متقی: برجام آینده‌ای ندارد/سیاست محدودکننده ترامپ در مقابل عربستان/ترامپ به‌دنبال کنش پرشدت علیه ایران نیست

یک کارشناس روابط بین‌الملل معتقد است که توافق هسته‌ای ایران و 1+5، توافقی بین ایران و دولت فعلی آمریکاست و در دولت جدید آمریکا آینده‌ای ندارد.
  • چهارشنبه 29 دی 1395 ساعت 0:12

به گزارش گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس، بعد از مناظره‌های جنجالی هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ بالاخره دونالد ترامپ نامزد حزب جمهوری‌خواه با کسب بیش از 50 درصد رأی الکترال به عنوان چهل و پنجمین رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا انتخاب شد و رسما از 20 ژانویه وارد کاخ سفید می‌شود.

خبرگزاری فارس برای بررسی سیاست‌های این چهره ناشناخته و غیرسیاسی، به‌خصوص در ارتباط با ایران، با ابراهیم متقی استاد روابط بین‌الملل دانشگاه تهران به گفت‌وگو پرداخت که مشروح آن را در زیر می‌خوانید:

* ترامپ پدیده سال 2016

فارس: آقای ترامپ به نوعی مرد شگفتی‌هاست، از شروع کردنش با چند میلیون دلار تا تمام کردنش با 5 و خرده‌ای میلیارد دلار آن هم در اقتصاد به شدت رقابتی آمریکا. بالا آمدنش در رقابت‌های داخلی حزب جمهوری‌خواه که اصلا کسی فکرش را نمی‌کرد و بعد بردش از خانم کلینتون براساس آرای الکترال، انواع و اقسام شگفتی‌ها را تا به حال از وی دیده‌ایم. در تبلیغات انتخاباتی، ایران یکی از محورهای حملات ترامپ در سیاست خارجی بود. هم در خصوص برجام و هم در خصوص مسائل منطقه‌ای ایران. از طرف دیگر در کلان سیاست‌ خارجی آقای ترامپ آنطور که از صحبت‌هایش برمی‌آید به نظر می‌رسد که تصمیم دارد به سمت آسیای شرقی و مهار کردن چین شیفت کند. به طور کلی برآورد شما از سیاست خارجی ترامپ چیست؟ آیا ترامپ را یک رئالیست می‌دانید؟

متقی: خیلی‌ها اعتقاد دارند که ترامپ پدیده سال 2016 بود، به این دلیل که فردی خارج از Establishment آمریکاست که توانست موقعیت عالی را در فضای انتخاباتی به دست آورد. تا به حال هر کس که رئیس‌جمهور آمریکا شده یا فرمانده نظامی بوده یا عضو مجلس سنا یا نمایندگان یا معاون رئیس‌جمهور. به همین دلیل است که ترامپ را پدیده 2016 می‌دانند، اما پیروزی ترامپ مبتنی بر واقعیتی بود که با فرهنگ و ساختار و قالب‌های اندیشه آمریکایی پیوند دارد. قالب‌های اندیشه آمریکایی را باید در فضای رویکردهای نژادی، ادبیات دینی، پروتستانی و جهت‌گیری‌های انگلوساکسون مورد توجه قرار داد.

امروز احساس می‌کنید که ریگان دوباره متولد شده است، اما فرزند ناخلف ریگان دارد وارد عرصه قدرت می‌شود، به این خاطر که ریگان رئالیست‌های استراتژیست‌‌گرا را دور خود جمع کرد و نماد آن بوش پدر بود. کسانی مانند جرج شولتس، واینبرگر و... کسانی بودند که در دوره ریگان قدرت را در اختیار داشتند. امروز هم مشابه همان افراد دارند وارد فضای قدرت می‌شوند. الکساندر هیگ که وزیر خارجه شد بعد از مدتی استعفا داد و در همان کمپانی بکتل شروع به کار کرد. کاری که قبلا می‌کرد، حوزه‌ای که بنیان‌های تاریخی و شغلی آن را در بر می‌گرفت.

* امکان درگیر شدن ترامپ با خیلی از کشورها

امروز ترامپ آمده تا مسئله مربوط به قدرت آمریکا را اعاده کند، بنابراین امکان درگیر شدنش با خیلی از کشورها و خیلی از گروه‌ها وجود دارد، اما این درگیر شدنش زیاد جنجالی نیست. درگیر شدنش یک درگیر شدن مبتنی بر قاعده است، اما چه قاعده‌ای؟ قاعده‌ای که شما باید نئورئالیست‌های تهاجمی آمریکا را خوب بشناسید. اگر می‌خواهید بدانید که فضای ترامپ چگونه معنا پیدا خواهد کرد، همین کتاب تراژدی سیاست‌ قدرت‌های بزرگ (نوشته جان مرشایمر) را مرور کنید. بحث‌های مربوط به جنگ، صلح، قرارداد و هشت الگویی که مرشایمر به کار می‌برد و می‌گوید قدرت‌های بزرگ باید از این هشت الگو متناسب با فضا و شرایط استفاده کنند. 

* ترامپ هیچگاه ادبیات تندی علیه ایران به کار نبرد

نکته دیگر اینکه ترامپ در دوره‌ای که رقابت‌های مربوط به کنوانسیون انتخاباتی حزب جمهوری‌خواه بود، هیچگاه ادبیات تندی را علیه ایران به کار نگرفت. متاسفانه فضای اجتماعی ایران شایعه را بازتولید می‌کند. آن کسی که گفت من برجام را پاره می‌کنم «تد کروز» بود.«جان کیسیک» هم گفته بود که در صورت رئیس جمهور شدن در نخستین روز، اجرای توافق هسته‌ای با ایران را متوقف خواهد کرد. هر دو در روندهای رقابت انتخابات کنوانسیون داخلی حزب جمهوریخواه شکست خوردند به همین دلیل هم بود که ترامپ توانست در کنوانسیون ملی با یک موقعیت و با یک قدرت و اعتماد به نفس بالایی موقعیت خود را تثبیت کند.

