گروه اجتماعی: همه میدانند که تهران و تهراننشینان حال و روز خوشی ندارند. نفس همه از این همه آلودگی بند آمده و جز چشم دوختن به آسمان برای باد و باران، امیدی به هیچ ارگان، سازمان و نهادی نمانده است.
بلند مرتبهسازی کمر تهران را شکست
به گزارش بولتن نیوز، حال و روز تهران و ریههایش خوش نیست. طی دو دهه گذشته بیش از چهار هزار هکتار از باغهای شهر تهران نابود شدهاند. 11 هزار هکتار از باغهای شهریار که روزی بهعنوان ریه تهران از آن یاد میشد نیز نابود شده است. حکایت مابقی شهرهای استان تهران نیز مانند شهریار است.
کمر تهران با بیبرنامگی شکسته است؛ توسعه در این شهر بهاندازهای نامتوازن بوده که تهران بدون ریه بارگذاری میشود. آن زمان است که تمامی معادلات شهری و زیرساختها بههم میریزد. شهری که در آن درختان را قطع و باغها را نابود میکنند و بهجای آنها بلند مرتبهسازی در نقاطی از شهر انجام میدهند که باعث میشود سرعت باد بهاندازهای کاهش یابد که آلایندگیها در شهر مهمان شوند.
تهران، شهر بزرگراه و پلهای طبقاتی
تراژدی آنجا غمانگیزتر میشود که شهرداری، توسعه تهران را مساوی با ساخت و توسعه بزرگراهها، تونلها و پلهای چند طبقه میداند و آنسوی ماجرا خبری از توسعه حمل و نقل عمومی و مترو نیست.
براساس آمار، 70 درصد آلودگی هوای تهران بهدلیل خودروهاست؛ با توسعه بزرگراهها و پلهای طبقاتی بیشتر مردم رابه استفاده از خودروهای تک سرنشین ترغیب میکنیم تا سیستم حملونقل عمومی؛ این آفت شهر تهران است.
70 درصد آلودگی هوا ریشه معدنی دارد
یکی دیگر از متهمان آلودگی هوای تهران که کمتر به آن پرداخته شده، معادن شن و ماسه است. بهگفته کارشناسان محیط زیست 70 درصد از ذرات معلق هوای تهران ریشه معدنی دارند، آماری که جای تامل برای مسئولانی که مجوز این معادن را صادر میکنند، دارد. تهران استانی است که در نگاه اول بهدلیل وجود معادن شن و ماسه و صنایع بسیار، غنی و ثروتمند بهنظر میآید. در استان تهران دو قطب معادن شن و ماسه وجود دارد: یکی در پاکدشت و دیگری در قدس و شهریار، اما بهگفته مردم این شهرستانها تنها سهمشان از این معادن، آلودگی و گرد و غبار است.
در مساله معادن دو بحث ، برداشت و کارگاههای دانهبندی شن و ماسه مطرح است. معادن بههیچوجه اجازه کار در شب را ندارند و در این زمان تنها بحث حمل و نقل انجام میشود. یکی از دلایل آلودگی هوا و گرد و غبار مساله تردد خودروهای حمل و نقل معادن شن و ماسه است. گرد و غباری که مردم در شب فکر میکنند در نتیجه فعالیت معادن است، نتیجه این حمل و نقل است چراکه معابر شن و ماسه وضعیت نامطلوبی دارند و بیشتر آنها آسفالت نیستند. بر اساس مطالعاتی که انجام شده گرد و غبار معابر معادن شن و ماسه و باز چرخش آن موجب آلودگی هوای شهرهای استان میشود. یکی از مسائلی که به آن کمتر توجه شده معضل نخالههای ساختمانی است. این روزها نخالههای ساختمانی را در کنار راههای خارج از شهر به وفور میتوان دید. این مساله نیز بر آلایندگی هوای تهران تاثیرگذار است. هرکدام از این موارد سهم زیادی در آلودگی هوا و افزایش گرد و غبار دارند.
بر اساس مطالعاتی که اداره کل سلامت و بهداشت انجام داده 70 درصد از ذرات معلق هوای تهران منشأ معدنی دارند. معدنی بهمعنای اینکه این ذرات حاصل از معادن شن و ماسه، ساخت و ساز، نخالههای ساختمانی و بیابانهای اطراف تهران هستند. در گذشته فضای سبز و باغهای بسیاری که بهعنوان ریه تهران بودند، نقش بسزایی در پالایش هوای استان تهران داشتند اما این روزها با نابودی این باغها و تبدیل آنها به چمن و گل های زینتی، دیگر توان پالایش این ذرات را ندارند و خشکی هوا نیز باعث شده این ذرات معلق توسط ماشینها به ذرات ریزتری تبدیل شوند و آلودگی هوای تهران افزایش یابد.
برخی از معادن شن و ماسه از سطحی که برایشان تعریف شده بیشتر برداشت میکنند، البته جریمه نیز میشوند اما این مساله مشکلی را حل نمیکند چراکه در بسیاری از موارد شاهد بهوجود آمدن گودهای عمیقی هستیم که این خود یک معضل بزرگ است. باید برای آنها یک کاربری جدید تعریف شود. باتوجه به اینکه معادن یکی از سرمایههای کشور است و نیاز اساسی به آن است باید ساماندهی شوند، چراکه نباید اقتصاد را فدای محیط زیست و یا محیطزیست را فدای اقتصاد کرد.
حال پرسش اینجاست که آیا با تعطیلی یک هفتگی معادن شن و ماسه کدام یک از ابتداییترین مسائل مانند ایجاد فضایسبز و آسفالته کردن مسیرهای دسترسی معادن حل شده است.
کلاف سردرگم آلودگی هوا
آلودگی هوا تهران به کلاف سردرگمی میماند که در میان کشمکش و دعواهای جناحهای سیاسی گم شده و عزمی و ارادهای برای حل آن وجود ندارد. نگاهی به آمار متوفیان بهشتزهرا در روزهای آلودگی هوا گواه روشنی بر این مساله است. فریاد فعالان محیط زیست هرازگاهی باعث میشود توجه افکار عمومی به این مساله جلب شود اما در نهایت مشکلات همچنان باقی است و سرب مهمان خانههای تهرانیها است.