چکیده
از آنجا که ناراستی و دروغ ـ مانند سایر رفتارهای انسان ـ حاصل برخورد نیروهای انگیزشی مثبت و منفی است، میتوان آن را به کمک تحلیل اقتصادی، ارزیابی کرد. زیرا علم اقتصاد، علم مطالعۀ رفتار عقلایی و انگیزههاست. دروغ، القای یک باور غلط با هدف گمراهکردن مخاطب به هر شکل ممکن است. کسی که دروغ میگوید، «انتظار کسب منفعت» کوتاهمدت از این عمل را دارد. چون میداند که هر اقدامی و از جمله دروغ، خواه ناخواه هزینه دارد. مثلاً دروغگو میداند که حقیقت دیر یا زود فاش میشود و بر او هزینه تحمیل میکند؛ اما به امید کسب منفعت کوتاهمدت، دروغ میگوید. دروغ، انباشت سرمایۀ اعتماد را کاهش میدهد؛ هزینۀ مبادله در فضای کسب و کار را زیاد میکند؛ و موجب شکلگیری تعادلهای ناکارا میشود که همگی عواملی برای کاهش رفاه هستند.
این مقاله، ادبیات علم اقتصاد در باب دروغ را مورد توجه قرار می دهد و آن را از منظر آسیب رسانی به سرمایۀ اجتماعی، از بین بردن کارکردهای مورد انتظار نهادها، افزایش هزینۀ مبادله و نیز ایجاد اطلاعات نامتقارن بررسی میکند. در پایان نیز با ارائۀ مدلی، نشان داده می شود که دروغگویی دولت در مورد نرخ تورم، موجب کاهش رفاه جامعه میشود.
نویسندگان:
ناصر یارمحمدیان: دانشجوی دکتری اقتصاد، دانشگاه اصفهان
محمد میرزایی: کارشناس ارشد برنامهریزی سیستمهای اقتصادی، دانشگاه صنعتی اصفهان
مژگان معلمی: استادیار دانشگاه پیام نور
مجید فاضلی: کارشناس ارشد مدیریت MBA، دانشگاه مالتی مدیای مالزی
دو فصلنامه اقتصاد تطبیقی - دوره 3، شماره 1، تابستان 1395.