مشکل اساسی ترامپ اعتماد به نفس بیش از حد است. زمانی که برخی از افراد، تیم‌ها یا کشورها چند پیروزی پی در پی دور از انتظار را به دست می‌آورند فکر می‌کنند که این پیروزی ادامه دارد، در حالی که فضای سیاست بین‌الملل یک سیاست پرمخاطره و چالشگر است. 

در این فضا ترامپ باید یک نوع احتیاط راهبردی را در فضای سیاست منطقه‌ای و بین‌المللی در پیش بگیرد. این بحث‌هایی که گفته می‌شود آمریکا شیفت استراتژیک می‌خواهد بکند یا می‌خواهد حوزه تمرکز خود را بر آسیای شرقی قرار دهد، با واقعیت‌های رفتاری آمریکا، اهداف راهبردی و سند امنیت ملی آمریکا در فوریه 2015 ‌هماهنگی ندارد.

*ترامپ با چین درگیر خواهد شد، ولی معلوم نیست ماهیت نظامی داشته باشد

ترامپ با چین درگیر خواهد شد، اما این درگیری معلوم نیست که ماهیت نظامی داشته باشد. جدال‌های نظامی و امنیتی اوباما با روسیه و چین شاید خیلی بیشتر از جدال‌های نظامی و امنیتی ترامپ با این بازیگران یا قدرت‌های بزرگ باشد. به این دلیل که در منطق رئالیسم و رئالیسم تهاجمی یک نوع عقلانیت راهبردی وجود دارد. عقلانیت رئالیسم مبتنی بر موازنه‌گرایی است. عقلانیت رئالیسم به معنای سلطه یا هژمونی محسوب نمی‌شود.

در سند امنیت ملی اوباما در فوریه 2015 یکصد و یک بار واژه leadership به کار گرفته شده است. این مفاهیم را ترامپ به کار نمی‌گیرد و کمتر به کار می‌گیرد. شاید در سند امنیت ملی‌اش که در سال 2017 منتشر شود یا 2018 مثلا واژه‌هایی که در رابطه با رهبری، قدرت و نقش آمریکا در سیاست بین‌الملل به کار گرفته می‌شود،‌بیشتر از 10 بار نباشد. این نشان می‌دهد بازی خیلی جدی و راهبردی است.

در این شرایط در خصوص مسائل مربوط به ایران من بعید می‌دانم که ترامپ خواسته باشد از ساز و کارهای کنش پرشدت بهره‌گیری کند. واقعیت این است که آمریکا نمی‌خواهد با ایران در خلیج‌فارس درگیر شود، اما این درگیر نشدن به معنای این نیست که آمریکا از «سیاست پرستیژ» استفاده نکند.

یکی از شاخص‌های اصلی ما در ادبیات مورگنتا، سیاست پرستیژ است و آمریکای دوره ترامپ از سیاست پرستیژ در حوزه منطقه‌ای به ویژه خاورمیانه، خلیج‌فارس و حوزه غرب آسیا استفاده خواهد کرد و آن نمایش قدرت‌بخش اجتناب‌ناپذیر الگوی رفتار گروه‌های محافظه‌کار در آمریکا است.

بحث‌هایی که ترامپ در خصوص کاهش هزینه‌های نظامی آمریکا مطرح کرده بود با واقعیت‌های سیاست آمریکا هماهنگی ندارد. زمانی که پیروز شد در جشن پیروزی خود این موضوع را مطرح کرد که هزینه‌های نظامی آمریکا را کاهش می‌دهد. ترامپ گفته بود اگر ما یک ارزیابی از هزینه‌های نظامی آمریکا در دو دهه گذشته داشته باشیم به این نتیجه می‌رسیم که با آن پول می‌توانستیم دوبار آمریکا را بسازیم. بخشی از واقعیت، ساختار و الگوی رفتاری آمریکا است. آمریکا که نمی‌تواند 470 پایگاه نظامی‌اش را تعطیل کند.

در سیاست‌های امنیتی آمریکا نشانه‌هایی از پوزش‌گرایی و پوزش‌طلبی راهبردی وجود ندارد. پوزش‌طلبی و پوزش‌گرایی راهبردی مربوط به یکسری گروه‌های رادیکال است که با معادله قدرت فاصله پیدا می‌کنند و در نتیجه یک ارزیابی مجددی از کاربرد قدرت پیدا می‌کنند، در حالیکه این وضعیت ممکن است در برخی از کشورها از جمله در ایران وجود داشته باشد. کسانی که می‌گویند قدرت نظامی، هزینه نظامی و پروژه‌های نظامی و راهبردی نمی‌تواند کاربردی برای کشور داشته باشد. البته من به موازنه «تفنگ و کَره» توجه دارم، یعنی هزینه‌های خدمات عمومی و هزینه‌های نظامی؛ اما این مسئله به معنای نادیده گرفتن معادله قدرت در یک منطقه بحرانی تلقی نمی‌شود.

در فضای آنارشیسم و در محیط بحرانی هیچ کشوری جز ارتقای قدرتش چاره‌ای ندارد، اما باید بداند این قدرت چه شاخص‌هایی دارد و باید بداند که باید هزینه‌هایی که در ارتباط با قدرت انجام می‌دهد زمینه‌های تبدیل شدن بهStrong State را به وجود بیاورد، یعنی دولت قوی، کشورهایی که خواسته باشند تبدیل به Power State شوند این Power State عاقبت چندانی برای آنها ایجاد نمی‌کند. ویژگی اصلی Strong State همبستگی اجتماعی، همبستگی بین حوزه اجتماعی و حوزه ساختاری و عقلانیت در تصمیم‌گیری‌های راهبردی است.

* الگوهای رفتاری ترامپ در آینده تغییر می‌کند

فارس: تناقض‌هایی که در حرف‌های آقای ترامپ است را چطور می‌توان ارزیابی کرد؟ مثلا همان حرفی که در خصوص کم کردن هزینه‌های نظامی مطرح کرده، ولی از طرفی عنوان کرده که من باید ارتش آمریکا را بزرگ‌ترین ارتش جهان کنم. این دو را نمی‌توان با هم جمع کرد.

