به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از «دانشجویان بیدار»علی سعیدی مسئول مرکز مطالعات راهبردی بسیج دانشجویی پاسخ می دهد:
به نظر شما ؛ فعالین و جنبش های فکری و فرهنگی ، با توجه به نحوه حرکت انقلاب اسلامی، امروزه باید به چه مسئله ای بیاندیشند و فکر کنند؟
شناخت مسئله زمان و اینکه در هر مقطع و برهه ای از زمان، به چه مسئله ای باید فکر و به چه صورت باید حرکت کرد، مبحثی بسیار پیچده و وابسته به محور حرکت تاریخ است. در واقع اختلافات و نزاع ها از همین نحوه حرکت تاریخ و محوریت تاریخ، آغاز می شود و در ادامه فلسفه تاریخ مطرح و جهان بینی و نوع نگرش به حیات بشر شکل می گیرد. به عنوان مثال اگر شما در دامان تمدن غرب باشید با یک نوع نهضت فکری به جهان نظر می اندازید و اگر در بستر انقلاب اسلامی و تمدن نوین اسلامی باشید با یک نهضت فکری و جهان بینی دیگر. یعنی با چه فلسفه ای می خواهید نوع حرکت خود را مشخص کنید و مورد ارزیابی قرار دهید. نهایت تاریخ را در چه می بینید؛ چه اهدافی برای حیات انسان و خود انسان متصور هستید. به طور کلی در چه عالمی می خواهید زیست کنید، عالم غربی یا عالم انقلاب اسلامی. در هرکدام از این عوالم که باشید متناسب با فکر و نهضت حاکم بر آن باید بیاندیشد و جهت حرکت و مسئله هر مقطع از زمان را مشخص کنید. شاید بتوان گفت که شهید آوینی در تلاش است تا این را به ما بفهماند؛ که انقلاب اسلامی عالمی جدیدی را به صحنه آورد، فکر و فلسفه و نهضت فکری جدیدی را به حیات اجتماعی بشر وارد کرد. جهان بینی نوینی را پایه ریزی کرد. لذا زمانی که می خواهیم درباره مسئله ی روز صحبت کنیم، باید متوجه باشیم که با کدام فلسفه و نهضت فکری قصد روشن ساختن مسئله را داریم. با نگاهی به بیانات مقام معظم رهبری به عنوان راهبرد اندیش و راهبرد نگار انقلاب اسلامی؛ برای ما روشن خواهد شد که مسیر حرکت چگونه است ؛ چند مرحله دارد و ما در کدام مرحله قرار داریم. آنچه که از بیانات معظم له برداشت می شود ؛ مسئله کلان انقلاب اسلامی ساخت " حیات دینی" برای بشر است. و برای این امر 5 مرحله ذکر فرموده اند؛ 1- انقلاب اسلامی 2- نظام اسلامی 3- دولت اسلامی 4- جامعه اسلامی 5- تمدن نوین اسلامی ( حیات دینی) و دو عنصر تولید فکر و پرورش انسان عاملی مهم و وجودی در عرصه تمدن سازی یاد می کنند. تولید فکر ؛ اینکه فکر نوعی و راهبردی نوین جهت حل نیاز های بشر باید ارایه کرد آنهم به فراخور زمان. به جهت همین مسئله است که بحث و موضوع جهاد کبیر در میان نخبگان و فعالین فکری و فرهنگی جا باز میکند. اگر بیانات معظم له را دنبال کنیم ؛ مسئله زمان حاضر بسیار روشن خواهد شد؛ « ما امروز در مرحلهی دولت اسلامی و کشور اسلامی قرار داریم؛ باید دولت اسلامی را ایجاد کنیم ... ».
