چکیده
بر مبنای تئوری نمایندگی، تعارضات نمایندگی بهعنوان یکی از عوامل تعیینکننده ساختار سرمایه شرکتها محسوب میشود. همچنین تصمیمات تأمین مالی، بهعنوان یکی از تصمیمات استراتژیک در اداره شرکتها، تحت تأثیر سازوکارهای راهبری شرکت قرار دارد. هدف این مقاله بررسی تجربی تأثیر انتخاب ساختار سرمایه بر عملکرد شرکت در بورس اوراق بهادار تهران است. این پژوهش از نوع توصیفی−همبستگی بوده و از روش دادههای تلفیقی جهت تخمین مدل استفاده شده است. در این پژوهش 158 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله سالهای 1385−1392 بررسی شده است.
مقاله درصدد بررسی ارتباط بین ساختار سرمایه و عملکرد شرکت میباشد که برای این منظور دو فرضیه (رابطه منفی معناداری بین نسبت بدهی (کوتاهمدت و بلندمدت) و بازده حقوق صاحبان سهام/بازده داراییها در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد) مطرح شد که هر دو فرضیه در سطح اطمینان 95 درصد قابل رد شدن نبودند.
نتایج حاصل از این پژوهش که با استفاده از رگرسیون دادههای تلفیقی بهدست آمد، رابطه معکوسی بین نسبت بدهی و عملکرد شرکت نشان داد؛ یعنی استفاده بیشتر از اهرم مالی، سودآوری شرکت را تضعیف میکند، گرچه توقع بر آن است که نظارت قوی مؤثر بانک در سیستم بانکی بدون ربا موجب بهبود عملکرد شرکتهای تسهیلات گیرنده از بانک باشد؛ ولی متأسفانه نتایج، چنین انتظاری را برآورده نمیکند.
کلیدواژگان: تئوری نمایندگی؛ ساختار سرمایه؛ عملکرد شرکت؛ بورس؛ اوراق بهادار
نویسندگان:
سیدهادی عربی: عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
ریحانه ربیعی: دانشجوی دکتری حقوق مالی پردیس فارابی دانشگاه تهران
دو فصلنامه جستارهای اقتصادی ایران - دوره 13، شماره 25، بهار و تابستان 1395.