متقی: ارتش آمریکا بزرگ‌ترین ارتش جهان است. به لحاظ هزینه‌های نظامی آمریکا 50 درصد هزینه نظامی جهان را پرداخت می‌‌کند. این مسئله نشان می‌دهد که جهت‌گیری آمریکا چیست. آمریکایی جماعت حتی یک‌ سنت را بیخودی هزینه نمی‌کند. فضایی که امروز ترامپ در آن قرار دارد بخشی از هیجان است، بخشی انگاره‌های ذهنی و اینکه می‌خواهد تبدیل به یک دولتمرد بشود. طبعا این الگوهای رفتاری در آینده تغییر پیدا خواهد کرد. ادبیات ساختاری‌تر خواهد شد. ممکن است روحیه و خلقیات ترامپ همین گونه باقی بماند، یعنی اینکه با یک نگاه اقتدارگرا به موضوعات بیندیشد و عمل کند؛ اما طبعا پالیسی (سیاست) آمریکا با ادبیات ترامپ متفاوت خواهد بود. خیلی جاها ادبیات ترامپ ماهیت پالیسی ندارد. آن جاهایی که ادبیات ماهیت پالیسی پیدا می‌کند، آنجا هست که باید مفاهیم با یکدیگر متوازن شود. 

فارس: یعنی متغیرهای نقش‌گرایانه، آقای ترامپ را کاملا محدود خواهد کرد؟

متقی: این واقعیت وجود دارد که در آمریکا نقش حوزه‌های بوروکراتیک و ساختاری، بر ویژگی‌های شخصیتی که ترامپ دارد، ارجحیت پیدا خواهد کرد. یکی از بحث‌هایی که خیلی از تحلیلگران موضوعات راهبردی آمریکا به آن می‌پردازند این است که در آمریکا حوزه اصلی تصمیم‌گیری مربوط به حوزه بوروکراتیک و حوزه سازمانی است. بنابراین مولفه‌های مربوط به فضای فردی شاید کمترین اثرگذاری را در تصمیم‌گیری‌ها به جا بگذارد.

* اجتناب ایران و آمریکا از درگیری نظامی 

فارس: آنطور که خودتان فرمودید ترامپ سیاست پرستیژ را دنبال خواهد کرد. حتما یکی از محل‌های تجلی این سیاست پرستیژ در منطقه خاورمیانه و خلیج‌فارس است. این سیاست پرستیژ می‌تواند به درگیری‌های نظامی حداقل محدود با آمریکا منجر شود؟

متقی: سیاست عمومی ایران و آمریکا اجتناب از درگیری نظامی ناخواسته است. آنچه که از آن به عنوان درگیری نظامی ناخواسته یاد کنیم، امکانپذیر است. این درگیری نظامی ناخواسته مثل سال 1988 ماهیت تاکتیکی، محدود و کنترل‌شونده خواهد داشت، اما اینکه استراتژی آمریکا درگیری نظامی با ایران باشد یا در استراتژی ایران درگیری نظامی با آمریکا وجود داشته باشد را من نه در پالیسی‌های (سیاست‌های) مقامات راهبردی آمریکا دیده‌ام، نه در پالیسی‌های مقامات راهبردی ایران.

شعارهای تبلیغاتی که هم برای آمریکایی‌ها و هم برای ایرانی‌ها اغواکننده باشد فراوان داده می‌شود، اما اینکه این شعارها سیاست عملی ایران را معطوف به درگیری با آمریکا بکند یا سیاست عملی آمریکا زمینه درگیری با ایران را فراهم کند، من به این جمع‌بندی نرسیده‌ام و نشانه‌ای در این ارتباط پیدا نکردم.

واکنش ترامپ به کشتی‌های ایرانی نیز پالیسی نیست و از درون آن واکنش، شما نمی‌توانید درگیری نظامی را استنباط کنید. وی می‌گوید اگر ایران اقدامات آزاردهنده و تحریک‌کننده را انجام دهد، ما کاری می‌کنیم که آنها چنین اقدامی را انجام ندهند. از درون آن اصلا نمی‌توان مفهوم جنگ را استخراج کرد.

* آمریکا اصلی‌ترین تهدید منطقه را ایران می‌داند

فارس: سیاستی که ترامپ نشان داده به نظر می‌رسد نزدیکی با روسیه در زمینه سوریه باشد. از طرفی روس‌ها به نوعی متحد ایران در سوریه هستند. از طرفی می‌خواهند از این به بعد با دولت آمریکا و آقای ترامپ همکاری کنند. این وسط ایران و آمریکا با هم در تعارض مطلق هستند. این را چگونه می‌توان تحلیل کرد؟

متقی: من سه تحلیل متفاوت در این زمینه دارم. یک اینکه ایران و آمریکا در وضعیت تعارض مطلق قرار ندارند. ایران و آمریکا با تهدیدات تروریستی مشترک روبرو هستند، بنابراین نمی‌توانیم چنین برداشتی را داشته باشیم. البته آمریکایی‌ها اصلی‌ترین تهدید منطقه‌ای خود و متحدان‌شان را ایران می‌دانند، اما این مسئله به مفهوم تعارض مطلق تلقی نمی‌شود.

دومین تحلیل این است که ما با روسیه در وضعیت اتحاد قرار نداریم. ما در وضعیت مشارکت تاکتیکی قرار داریم و این مشارکت تاکتیکی مربوط به یک حوزه جغرافیایی خاص و یک دوران زمانی خاص است. بنابراین اگر خواسته باشیم فضای آینده را تحلیل کنیم به نکته سوم می‌رسیم و آن این است که آمریکا مسائل سوریه را براساس توازن با روسیه و دیپلماسی با روسیه می‌بیند. ممکن است آمریکایی‌ها با ترک‌ها یا عربستان مذاکرات منطقه‌ای داشته باشند یا روس‌ها با ایران و ترکیه مذاکرات مرحله‌ای در فضای مسائل منطقه‌ای داشته باشند، اما تحلیل من این است که نگاه ترامپ در مدیریت بحران‌های منطقه‌ای برخلاف باراک اوباما که زمانی کنفرانس ژنوی برگزار می‌کرد و گروه‌های مسلح را دعوت می‌کرد و عربستان و قطر و بعد هم ایران وارد این گردونه شدند، اینگونه نمی‌بینم.

