بازارسازی برای شرکت های دانش بنیان از طریق شرکت های بزرگ و قدیمی با تجربه انگلستان

استفاده از مدل سرمایه گذاری خطر پذیر شرکتی که در انگلستان نیز اجرا شده است، علاوه بر اینکه منجر به حل مشکلات شرکت های بزرگ و قدیمی شده و آنها را در مسیر کسب فناوری و خلق نوآوری حرکت می دهد، به ایجاد بازار برای شرکت های دانش بنیان نیز انجامید.
  • سه شنبه 16 آذر 1395 ساعت 0:19

در ادامه یادداشت پیشین پیرامون موانع تولید محصولات نوآورانه در شرکت های قدیمی و بزرگ در کشور، در یادداشت جاری درباره یکی از راهکارهای غلبه بر آن موانع بحث شده است.

در یادداشت قبل بیان شد که شرکت های بزرگ و قدیمی صنعتی کشور، طی سالیان اخیر که مبادرت به فعالیت در بازارهای داخلی و حتی خارجی کرده اند، موفق شده اند تا برخی از مهارت ها و توانمندی های محوری را در خود کسب کنند. در حالیکه همین مهارت ها، می توانند به عنوان علل اصلی ممانعت از تغییر و در نتیجه خلق نوآوری محسوب شوند.

به اعتقاد صاحب نظران، یکی از راهکارهای اصلی افزایش عملکرد نوآورانه شرکت های قدیمی و بزرگ، سوق دادن ایشان به سمت استفاده از توانمندی ها و ظرفیت های دانشی بیرون از مجموعه سازمانی خود است. از جمله این منابع دانشی، عبارت است از شرکت های دانش بنیان که از لحاظ کمی و کیفی در کشور رو به رشد هستند. اما مسئله اینجاست که شرکت های قدیمی و بزرگ توان بهره بردن از ظرفیت این شرکت ها را ندارند.

اگر بتوان راهکارهایی را طراحی نمود که طی آن­، این دو بازیگر مهم در اقتصاد، یعنی شرکت­های کوچک و متوسط دانش بنیان و شرکت­ها/سازمان­های بزرگ صنعتی و اقتصادی به یکدیگر متصل بشوند، می­توان شاهد مقاوم­ تر شدن اقتصاد، افزایش اشتغال در کشور، قطع وابستگی به فناوری­ های خارجی و برآورده شدن نیازها در داخل کشور بود.

تجربیات سایر کشورها از جمله انگلستان نشان می­دهد که نوعی از همکاری بین شرکت­های کوچک و متوسط دانش بنیان و شرکت­های بزرگ موسوم به “سرمایه­ گذاری مخاطره ­آمیز شرکتی”[1] می­تواند در این زمینه به کار آمده و ضمن فراهم ساختن زمینه های حل مسائل شرکت های بزرگ، به بازارسازی برای شرکت های دانش بنیان نیز منجر شود.

فرایند سرمایه­ گذاری مخاطره ­آمیز شرکتی

پیش از تبیین فرایند CVC، می­بایست به این نکته توجه کرد که نمی­توان ساختار یکتایی را برای سرمایه ­گذاری خطرپذیر[2] در برنامه­ ها و پروژه ­های سرمایه­ گذاری طراحی کرد؛ زیرا اهداف، نیازها و توانمندی­های شرکت­ها، شرایط ویژه ­ای را برای خود و طرف­های مقابل ایجاد می­کنند و این مسئله، نیازمند طراحی­های ویژه برای هر مورد است.

بر اساس شکل فوق، شرکت­های بزرگ در حالت مستقیم، خود مبادرت به برقراری ارتباط با شرکت دانش بنیان می­کنند. به اعتقاد صاحبنظران، در اکثر مواقع، این ارتباط به دلیل دشواری در مدیریت کردن، کوتاه­ مدت است.

در مقابل در مدل غیرمستقیم، شرکت بزرگ با همکاری یک میانجیگر که عموما صندوق­های سرمایه­ گذاری خطرپذیر هستند، وارد تعامل می­شود. از این­ رو، صندوق موظف به شبکه­ سازی و شناسایی شرکت­های دانش بنیان شده و از سوی دیگر، تنها وی به عنوان پاسخگو به شرکت بزرگ تلقی می­شود.

