنوبی دفاع میکنیم، از عربستان سعودی و دیگر کشورها دفاع میکنیم؛ اما آنها چیزی به ما پرداخت نمیکنند." هرچند کره جنوبی سالانه بیش از 800 میلیون دلار در ازای حضور نیروهای نظامی ایالاتمتحده پرداخت میکند و عربستانسعودی در خرید اخیر خود 115 میلیون دلار به منظور دریافت تسلیحات نظامی از آمریکا پرداخت کرده است؛ اما به نظر میرسد این دخالتها برای افکار عمومی آمریکا قابلپذیرش نیست؛ چراکه میلیونها دلار مالیات آنها در خارج از مرزهای کشورشان خرج میشود.
سیطره چین بر بازارهای جهانی
در طول سالهای اخیر، سیاستهای اقتصادی آمریکا در مقابل چین به عنوان ابرقدرت احتمالی آینده با چالشهای مختلفی مواجه بوده است و این موضوع توجه سیاستمداران و استراتژیتهای آمریکایی را به خود معطوف کرده است. این سیاستها از دید نامزدها دور نماند تا جایی که ترامپ با انتقاد از سیاستهای اقتصادی کاخ سفید، طرحهای آنان را به نفع چنین قدرتی عنوان کرد: "آنها، کشور ما را بهعنوان قلکی برای بازسازی چین به کار بردند."
اوایل سال جاری، ترامپ ادعا کرده بود که "ما چین را بازسازی کردهایم." درواقع میتوان این سخن را یک توصیف بیشازحد ساده از روابط اقتصادی بین دو کشور دانست. کارشناسان اقتصادی بر این باورند که بعد از دوره اصلاحات داخلی در چین، رشد سریع اقتصادی این کشور میتواند بر بازارهای جهانی سیطره پیدا کند؛ بنابراین اگرچه ایالاتمتحده میتواند برخی اقدامات را در مقابل این تغییرات اقتصادی به کار ببندد؛ اما مطمئناً و بهخصوص در عرصه بینالمللی شدن اقتصاد چین، نمیتواند بهطور کامل این روند را از کار بیندازد. اگرچه سیاستمداران کاخ سفید تلاش میکنند این موضوع صریحانه عنوان نشود اما میتوانیم این ادعا ترامپ را درست بدانیم. اگر از این زاویه که یکی از دو نامزد حاضر در این مناظره، رئیسجمهور آینده ایالاتمتحده خواهد بود به سخنان هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ توجه کنیم، واقعیتهای پنهان جامعه آمریکایی برای ما بیشازپیش آشکار خواهد شد؛ جامعهای که برخلاف شعارهایش برای جهان، خود با واقعیتهای بغرنج بسیاری دستبهگریبان است.
انتهای متن/