نگاهی که ترامپ دارد این است که بحث را از حوزه نئوپالتیک NeoPoletic  که مربوط به Non Governmental Actor در فضای غرب آسیا است به یک سیاست و وضعیت که مربوط به Nation State است،‌ارتقا دهد. بنابراین مسائل سوریه را باید در قالب نگاه روسیه و آمریکا به آن پرداخت. طبعا ایران نقش خواهد داشت. روسیه هم نقش ایران را نادیده نخواهد گرفت، ولی حداقل وضعیتی که منجر به آزاد شدن حلب شد نشان می‌دهد یگان‌های عملیاتی روسیه در شکل‌گیری وضعیت جدید نقش موثرتری برای مقابله با گروه‌های تروریستی داشته‌اند. از آنجایی که آن گروه‌ها، گروه‌های تکفیری نسبت به محیط آشنایی دارند در فضای محیط اجتماعی هم بازتولید می‌شوند. جنگ زمینی به تنهایی با آنها کار دشواری خواهد بود به همین دلیل است که هزینه‌های روسیه براساس جنگ هوایی نسبتا محدود بود. 

* سیاست ترامپ در یمن

فارس: در قضیه یمن فکر می‌کنید آقای ترامپ سیاستی متفاوت از اوباما خواهد داشت؟ 

متقی: ترامپ فضایی را پیگیری خواهد کرد که انصارالله را خلع‌ سلاح و قدرت دولت را تثبیت کند و همچنین امتیازاتی برای اداره امور اجتماعی به انصارالله و علی‌ عبدالله‌ صالح بدهد، اینکه مانند دوره باراک اوباما فضای امنیتی یمن را آمریکایی‌ها به صورت کنترات به عربستان بدهند و خلبان‌های ناشی عربستان فجایع انسانی گسترده‌ای را به وجود بیاورند این کار با محدودیت روبرو خواهد شد. این را هم همه ما باید بدانیم که نقش‌یابی عربستان در یمن براساس قطعنامه شورای امنیتی است که هم آمریکا و هم روسیه به آن رای مثبت دادند. 

* آمریکا به دنبال کاهش قابلیت‌های ایران است

فارس: یک بعد اساسی فشارها بر جمهوری اسلامی ایران بعد موشکی و حقوق بشر است. یک بعد تروریسم هم هست که شامل همین مسائل منطقه و تاحدودی حمایت ایران از حزب‌الله می‌شود. این بعد موشکی را آمریکایی‌ها چه کار خواهند کرد؟ 

متقی: از نگاه آمریکایی‌ها این موشک‌ها قابلیت لازم برای حمل کلاهک هسته‌ای را دارند. در قطعنامه نیامده است موشک‌های طراحی شده برای حمل کلاهک هسته‌ای. قطعنامه می‌گوید موشکی که قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای را داشته باشد در محدودیت قرار می‌گیرد. بحث آمریکایی‌ها این نیست که بگویند شما این ابزار را طراحی می‌کنید برای اینکه بکشید. ما قابلیت‌های هسته‌ای‌مان را طراحی، اجرا و غنی‌سازی نکردیم برای اینکه سلاح هسته‌ای بسازیم. نگاهی که آمریکایی‌ها دارند این است که intent هرچه می‌خواهد باشد instrument چه قابلیت‌هایی را خواهد داد، ما به این کار داریم. به همین دلیل است که باراک اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل به این موضوع اشاره داشت که ما به فتوای رهبری عالی ایران احترام می‌گذاریم، اما این به تنهایی کفایت نمی‌کند. آنچه برای آمریکایی‌ها کفایت می‌کند، کاهش دادن قابلیت‌های ایران است.

* اقدامات بازدارنده ترامپ در مقابل ایران

فارس: فکر می‌کنید در قضیه موشکی ترامپ با ایران چه کار خواهد کرد. همان افزایش تحریم‌ها و شاید سخت‌تر شدن تحریم‌ها از این به بعد خواهد بود یا اینکه نه اقدامات دیگری هم انجام خواهند داد؟ مثلا تقویت سیستم‌های پدافندی همسایگان. 

متقی: در حوزه بازدارندگی آنها کار خود را می‌کنند. در طی 8 سال گذشته بیش از 275 میلیارد دلار باراک اوبامای دموکرات به کشورهای حوزه خلیج‌فارس تسلیحات فروخته است. این تسلیحات ماهیت تهاجمی دارد. تدافعی، بازدارندگی و چیزهای مختلف را شامل می‌شود، بنابراین مسئله این است که آیا ترامپ می‌خواهد این بازار اسلحه را از دست بدهد؟ طبعا نمی‌خواهد این بازار را از دست بدهد پس نیاز به عربستان، قطر و امارات دارد که بتواند این کشورها را در فضایی قرار بدهد که از آمریکا خرید تسلیحات داشته باشند.

یک بحث دیگر بحث مربوط به موشک‌های ایران است. وزارت خارجه آمریکا هیچگاه دو امر را در مورد ایران تایید قرار نداد. یکی حقانیت ایران را در غنی‌سازی اورانیوم و دوم حقانیت ایران برای تولید موشک‌هایی که بتوانند middle range باشد، کلا نگاه‌شان درباره موشک‌های بالستیک middle range در رابطه با ایران یک مقدار سخت‌گیرانه است، اما سوالی که وجود دارد این است که آیا عربستان از این موشک‌ها دارد یا نه؟ که دارد. اگر خواسته باشند این مدل را در رابطه با ایران محدود بکنند طبعا اصل موازنه در فضای منطقه‌ای و بین‌المللی ایجاب می‌کند درباره عربستان هم این محدودیت را ایجاد کنند. تا به حال ترامپ روی این موضوع وارد نشده است.

