به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از پایگاه خبری بجنا؛زمستان ۹۱ بود که نوسانات ارزی بر اساس جنگ ارزی طراحی شده توسط سیستم بین المللی حاکم که قطعا مجری سیاست ها و منویات ارباب سلطه و استکبار است به ضمیمه برخی سوء مدیریت ها در داخل ، شوک بزرگی را بر کشور وارد کرد . آن موقع نرخ دولتی دولار ۱۲۲۶ و بازار آزاد هم بین ۱۵۰۰ تا ۱۷۰۰ تومان بود . اما به یکباره به مرز ۳ تا ۴۰۰۰ سرک کشید . همه در تب و تاب بودند که مساله چیست و بیشتر هم سراغ بانک مرکزی و وزیر اقتصاد را می گرفتند . حقیر به عنوان نمایده مردم در خانه ملت پس از بررسی و مشورت با برخی صاحب نظران با نگاه امنیت ملی وارد عرصه شدم و به طرح سوال از وزیر محترم اطلاعات وقت ( دولت دهم ) پرداختم . برداشت من این بود که احتمالا یک مافیای ارزی در پشت صحنه به مکیدن خون مردم مشغول است و کشف این جرثومه تلاش مردان گمنام را می طلبد. گر چه به دلایل معقولانه ای آمدن سوال به صحن علنی را صلاح ندانستند اما جلسات مختلف با شخص وزیر و مسولان ذی ربط زیرمجموعه حقایق خوبی را روشن کرد و در فرایند کلی هم بی تاثیر نبود . گدشت تا آن که دوران تبلیغات ریاست جمهوری شروع شد و یکی از نامزدها ( رئیس جمهور فعلی ) به گونه رمانتیکی برای کاهش ارزش پول ملی مصیبت خواند که مردم عزیز شبی را صبح کردند و با کاهش دارایی خود به یک سوم به دلیل کاهش ارزش ریال و افزایش سه برابری دلار مواجه شدند و او در متن و فحوای کلام خود وعده جبران این خسارت را تعهد کرد. اما چند ماهی از تصدی عملی حکومت نگدشته بود که رییس منصوب بانک مرکزی اظهار کرد کاهش نرخ دلار به ضرر ماست و این گونه بود که دلار که می توانست آهنگ کاهشی را در پیش گیرد در مرز سه هزار تومان نگاه داشته شد .بنده این بار هم پس از مشورت با اقتصادیون در مقام ایفای وظیفه به طرح سوال از وزیر محترم اقتصاد پرداختم . وزیر محترم در کمیسیون اقتصادی حاضر شد و با اشاره به رای اعتماد ۲۷۴ تایی خود فرمود چون سوال را نامربوط می دانم پاسخگویی من به آن مثل بازی در آفساید است . ولی به احترام اعضای کمیسیون مطالبی را بیان می کنم . جواب ها آنقدر بی ارتباط بود که علاوه بر عدم اقناع بنده اکثر اعضای کمیسیون با یادداشت ،ایماء و اشاره و غیره درخواست عدم اقناع بنده را داشتند. شاید هفته های بعد آمدن این سوال اقتصادی مبتنی بر وعده های رییس جمهور به عنوان اولین سوال از دولت یازدهم برای چند روزی صدر اخبار را به خود اختصاص داد . بله بنده در صحن ۲۱ دلیل برای انحراف معیار دولت و تیم اقتصادی اش از اهداف تعریف شده بیان کردم و و وزیر محترم نتوانست مجلس را قانع کند و اولین کارت زرد را دریافت نمود اما آن روز هژمونی رسانه های حامی جریان سیاسی خاص ، مجلس را نه تنها در راس امور نمی دانست که مزاحم هم تلقی می کرد و نثار هر صفتی را نیز به مخالفان روا می داشت .شاید سه یا چهار ماه بعد که مجمع نمایندگان استان با رییس جمهور دیدار داشت به رغم طرح ده ها موضوع پس از بسم الله به ابراز نگرانی از طرح سوال از وزیرش پرداخت که بنده به طنز گفتم من تدکر ماده هفتاد و نهم آیین نامه دارم که سیاق سخن را با نوعی رندی تغییر داد. ولی به هر تقدیر آن سوال و سایر اقدامات پیشگیرانه مجلس در حفظ ثبات نسبی قیمت ارز نقش قابل قبولی داشت . اما امروز شاهدیم قیمت ارز به مرز ۴۰۰۰ تومان رسیده و گویا خیال عزیزان دولت از بدنه اصلی مجلس راحت است و به ثمرات این افزایش و تبدیل آن به ریال برای تامین هزینه های جاری فزاینده ( و نه عمرانی و تملک دارایی ) دل خوش کرده اند . عرض ما این است آیا کاهش یک چهارمی دارایی مردم به اندازه لعو سخنرانی یک نماینده هداه الله و ایانا و عدم تمکین از قانون یک نماینده که گویا خدای ناخواسته در پی نام و شهرتی می دود و فراخوانی غیرقانونی مردم به جلوی خانه و کف خیابان برای مقابله با مجریان قانون را رسم کرده است اهمیت پیگیری ندارد ؟ ! خدا رحمت کند مدرس شهید را که اگر الگو و اسوه نمایندگی اوست پس راه نا رفته ما بسی طولانی است . اما به هر حال امید داریم که به مصداق خالی نبودن زمین از حجت ، نیکانی علم حمایت صادقانه از ملت را در بهارستان برافرازند.
یادداشت :دکتر قاسم جعفری
انتهای پیام /