در هر کدام از 2 حالت فوق، شرکت بزرگ می­تواند برای مدیریت امور، یا اقدام به ایجاد یک واحد مستقل و ویژه برای ساماندهی ارتباط با شرکت­های دانش بنیان کند و یا در قالب یکی از واحدهای سازمانیِ موجود خود، این موضوع را پیگیری نماید. تجربیات سایر کشورها نشان می­دهد ایجاد واحد سازمانی مجزّا و تخصصی برای این موضوع، ضریب موفقیت در ارتباط مناسب و برآورده شدن احتیاجات و نیازهای بازیگران را افزایش می­دهد.

فرایند غیرمستقیم CVC

در فرایند غیرمستقیم، شرکت بزرگ با استفاده از یک میانجی، اقدام به برقراری ارتباط با شرکت­های دانش بنیان می­کند. به عبارت دیگر، در فرایند غیرمستقیم، 3 بازیگر اصلی حضور دارند: شرکت بزرگ، نهاد میانجی و شرکت­های دانش بنیان. در ادامه، درباره هر کدام و اهداف آن­ها توضیح داده شده است.

1- هدف شرکت بزرگ، تامین بخشی از نیازهای دانشی و فناورانه خود است. این شرکت، با هدف برون سپاری برخی از نیازهای خود، ضمن کاهش هزینه ­های دستیابی به فناوری، به دنبال ایفای نقش در سطح ملی در قالب حمایت از اقتصاد و شرکت­های مبتنی بر دانش می­باشد. در کنار دو نقش پیشین، شرکت بزرگ با دادن تضمین به خرید محصولات شرکت­های دانش بنیان، آن­ها را از وجود بازار برای محصولا­تشان مطمئن می­سازد و با همکاری نهاد میانجی، استانداردهای مد نظر را که این شرکت­ها باید بر اساس آن­ها مبادرت به تولید محصول کنند، استخراج و ارائه می­کند. هم­چنین، شرکت بزرگ می­تواند اقدام به حمایت­های مالی به یکی از اشکال زیر کند:

اعطای وام قرض ­الحسنه به شرکت میانجی برای تقویت بنیه مالی وی در پشتیبانی از شرکت­های دانش بنیان
اعطای وام قرض ­الحسنه به شرکت­های دانش بنیان منتخب از کانال نهاد میانجی
سرمایه­ گذاری خطرپذیر در شرکت­های دانش بنیان با همکاری نهاد میانجی

2- نهاد میانجی (صندوق سرمایه­ گذاری) قصد دارد تا با شناسایی و معرفی شرکت­های دانش بنیان، به حل مسئله صنعت کمک کند. برای این منظور، صندوق سرمایه گذاری وارد مشارکت و نظارت بر شرکت­های دانش بنیان از طریق خدمات زیر به شرکت های دانش بنیان، اطمینان شرکت بزرگ را جلب می نماید:

کمک در شناسایی مسائل واقعی شرکت بزرگ
پایش عملکرد مالی
حضور در هیأت مدیره شرکت دانش بنیان و تاثیرگذاری در نظام راهبری شرکت
ارزیابی فرصت­های بازار/محصول
تهیه برنامه بازاریابی
تهیه راهبردهای کسب و کار
برقراری ارتباط موثر با مشتریان
یافتن منابع تامین مالی
برقراری ارتباط موثر با تامین­ کنندگان
تقویت تحقیق و توسعه
استخراج استانداردهای مدّ نظر شرکت بزرگ برای تولید محصولات و اعلام آن­ها به شرکت دانش بنیان
صدور ضمانت­نامه برای تضمین کیفیت محصول شرکت دانش بنیان

3- شرکت دانش بنیان برای تقویت و توسعه فعالیت­های خود، به دنبال منابع تامین مالی و بازار تضمین ­شده برای محصولات خود است. طی فرایندهای فوق، این شرکت، در ازای خدمات دریافت­ شده از سوی صندوق سرمایه­ گذاری، اقدام به جبران خدمت آن صندوق کرده و با راهنمایی­ های صندوق، فرایند یادگیری را در خود تقویت می­کند تا به تدریج، به سطح مناسبی از کیفیت و عملکرد دست یابد.

بنابراین باید گفت که این مدل، علاوه بر اینکه منجر به حل مشکلات شرکت های بزرگ و قدیمی شده و آنها را در مسیر کسب فناوری و خلق نوآوری حرکت می دهد، به ایجاد بازار برای شرکت های دانش بنیان نیز انجامیده و در این مسیر، منجر به گسترش حضور این شرکت ها در اقتصاد و دانش بنیان شدن اقتصاد می شود.

پی نوشت:

[1]Corporate Venture Capital (CVC)

[2]Venture Capital (VC)

نویسنده:

علیرضا باباخان

شبکه تحلیلگران اقتصاد مقاومتی

انتهای متن/


ثبت نظر

ارسال