این به این معنا نیست که حقوقدانانشان این بحث و کارهای مربوط به محدودسازی قدرت ایران را پیگیری نمی‌کنند. آنها پیشنهاد‌هایی که به ایران دادند این بوده است که شما تمرکزتان را روی موشک‌های زمین به زمین کروز قرار دهید، چون این موشک‌هایی هستند که بردشان تثبیت شده‌اند. وقتی که بالستیک شد دیگر بردش تثبیت‌شده نیست، در آن شرایط آمریکایی‌ها می‌توانند این ادعا را در فضای حقوقی داشته باشند که مقابله با اینها یک امر مبتنی بر اقدام پیشگیرانه خواهد بود. همانطور که خیلی از کارهایی که انجام دادند اینگونه بود، از جمله در رابطه با ویروس استاکس‌نت و «دوکو»، آمریکایی‌ها و مقامات رسمی‌شان تایید نکردند که این اقدامات برای آنهاست، ولی در حوزه‌های دفاعی و راهبردی وقتی که صحبت می‌شود آنها همه روی این موضوع اشاره دارند که این اقدامات مبتنی بر اقدامات پیشگیرانه است، اقدامات پیشگیرانه در حقوق بین‌الملل که خود آمریکایی‌ها آنها را تولید کردند و تفسیر می‌کنند و براساس تفسیر خود، آن را اعمال می‌کنند و برای خود این حق را قائل هستند.

* تبعات محدودیت‌های حقوق بشری در رابطه با ایران ادامه پیدا می‌کند

فارس: گرفتن ژست‌های حقوق بشری خیلی به آقای ترامپ نمی‌آید، به نظر شما فشارهای حقوق بشر علیه ایران از سوی آمریکا در دوران وی ادامه پیدا می‌کند؟

متقی: ضرورتی ندارد ترامپ وارد این کار شود. تبعات محدودیت‌های حقوق بشری در رابطه با ایران ادامه پیدا می‌کند. کسانی که نگاه‌شان ضد حقوق بشری است مانند ترامپ اینها برای وادارسازی دیگران با مفاهیم حقوق‌بشری تردیدی به خود راه نمی‌دهند. خودشان پیشقدم نمی‌شوند، اما اگر کانادا یا فرانسه پیشقدم شد طبعا آنها در مجمع عمومی سازمان ملل هیچگاه کانادا و فرانسه را در بحث‌های حقوق بشری رها نمی‌کنند و از ایران حمایت کنند. نگاه آمریکا هم نگاه فشار و محدودیت علیه ایران است، بنابراین ما باید هر حوزه‌ای که بخشی از فضای آسیب‌پذیرمان است، هم نگاه حقوقی نسبت به آن داشته باشیم، هم نگاه راهبردی. 

* ترامپ اندیشه‌های سلفی را یک تهدید امنیت ملی تلقی می‌کند

فارس: فکر می‌کنید در حوزه عربستان سیاست ترامپ تغییری کند؟ مثلا کمتر از عربستان حمایت کند. 

متقی: ترامپ یک بنیادگراست و در اندیشه‌های بنیادگرای مسیحی ترامپ، اسلامگرایی سلفی یک تهدید امنیت ملی تلقی می‌شود به همین دلیل هم هست که جیمز متیس وزیر دفاع و مایک فیلین مشاور امنیت ملی  کتاب‌هایی که نوشته‌اند کتاب‌های مقابله‌گرایی با اسلام است. مایک فیلین کتابی با عنوان «اسلام سرطان بدخیم» دارد، اما این به معنای رویارویی با اسلامگرایی ایران نیست. در دوره‌هایی که جمهوری‌خواهان قدرت داشتند روابط سیاسی را با کشورهای عرب به گونه‌ای پیش برده‌اند که برای آنها هزینه‌سازی کنند که پول ناشی از افزایش قیمت نفت در دوره جمهوری‌خواهان به حوزه‌های امنیتی بازگردد.

الگوی رفتاری ترامپ در برخورد با عربستان محدود کننده خواهد بود و از عربستان خواهد خواست که اندیشه‌های سلفی را محدود کند. امروز عربستان و ترکیه بازی امنیتی را انجام دادند که دیگر خودشان قدرت کنترل مجموعه‌هایی که خودشان از آنها حمایت کردند و آنها را پرورش دادند را ندارند، نمونه آن اقدامی که روز اول ژانویه و در ساعات اولیه اولین روز سال میلادی در استانبول اتفاق افتاد و بابانوئل هدیه آنها را داد. این هدیه خشونت در آن کشور بازتولید شده بود. 

* بازساری روابط ترکیه و آمریکا

روابط ترامپ با اردوغان بازسازی خواهد شد، چون هر دو به لحاظ ویژگی‌های شخصیتی و الگوهای رفتاری مشابه هم هستند و هر دو یک نشانه‌ای از ناسیونالیسم کشورشان را در حوزه قدرت منعکس می‌کنند. ناسیونالیسم اردوغان و از آن طرف هم ناسیونالیسم ترامپ، این ناسیونالیسم ترکیبی از اقتصاد، قدرت، مذهب و امنیت است؛ بنابراین به همانگونه که روابط ترامپ با روسیه و ترکیه بهتر خواهد شد به همانگونه هم چالش‌هایی در روابط آمریکا با عربستان کشورهای جهان عرب و چین ایجاد خواهد شد، اما این چالش‌ها پرشدت نخواهد بود.

فارس: آیا چالش بین عربستان و آمریکا تاثیری بر مناسبات تهران و ریاض خواهد گذاشت؟

متقی: روابط ایران و عربستان در آینده بازسازی خواهد شد، به این دلیل که کاهش قدرت عربستان در سوریه و کاهش قدرت عربستان در فضای منطقه‌ای و بین‌المللی که تحت تاثیر فشارهای امنیتی آمریکاست در این معادله تاثیرگذار خواهد بود.

