محمدعباس جوادی:فاصله تا اردیبهشت ماه 96 و رفتن پای صندوق های رای برای انتخاب رییس جمهوری دیگر، زیاد نیست اما گویی برخی گروههای سیاسی هنوز راه زیادی برای رسیدن به کاندیدای مطلوب شان برای معرفی به مردم دارند. اصلاح طلبان با وجود اختلافات زیرپوستی اما در کلان ماجرا روحانی را کاندیدای مطلوب خود می دانند. سوی دیگر داستان انتخابات، این اصولگرایان هستند که هنوز نه به اجماع بر سر مدل انتخاباتی رسیدند نه چهره مطلوب خود برای انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم را یافته اند.
حجت الاسلام محسن غرویان، روحانی اصولگرا که معتقد به تغییر اساسی در ساختار فکری اصولگرایان است در گفتگو با خبرآنلاین تاکید دارد هم طیفان سیاسی اش برای انتخاب کاندیدا باید به متن مردم بروند و براساس نیازهای آنها کاندیدای نهایی را برگزینند.
غرویان البته این را هم می گوید که بهترین گزینه در شرایط فعلی حسن روحانی است. از او درباره رایزنی اعتدالیون دو جریان که می پرسیم گرچه معتقد است این امر شدنی است اما این را هم می گوید که هنوز انگیزه لازم برای اینکار وجود ندارد.
مشروح گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با این چهره روحانی اصولگرا را در ادامه بخوانید؛
فضای انتخاباتی اصولگرایان را چطور ارزیابی می کنید؟ یک سردرگمی بین تشکل های اصولگرا وجود دارد، هنوز روی مدل انتخاباتی توافق نشده و به نظر می رسد این سردرگمی در مدل انتخاباتی به انتخاب کاندیدای نهایی هم برسد ؟
اصولگرایان باید یک تجدید نظر مبنایی در اندیشه و فلسفه سیاسی خود داشته باشند تا به اجماع و وحدت برسند. ولی فعلا اندیشه سیاسی و مبنای فسلفه سیاسی آنها این است که رای و نظر مردم ارزشی ندارد، مقبولیت هم رابطه ای با مساله مشروعیت در این اندیشه ندارد. مادامی که این مبنا باشد اینها به وحدت نمی رسند، ولی اینها اگر یک تجدید نظری بکنند و یک تئوری پردازی جدیدی انجام بدهند که حتما لازم هم هست که برای رای اکثریت مردم، اعتبار و مشروعیت قائل بشوند؛ آنوقت دست از انحصار طلبی و انحصار گرایی بر میدارند و ارزش به مشروعیت، مشورت، گفتگو و رای اکثریت می دهند و می توانند بنشینند، حرف بزنند و به همدیگر نزدیک بشوند. اما اینگونه که هر کسی و گروهی خود را بر حق مطلق می داند به وحدت نمی رسند.
پس شما معتقد هستید یک ایراد پایه ای و مبنایی در تفکر اصولگرایان وجود دارد؟
این یک مشکل فلسفی و مبنایی در نوع تفکر و اندیشه اینهاست.
با توجه به مدل هایی که تاکنون از سوی اصولگرایان مطرح شده است، شما چه مدلی را برای انتخابات سال آینده پیشنهاد می کنید؟
من چند نکته در این باره باید عرض کنم، به نظر من صاحب اصلی قدرت مردم هستند، ما باید دقیقا متمرکز بشویم بر مصالح مردم و نبض و ذوق آنها را بشناسیم و بر اساس آن تصمیم گیری کنیم. در خانه های بسته و بریده از متن ما هیچوقت نمی توانیم فضای سیاسی را مدیریت کنیم. بعضی ازین آقایان در متن مردم نیستند و زیر پوست شهر را نمی دانند که چه خبرهایی است، در نتیجه انتخاب هایی را می کنند و اشخاصی را به عنوان کاندیدا برمی گزینند که به عقیده من این شیوه درست نیست و باید واقعیت های جامعه را دید و بر اساس آن مدل سازی کنیم.
نکته دیگر آن است که در این شرایط باید وحدت و انسجام را حفظ کنیم علی الخصوص با این شرایطی که در آمریکا به وجود آمده و تمدید تحریم ها صورت گرفته است، ما نیاز به همدلی و انسجام و پشتیبانی دولت داریم. شکست دادن حریف و رقیب اگر هدف ما باشد این از نظر اخلاقی و شرعی خلاف است. ما باید مصالح ملت را ببینیم. به عقیده من اکنون بهترین گزینه همین آقای دکتر روحانی است که باید حمایت کنیم. الحمدالله روسای سه قوه در برابر مصوبه سنای آمریکا متحد شده اند و همین پشتیانی و اتحاد ها اگر موقع تصویب برجام هم بود سنای آمریکا تا این اندازه جسارت به خرج نمی داد که امروز بر ما فشار بیاورد.در انتخابات ریاست جمهوری هم این وحدت و انسجام باید روی آقای دکتر روحانی.
اخیرا مباحثی پیرامون رایزنی اعتدالیون دوجریان اصولگرا و اصلاح طلب دوباره مطرح شده است، فکر می کنید چقدر در انتخابات پیش رو قابلیت علمیاتی شدن داشته باشد؟
باید این نیت های وحدت خواه و اتحاد طلب در عمل خود را نشان بدهد. وقتی جلوی سخنرانی های بعضی افراد گرفته می شود، اینها همه سیگنال هایی است که انگیزه برای وحدت و نزدیک شدن قلوب بین اصلاح طلبان و اصولگرایان وجود ندارد. اگر نیت وحدت باشد باید در عمل خود را نشان دهد. طبق قانون اساسی همه باید بتوانند سخنرانی کنند. به هر حال باید این فضا ها باز شود تا آن وحدت و اتحاد حقیقی که در قلب و دل افراد است شکل بگیرد.