مراد و منظور از تشکیل دولت اسلامی چیست؟ چه تفاوتی با نظام اسلامی دارد که از آن عبور کردیم ؟
توجه کنیم که دولت اسلامی فقط قوه مجریه نیست؛ دولت اسلامی یک مجموعه است؛ این نیست که فقط دولت اسلامی را در تشکیل قوه مجریه اسلامی ببینیم و از سایر نهادها و سازمان ها چشم پوشی کنیم. دولت اسلامی یک مجموعه کل منسجم هماهنگ با مبانی اسلام است. همواره باید در هر نهادی و سازمانی سعی و تلاش کرد تا بر پایه قوانین اسلامی و گزاره های دینی بنا شود و سیاست اجرایی آن بر پایه این قوانین تدوین گردد. هر زمان که این سازمان ها و نهادها اسلامی شد؛ دولت اسلامی تشکیل خواهد شد. برای تشکیل دولت اسلامی باید اجزای مجموعه دولت، اسلامی بشود. مقام معظم رهبری می فرمایند : «« دولت اسلامی شامل همهی کارگزاران نظام اسلامی است؛ نه فقط قوهی مجریه؛ یعنی حکومتگران و خدمتگزاران عمومی. اینها باید جهتگیریها و رفتار اجتماعی و رفتار فردیِ خود و رابطهشان با مردم را با معیارهای اسلامی تطبیق دهند تا بتوانند به آن اهداف برسند. بعد هم باید آن جهتگیریها را در مدّ نگاه خودشان قرار دهند و بسرعت به سمت آن جهتگیریها حرکت کنند؛ این میشود دولت اسلامی». خوب کسانی که قرار است در مقام کارگزا دولت اسلامی ایفای نقش کنند باید اسلامی فکرکنند و اسلامی عمل کنند؛ نمی شود شخصی را که به مبانی تمدن غربی ارادت دارد و در حوزه های سیاست و اقتصاد و فرهنگ و اجتماع بر قائده فکری لیبرالیست و مارکسیست نظرمی دهد برای تشکیل دولت اسلامی به کار گرفت. و اما نظام اسلامی به این معناست معیار حرکت و هدف و آرمان مشخص شد. هویت کلی جامعه تعیین شد. در نگاه مقام معظم رهبری نظام اسلامی یعنی: « آن هویت کلی که تعریف مشخصی دارد، که کشور، ملت و صاحبان انقلاب - که مردم هستند - آن را انتخاب می کنند. در مورد ما، مردم ما انتخاب کردند: جمهوری اسلامی. جمهوری اسلامی یعنی نظامی که در آن، مردمسالاری از اسلام گرفته شده است و با ارزشهای اسلامی همراه است؛ نظام اسلامی یعنی چه؟ یعنی منبع تقنین و معیار و ملاک اجرا و ارکان تصمیمگیری در کشور معلوم شد چیست؛ ارکان حکومت- قوهی مجریه، قوهی مقنّنه، رهبری، قوهی قضائیه و دیگر ارکان- چیده شد و قانون اساسی آمد همهی اینها را تثبیت کرد؛ لذا پایهگذاریهای اصولی انجام گرفت».
با توجه به اینکه مسئله روز و زمانه حاضر مشخص شد؛ که در نگاه کلان ساخت حیات دینی برای بشر و به صورت ویژه در عصر حاضر ؛ تشکیل دولت اسلامی است، وظیفه فعالین فکری و فرهنگی و جنبش هایی که هدایت افکار عمومی را بر عهده دارند، چیست ؟
ابتدا باید آموخت که چگونه می توان در انقلاب اسلامی حضور داشت، چرا که وقتی این مسئله روشن شد، همگام و همراه با انقلاب اسلامی خواهیم بود و به خودآگاهی لازم جهت کمک به حرکت انقلاب اسلامی در تاریخ حاضر خواهیم رسید.جهت نیل به خود آگاهی، لازم است در ماهیت انقلاب اسلامی با رجوع به شخصیت امام راحل (رض) تفکر و تاملی تعمقی داشته باشیم تا اصل و ماهیت انقلاب اسلامی و همچنین افق و آرمان شهر انقلاب اسلامی ، برای ما روشن شود . باید توجه داشت که شناخت تمدن غرب نیز، تا حدی می تواند در شناخت انقلاب اسلامی به ما یاری برساند. در مرحله بعد باید زبان نسل امروز را درک کرد و گفتمان و فکر انقلاب را متناسب با زبان مخاطبان روز انتقال داد. از طرفی هم نباید از شناخت زبان دشمن و ماهیت دشمن غافل شد. اینکه امروزه جنبش های دانشجویی پیگیرمطالب همچون ؛ برجام، قراردادهای نفتی، موضوع محصولات تراریخته، FATF ، حقوق های نجومی ، نفوذ، اقتصاد مقاومتی، ... هستند، بسیار عالیست ، اما باید متوجه بود که کجا را نشانه رفته ایم، مسئله اصلی چیست، کدام موضوع اصل است و کدام فرع، و هر کدام تا چه حد کمک کننده به مسئله و موضوع روز بوده. آنچه حقیر وظیفه اصلی فعالین فکری و فرهنگی می دانم این است ، ابتدا جامعه را متوجه افول تمدن غرب و نهضت فکری و اندیشه موجود در این تمدن و همچنین متوجه حضور عالم انقلاب اسلامی در تاریخ حاضر کنند و از چرایی حرکت با نهضت فکری حاکم بر این عالم سخن بگویند و به این بیاندیشند که چگونه میتوان در شرایط حاضر به سمت تشکیل دولت اسلامی گام برداشت.
نویسنده:علی سعیدی -مسئول مرکز مطالعات راهبردی بسیج دانشجویی