* نفوذ عامل خارجی ندارد 

فارس: وضعیت پروژه نفوذ در ایران در دوران ترامپ چگونه خواهد بود؟

متقی: مشکل نفوذ ناشی از فضای سیاست خارجی آمریکا و جهان غرب نیست، این نفوذ به معنای این نیست که یک عامل خارجی دارد، بلکه این نفوذ به معنای این است که ذهن نخبگان داخلی در تحلیل فرآیندهای بین‌المللی به گونه‌ای خواهد بود که از الگوهای مبتنی بر سازش بهره می‌گیرند. تاریخ هم نشان داده که هر کس از سازش بهره بگیرد نتیجه‌ای جز عقب‌نشینی نردبانی نخواهد داشت.

این مسئله نفوذ مربوط به حوزه نخبگان در کشورهایی است که در معرض تهدیدات جهان غرب قرار می‌گیرند، شاید به یک جمع‌بندی‌هایی می‌رسند که مقاومت را موثر تلقی نمی‌کنند و آغاز مصیبت راهبردی کشورها همین است که اراده مقاومت در داخل متزلزل شود، گام اولش در فضای دیپلماسی برجام حاصل شده و معلوم نیست که آیا برجام‌های 2 و 3 در حوزه بین‌الملل حاصل شود یا نه؛ براساس نظریه دومینو گام اول که حاصل شد فضا برای طرح موضوعات ثانویه قبح کمتری از مسائل اولیه خواهد داشت.

فارس: یعنی فکر می‌کنید این روند اجتماعی شدن ایران در فضای بین‌المللی ادامه پیدا می‌کند؟

متقی: این روند کناره‌گیری شاید اکثریت بیشتری داشته باشد، کسانی که مقاومت را با عقلانیت و با طرح آینده‌نگرانه پیوند بدهند در کشور بازتولید نشده‌اند، به همین دلیل است که جدال‌ها بیش از اینکه در اتاق‌های فکر شکل بگیرد و دو اندیشه بازتولید شود؛ در بین جناح‌های سیاسی حاصل می‌شود و این بزرگ‌ترین تهدید برای امنیت ملی کشور است.

* شهرک‌سازی منجر به افزایش مقاومت خواهد شد

فارس: یکی از مولفه‌های آقای ترامپ دوستی با رژیم صهیونیستی است، بارها گفته و خود نتانیاهو هم گفته است که ترامپ دوست خوب ماست، این چقدر برای ایران دردسر ایجاد خواهد کرد؟ این یعنی افزایش نفوذ لابی‌های صهیونیستی و افزایش تاثیر رژیم صهیونیستی در سیاست‌های خاورمیانه‌ای آمریکا؟

متقی: لابی‌های اسرائیل محور در آمریکا به اشباع قدرت دست پیدا کرد‌ه‌اند، اتفاقا ترامپ مشکلات آمریکا و عربستان را و مشکلات آمریکا و مجموعه‌های سازش را بیشتر می‌کند. دو معادله وجود دارد سیاست دو دولت، به قول جان کری این بخشی از سیاست رسمی دو حزب در آمریکا بوده، حالا سوالی که مطرح می‌شود این است که آیا ترامپ می‌خواهد از این مسئله عبور کند؟ در این صورت مشکلاتش با عربستان افزایش پیدا خواهد کرد.

شهرک‌سازی منجر به افزایش مقاومت خواهد شد، آن زمان اگر حمایت‌های ترامپ از اسرائیل بیشتر شود تضادهای جهان عرب و ترامپ بیشتر خواهد شد. در حالیکه ایران همین سیاست‌های باراک اوباما را هم در برخورد با اسرائیل موثر نمی‌دانست.

نگاه ایران براساس هستی‌شناسی امنیتی اسرائیل بود و آن هستی‌شناسی غلبه و قدرت است، در حالیکه نگاه جهان عرب این بود که به یک توافقی برای همزیستی نائل شوند، زمانی که موازنه قدرت به هم بخورد، امکان همزیستی بسیار دشوار خواهد بود.

* برجام برای رئیس‌جمهور جدید آمریکا لازم‌الاجرا نیست

فارس: فکر می‌کنید در دوره آقای ترامپ وضعیت برجام چگونه خواهد شد؟

متقی: درباره برجام ترامپ قبلا صحبت کرده و اخیرا هم بحث‌هایی را داشته است. تحلیلی که من دارم این است که برجام به لحاظ آنچه در آمریکا خواهد گذشت کارکرد خود را از دست داده است. به این دلیل که برجام یک توافق است بین وزیر خارجه آمریکا و حداکثر رئیس‌جمهور آمریکا با ایران. Administration زمان خاص خودش نه تمام Administration. این را نباید اشتباه بگیرید. وقتی می‌گوییم Administration کنگره هم بخشی از آن می‌شود. بخشی از Administration در یک بازه زمانی. وقتی که شما مسائل مربوط به سیاست حکومت در آمریکا را می‌خوانید این توافق برای رئیس‌جمهور آینده آمریکا لازم‌الاجرا نخواهد بود. زمانی لازم‌الاجرا خواهد بود که کنگره آن را تایید کند. بسیار جدی است برای اینکه ما این موضوع را بفهمیم و بدانیم که چه بوده و چه خواهد شد.

نکته دوم اینکه ترامپ خود را زیاد درگیر برجام نمی‌‌کند. به این دلیل که کنگره آمریکا به اندازه کافی فشارهای بی‌جهت علیه ایران اعمال خواهد کرد. نکته سوم اینکه ترامپ در فکر می‌‌کنم جولای 2016 وقتی در رابطه با برجام از وی سوال کردند، گفت: هر کجای برجام که با منافع آمریکا تطبیق و هماهنگی داشت اجرا می‌کنیم و هر جا که نداشته باشد ما اجرا نمی‌کنیم. کجای برجام با منافع آمریکا هماهنگی دارد. اینکه ما قابلیت‌هایمان را dysfunctional کنیم، اجازه بازرسی‌ بدهیم، پروتکل‌ الحاقی را بپذیریم و این برای ما تعهد ایجاد می‌کند و با منافع آمریکا که می‌خواهد قدرت ملی کشورهایی مثل ایران را به حداقل برساند تطبیق و هماهنگی دارد، اما اینکه برسیم به جایی که خواسته باشد بحث مربوط به پایان دادن به تحریم‌ها مطرح شود یا فعال شدن سیستم مالی بین‌المللی، بعید می‌دانم زمینه برای انتقال پولی که ایران در هند و ژاپن و چین، کره جنوبی دارد فراهم شود. 