پس شما اعتقاد به مدلی دارید که اعتدالیون دو طرف در آن برای رسیدن به یک کاندیدای مشترک به اجماع برسند ولی می گوید شرایط فعلی هنوز برای این امر فراهم نیست؟
من معتقد هستم این شدنی است. یک مقدار سران احزاب باید از برج عاجی که برای خود ساخته اند پایین آیند و به هم و نظرات یکدیگر احترام بگذارند و همه در راه اجرای قانون اساسی، اعتلای نظام و مصالح مردم با هم گفتگو کنند. اینکه هرگروهی دیگری را مرتد و کافر و به دور از انقلاب و غیر انقلابی بخواند تا کنون برای ما نتیجه مثبتی نداشته است.
این روش مانع تضارب آراء نیست؟ منظورم این است فضای سیاسی را یکدست و بی تحرک نمی کند؟
تضارب آراء و اختلاف آراء یک واقعیت است که وجود دارد و اختلاف و تفاوت نظر نشانه رشد یک جامعه است. این اراده الهی است که افراد نظرات متفاوتی داشته باشند. این مدیریت ماست که ما بنشینیم صاحبان افکار و اندیشه ها با هم صحبت کنیم و انتخاب را به مردم واگذار کنیم. هر گروهی بیاید نظرات و دیدگاه های خود را مطرح کند و به مردم بگوییم حالا شما از این دستگاه های فکری و مدل ها آن که را تشخیص می دهید انتخاب کنید. این شدنی است.
به نظر شما مصداق این مدل از کنار هم نشستن اعتدالیون اصولگرا و اصلاح طلب همین دولت فعلی می تواند باشد؟
بله من معتقدم دولتمردان نقش اساسی دارند،البته روحانیت، اساتید دانشگاه و شخصیت ها باید این حالت بغض و عداوت را کنار بگذارند. یک جلسه دوستی و محبت با هم داشته باشند و رسانه ها هم منعکس کنند. گروه های اصلاح طلب و اصولگرا، نظراتشان را آزادانه بیان کنند، مدل های انتخاباتی، چهره ها، اشخاصشان را از طریق رسانه ها معرفی کنند و مردم هم مدل مطلوبشان را انتخاب کنند.
بنظر شما در حال حاضر چه کسی از اصولگرایان توان وارد شدن به رقابت با روحانی را دارد؟ اساسا جریان راست فردی را دارد که بتواند سبد رای بالایی را مقابل رییس جمهور مستقر داشته باشد؟
مردم هم از شنیدن این اصطلاحات اصولگرا و اصلاح طلب خسته شدند. بالاخره دکتر روحانی، فردی عالم، روحانی، عضو خبرگان و اصولگراست. اندیشه های نویی دارد که به یک معنا می شود وی را اصلاح طلب نامید ولی خود او می گوید اعتدالی و میانه روست. این قالب های لفظی اصولگرا، اصلاح طلب و ... نباید ما را اسیر کند و مردم دنبال یک قهرمان سیاسی هستند که بتواند کشور را نجات دهد، اقتصاد کشور را درست کند، سیاست و موقعیت کشور را درست کند و طوری باشد که دنیا مارا منزوی نکند. ما نمی توانیم با تمام دنیا بجنگیم و خود را درگیر کنیم. این ها نیازمند یک چهره اندیشمند و متفکر سیاسی است که این واقعیت ها را درک کند. مردم هم دنبال کسی هستند که بتواند این موضوعات را حل کند. الان درمان مردم، گرانی ها، این قیمت های گزاف دارو، این ها فشار بر آنها است. واقعا اگر بیاییم در میان مردم و محرومین جامعه، هزینه ها کمر شکن است. وضع تولید داخلی بالا برود و اشتغال جوان ها درست شود.
مردم هم نگاهی به این ندارند که این فرد اصولگراست یا اصلاح طلب، نگاه می کنند ببینند که آیا وی کار بلد هست یا نه. آن اندیشه مدیریت و سیاست را دارد یا نه.
افرادی مثل آقای قالیباف و چهره های جدیدی که از سوی اصولگرایان مطرح می شوند شانس پیروزی در برابر آقای روحانی را دارند؟
نظر شخصی من با توجه به شرایط منطقه و جهان گزینه ای جز دکتر روحانی نیست.کسان دیگر هم که معرفی می شوند نمی توانند در سطح دکتر روحانی رقابت کنند. همانطور که مقام معظم رهبری ، آقای احمدی نژاد را از ورود به عرصه انتخابات منع کردند؛ قبول کنیم صلاح کشور این است که آقای دکتر روحانی چهار سال دیگر هم برای ادامه ی طرح های خود بمانند. البته من چند ماه قبل دکتر ظریف را مطرح کردم به عنوان علی البدل مطرح کردم که ایشان طی نامه ای گفتند: ضمن تشکر از حسن توجه شما بنده در این مقام نیستم و قصد کاندیداتوری ندارم. پس همانطور که گفتم بهترین گزینه الان خود آقای دکتر روحانی هستند.
29211