125 میلیارد دلار ما پول داشتیم که تنها 10 میلیارد دلارش به ایران در طی یک سال و نیم مذاکرات هسته‌ای پرداخت شده، بنابراین بحثی که وجود دارد این است که الباقی چه وضعیتی پیدا می‌کند و اینکه مایی که می‌خواهیم نفت بیشتری را بفروشیم طبعا نیازمند این هستیم که تاسیسات نفتی خود را ارتقا دهیم و سیستم را به روز کنیم. با تمدید قانون آیسا که همیشه برای 5 سال تصویب می‌شد و جالب است که قبل از برجام این قانون همیشه 5 ساله تمدید می‌شد، اما بعد از برجام برای 10 سال تمدید شد. یعنی از سال 1995 تا 2016 که آیسا تمدید می‌شد همواره برای 5 سال تمدید می‌شد، این بار برای 10 سال تمدید شد، به این دلیل برای 10 سال تمدید شده که در برجام گفته می‌شود تحریم‌ها باید تا 8 سال بعد از اجرا پایان پیدا کند، آن 8 سال را تبدیل به 10 سال می‌کند.

* برجام آینده‌ای ندارد

فارس: سرانجام برجام چه خواهد شد؟

متقی: ترامپ انگیزه چندانی ندارد برای اینکه درباره برجام صحبت کند یا آن را تبدیل کند به یک سوژه دیپلماتیک. ترامپ از ادبیاتی بهره و الگویی را به کار می‌گیرد که می‌گذارد کنگره اقداماتی را علیه برجام و علیه ایران انجام دهد و آن هم اجراکننده سیاست‌های کنگره خواهد شد. اینکه جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در دیدار با بانکدارهای اروپایی حرف‌های دوگانه می‌زد و در پایان گفت هر کاری که فکر می‌کنید مشروع و قانونی است، انجام دهید. یعنی اینکه کارتان نه مشروع است نه قانونی. الگوی رفتاری که ترامپ خواهد داشت این خواهد بود که صراحت بیشتری در رابطه با موضوعات برجام به کار خواهد گرفت. 

من نگاهم این است که برجام آینده‌ای ندارد. به این دلیل که نوع توافق به گونه‌ای تنظیم شده که بین تعهدات ما و تعهدات آمریکایی‌ها توازن زمانی وجود ندارد. نکته دوم اینکه در ضمیمه برجام وقتی که بحث‌های مربوط به برداشته شدن تحریم‌ها انعطاف جهان غرب و همکاری‌های مادی مطرح می‌شود عموما از واژه‌های اما، اگر، شاید، تلاش می‌شود و ... استفاده شده است. اینها نمی‌تواند فضای اجبارآمیز و الزام‌آور برای آمریکایی‌ها ایجاد کند. نکته سوم اینکه فرض را بر این بگذاریم که در مفاد برجام صراحت وجود دارد که آمریکا تعهداتی را باید در رابطه با ایران اجرا کند و انجام دهد. اگر قرار بود کسی این تعهدات را اجرا کند و انجام دهد اوباما بود نه ترامپ.

این در تفکر و در ساخت قدرت آمریکا قرار ندارد که خواسته باشد امتیازاتی را بدهد که می‌تواند ندهد. یعنی اینکه توافق باید به گونه‌ای ادامه پیدا می‌کرد و تنظیم می‌شد و تعهدات به گونه‌ای انجام می‌شد که امروز برای اینکه برخی از آن تعهدات اجرا بشود، شما هم چیزی داشته باشید برای اینکه قبول کنید که چیزی را بدهید.

* در حوزه هسته‌ای ابزار تهدید جدی در مقابل آمریکا نداریم

در حوزه هسته‌ای بعید می‌دانم که فضای جدی برای انجام اقدام متقابل در برابر آمریکا وجود داشته باشد و ما ابزار تهدید جدی داشته باشیم. خیلی از این وعده‌هایی که به جامعه داده شد و تفسیرهایی که از برجام انجام می‌شود با متن حقوقی و واقعیت ساخت قدرت آمریکا هماهنگی ندارد.

باراک اوباما نتوانست و نمی‌توانست فراتر از فضای نهادی و ساختاری آمریکا امتیازاتی را به ایران بدهد چه برسد به اینکه ترامپی که حداقل در دو سال آینده یک کنگره تماما جمهوریخواه را نیز در کنار خود دارد بخواهد این کار را انجام دهد.

در نظر بگیرید که قانون آیسا با چه اکثریت آرایی در کنگره و مجلس نمایندگان آمریکا تصویب شد. 418 به یک در مجلس نمایندگان و 99 به صفر در مجلس سنا. این زیرساخت تفکر آمریکایی است یعنی تفکر آمریکایی این است که تو اگر امروز قدرت داشتی با تو مذاکره می‌کند برای اینکه ببیند این قدرت تو در استراتژی آمریکا چه کاربردی دارد. اگر این قدرت در استراتژی آمریکا باید تقویت شود، مذاکره می‌کند که آن را تقویت کند. اگر قدرتی که دارید در استراتژی آمریکا باید تضعیف شود مذاکره می‌کند برای اینکه این قدرت را تضعیف کند.

در دانشگاه علامه دو سال و نیم پیش تاکید کردم که شما نمی‌توانید مذاکره انجام بدهید بدون اینکه تحلیل دقیقی از سیاست بین‌الملل داشته باشید و براساس آن تحلیل در سیاست بین‌الملل یک تحلیلی از ساخت داخلی آمریکا و سیاست خارجی آمریکا داشته باشید. اگر فکر کنیم که مفاد برجام خارج از ساختار قدرت در آمریکا و استراتژی منطقه‌ای آمریکا و الگوهای راهبردی آمریکا قابلیت اجرا دارد، بعید می‌دانم که این گونه باشد.

* مشخص بود که توافق هسته‌ای منجر به برداشته شدن تحریم‌ها نخواهد شد

در آن مقطع زمانی همه تیم مذاکره‌کننده می‌گفتند که سه ماه دیگر همه تحریم‌ها برداشته می‌شود، اما مشخص بود و من بحثی که آنجا داشتم این بود که این مذاکره، توافق و دیپلماسی منجر به پایان یافتن تحریم‌ها نخواهد شد. هدف ما این بوده که به نتیجه مورد نظر خود که پایان دادن تحریم‌هاست برسیم و نتیجه مورد نظر غربی‌ها پایان دادن به قابلیت‌هایی بود که ما داریم، آن مسئله حاصل شده است.

* بازگشت به وضعیت سال 92 در زمینه‌ هسته‌ای غیرممکن است

این حرف‌هایی که زده می‌شد که هر وقت نخواستیم یک ساعت بعد بازگشت می‌کنیم، فکر می‌کنند که شیر گازی که باز می‌کنند شیر گاز موتورخانه شوفاژ است! در آن مقطع زمانی من می‌گفتم که اگر امروز نخواسته باشیم 6 ماه طول می‌کشد تا به وضعیت قبلی برسیم. امروز من به شما می‌گویم غیرممکن است که ما بتوانیم به وضعیت سال 1392 به لحاظ قابلیت‌های هسته‌ای در دو حوزه چرخه سوخت و راکتورها برسیم. اصلا اقدام متقابل محتمل یا مطلوب دیگر وجود ندارد. اقدام متقابل ممکن نیز این شده است که گلایه به دبیرکل سازمان ملل بشود یا درخواست برگزاری یک کمیسیون بشود که 11 ژانویه برگزار خواهد شد، اما اینکه از آن کمیسیون چه در بیاید، با ارحم‌الراحمین است. 

فارس: آیا شما راهکاری برای به سرانجام رسیدن برجام ندارید؟

متقی: با این توافق و این ساختار هیچکس هیچ کاری نمی‌تواند بکند. با این توافق و در این فضایی که داریم هیچکس نمی‌تواند کاری کند. با این توافق و با این فضایی که وجود دارد هیچکس نمی‌تواند کاری به جز آنچه که انجام شد، انجام دهد. فکر نکنید که اگر رئیس‌جمهور دیگری بیاید شرایط تغییر می‌کند. فرض را بر این بگذارید که آقای جلیلی یا آقای فتاح رئیس‌جمهور شوند، فکر نکنید که آنها کاری خارج از این وضعیتی که انجام شد بتوانند انجام دهند. قابلیت پایان پیدا کرده است و امکان اقدام متقابل هم وجود نخواهد داشت. 

فارس: این موضوع باعث نمی‌شود که بین ایران و آمریکا منازعه‌ای شکل‌ بگیرد؟ 

متقی: درگیری حاصل نخواهد شد. کارهایی که ایران می‌تواند انجام دهد این است که سانتریفیوژهای نسل 2، 6 و 8 را نصب کنند. غنی‌سازی 20 درصد را انجام دهد. اولا نصب اینها 8 ماه طول می‌کشد، ولی اقدامی که طرف مقابل انجام می‌دهد اقدام ماشه است. اقدام ماشه در قطعنامه 2231 یعنی اینکه تمام تحریم‌های قبلی دوباره اعاده می‌شود که این با روح اولیه برجام طبعا سازگاری ندارد. به هیچ وجه ما نمی‌توانیم به وضعیت قبل برگردیم و در صورت بازگشت بعد از 8 ماه تازه می‌توانیم استارت کنیم. اینکه 10 تن هگزافلوراید اورانیوم داشته باشیم تا خواسته باشیم تولید شود، در 8 ماه و یک سال و دو سال حاصل نمی‌شود. 

نه تنها من هیچ مطلوبیتی را برای کشور در آن فضا نمی‌بینم، بلکه امکانپذیری آن را هم نمی‌بینم. این یک بحث دیگری است وزیر خارجه آینده، حتی اگر آقای روحانی رئیس‌جمهور باشد، وزیر امور خارجه آینده تغییر پیدا خواهد کرد و با مشکلات زیادی روبه‌رو خواهد شد.

* اختلاف‌نظر اروپا و آمریکا در خصوص برخی مسائل منطقه و برجام

فارس: به نظر شما اروپایی‌ها تا چه حد می‌توانند ترامپ را کنترل کنند؟

متقی: اروپایی‌ها در دوره بوش پسر، ریگان و ترامپ با آمریکایی‌ها الگویشان یک الگوی همکاری‌جویانه همه‌جانبه نبوده است. علت این است که آمریکایی‌ها موضوع را در چارچوب قدرت می‌بینند. اروپایی‌ها موضوعات را در قالب حقوق بین‌الملل و سازمان بین‌الملل و نهادهای بین‌المللی و توافقات بین‌المللی می‌بینند. در نتیجه فضای نئولیبرال با فضای نئورئال کاملا با هم تفاوت خواهد داشت. به همین دلیل است که اروپا و آمریکا با هم در رابطه با برخی از موضوعات منطقه‌ای از جمله در رابطه با برجام اختلاف‌نظر دارند.

زمانیکه اجلاس اضطراری وزرای خارجه اتحادیه اروپا در بروکسل و در تاریخ 14 نوامبر برگزار می‌شود، یعنی 6 روز بعد از پیروزی ترامپ یک بیانیه 10 ماده‌ای را منتشر می‌کنند که بحث‌هایشان بحث‌های آمریکا است. سه بند از آن بیانیه مربوط به ایران است، یکی بحث برجام که آنها به تعهدات خود در این بند توجه می‌کنند. دوم بحث‌های مربوط به متمم برجام که قطعنامه 2231 است و در آنجا بحث‌های موشکی خیلی اهمیت پیدا می‌کند و یک نکته دیگر بحث‌های مربوط به حقوق بشر است، یعنی اروپایی‌ها دارند نشان می‌دهند که در آینده از ایران چه می‌خواهند.

انتهای پیام/


ثبت نظر

ارسال